صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خلیلزاد و تخریب دستگاه دیپلماسی آمریکا

-

خلیلزاد و تخریب دستگاه دیپلماسی آمریکا

خطاهای محرز دیپلماتیک و لغو پروسه صلح
اگر به عمق عملکردهای آقای خلیلزاد در طول 9 ماه مذاکره با طالبان نظر بیافکنیم در مییابیم که ایشان به شدت از پالیسیهای سیاست خارجی این کشور عدول کرده است، نُه ماه مذاکرات پنهانی و پشت دربهای بسته با یک گروه تروریستی که مدت هجده سال با آمریکا و افغانستان که دو شریک استراتژیک اند در جنگ به سر میبرد پرسش برانگیز و قابل تأمل است، توافقنامهی که ایشان با طالبان نهایی ساخته است نه تنها مورد قبول مردم افغانستان نیست؛ بلکه دیپلماتها و مقامات کار کشتهی ایالات متحده نیز با آن مخالف اند اخیرا نُه دیپلمات ارشد آمریکایی از پیامد و تبعات منفی این موافقتنامه به مقامات کاخ سفید ابراز نگرانی کرده بودند و پذیرش آن از سوی ایالات متحده را بیانگر بازگشت سایه شوم افراطیت در افغانستان و جهان عنوان نموده بودند. یکی از مخالفین سر سخت این موافقتنامه مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده است که از امضای آن خود داری میورزد استدلال آقای پمپئو این بوده که این توافق ادامه کار نیروهای ضد هراسافگنی امریکا برای مبارزه با شبکهی القاعده، دوام نظام جمهوریت و حتا پایان جنگ در افغانستان را تضمین نمیکند؛ نگرانیهایی که ایشان از تبعات زیان بار آن بر شمرده است درست و مستدل است؛ زیرا طالبان به جامعه جهانی و مردم افغانستان ثابت ساخته است که منطق صلح و همپذیری در قاموس باورهای افراطی آنان نمیگنجد؛ لذا با در نظرداشت ذهنیت منفی افغانها و مردم آمریکا در قبال چنین صلح مجهول، رئیس جمهور ترامپ نیز در همصدایی با مردم به این نگرانیها واکنش نشان داد و این پروسهی جنجالی و بی محتوا را لغو نمود که مورد استقبال بی پیشینهی مردم قرار گرفت.
دیپلماسی ناکام خلیلزاد در مسئله صلح با طالبان نه تنها واکنش مردم افغانستان و ایالات متحده را برانگیخته بود بلکه برخی از کشورهای منطقه نیز با حمایت از موقف دولت افغانستان پروسه صلح را نیک میپندارند نه خارج از آن، آقای خلیلزاد یکی از جنجالیترین دیپلماتهای ایالات متحده است که بارها با چهره‌‌ی متغییر، در تقابل با منافع مردم افغانستان قرار گرفته است از منظر افغانها او یکی از مرموزترین چهرههای سیاسی است که فضای اعتماد و همپذیری سیاسی را خدشه دار نموده و از آدرس کشور قدرت مندی همچون ایالات متحده در صدد ایجاد جایگاه برتر برای منافع شخصی خود است، در دوران حکومت قبلی، آقای خلیلزاد دفتر روابط مردمی در همین کابل ایجاد کرده بود تا به نحوی اعتماد مردم را محک بزند که اگر موفق گردد زمینهی حمایت مردمی را برای خود ایجاد نماید در کارزار انتخابات ریاست جمهوری اشتراک ورزد؛ اما مردم افغانستان از همان ابتدا به حسن نیت ایشان با دیدهی شک مینگریستند و حرف و حدیثهای زیادی پیرامون خودخواهیهای وی در میان مردم رد و بدل میگردید. چندی پیش در جریان پنجمین دور مذاکرات وی با طالبان بود که مدت هفده روز پشت دربهای بسته به طول انجامید و از جریان آن نه تنها به مردم افغانستان اطلاع دهی صورت نگرفت؛ بلکه گمانهزنی ها را بر این نکته متمرکز ساخت که وی جمهوریت و دستاوردهای هجده ساله افغانستان را به مذاکره گرفته است؛ در پیوند به این مسئله با واکنشهای جدی از سوی جامعه مدنی افغانستان و رسانهها مواجه گردید، اعضای جامعه مدنی ضمن قدردانی از همکاریهای دراز مدت ایالات متحده، هر گونه تعامل و مذاکره در مورد نظام و دستاوردهای آن را خطرناک و غیر قابل پذیرش از سوی مردم افغانستان اعلان نمودند و خواهان بازنگری در این مورد شدند؛ در همین ارتباط، چندی بعد حمدالله محب مشاور امنیت ملی افغانستان نیز در واکنش به مذاکرات خلیلزاد و طالبان، وی را به سازش با این گروه تروریستی متهم نمود و گفت که آقای خلیلزاد در صدد کسب جایگاه شخصی از برایند این مذاکره است تا زعامت حکومت را در افغانستان در اختیار گیرد که بعضا تقابل و کشیدگی میان آمریکا و آقای محب به وجود آمد.
توافقنامهی که مورد قبول آقای خلیلزاد و طالبان است شک و تردیدها را نسبت به حسن نیت ایشان مضاعف ساخته است، هیچ منطق و عقلانیتی چه در قالب گفتمان دیپلماسی و چه از منظر وضعیت جاری در منطقه و جهان، نمیپذیرد که سند تسلیمی مردم افغانستان و منافع دراز مدت ایالات متحده به یک گروه تروریستی توسط نماینده با اعتبار ترین کشور جهان « آمریکا » در تبانی با افراط گرایان تدوین شود و انتظار برود که جنبه اجرایی نیز به خود بگیرد، این سند را نمیتوان تحت عنوان موافقنامه صلح مسمی کرد؛ بلکه « سند تسلیمی» است، تسلیم نمودن سی میلیون انسان به یک گروه تروریستی بیست هزار نفری که بیشتر از بیست سال در برابر آنان مبارزات مشترک جریان داشته است. لذا به جرأت میتوان گفت این ورقی که از آن به نام موافقتنامه یاد میگردد نه قابل قبول است و نه جنبه عملی به خود میگیرد، بر علاوه مخالفتهای سائر مقامات برجسته ایالات متحده با این ورقه، مایک پمپئو وزیر خارجه این کشور و جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا نیز از مخالفین سرسخت آن به حساب میآیند که تبعات زیان بار آن را هم اکنون درک کرده اند و مجلس نمایندگان آمریکا نیز ضمن هشدار به آقای خلیلزاد، خواهان ارائه جزئیات در این مورد شده است، رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندهگان امریکا همچنین گفته است که این مجلس میخواهد مطمین شود که امریکا توافقنامه صلح را امضا میکند، نه توافقنامه خروج سربازانش را از افغانستان؛ لذا تا کنون افغانها به این باور بودند که آقای خلیلزاد، محتوای این توافقنامه را فقط از مقامات افغان پنهان نگهداشته است در حالیکه مقامات آمریکایی نیز از عدم وضوح آن، ناراض و شاکی بوده اند
آقای خلیلزاد در سمت نماینده ویژه امریکا در امور صلح افغانستان پیشتر نیز دستکم دو بار به مجلس نمایندهگان امریکا خواسته شده بود، اما او در این مجلس حضور نیافته است. در این نوبت اما متن نامه رییس کمیته روابط خارجی کانگرس امریکا تند بود و نیز از اقدامات بعدی در صورت عدم حضور زلمی خلیلزاد برای پاسخدهی هشدار داده شده است.
بنا بر این مردم افغانستان به طریق اولی از پذیرش آن، معذور اند. حالا به همه آشکار گردید که پنهان نگهداشتن آن از معرض دید عموم چه انگیزهی در قبال داشته است، پنهان کاری در یک سند مهم که اعتبار ملی و بین المللی هر دو کشور افغانستان و آمریکا به آن بستگی دارد از دو حالت خارج نیست، اول اینکه این موافقتنامه هدف و انگیزه شخصی دارد و یا هم منافع یک جمع محدود را به پیش میبرد که در این صورت هم میتوان گفت که احتمال مخالفت دگر اندیشان به عملی سازی آن صدمه خواهد زد. دوم اینکه این موافقتنامه شاید تا آن حد غیر تخصصی و نکبت بار تدوین شده است که اعتبار دانش و خرد آقای خلیلزاد را در سطح بین الملل زیر سئوال برده است، در هر دو حالت، اکنون مرز مخالفتها با این سند، گسترش یافته است و ضریب چشمگیری از دانهدرشت ها با آن موافق نیستند؛ بنا بر این بهتر خواهد بود که ایشان جهت بازگشت حیثیت دیپلماتیک شان به اشتباه اش تا این مقطع زمانی اعتراف نموده و در صورت موافقت آقای ترامپ در امر از سرگیری مذاکرات، مجددا با در نظرداشت منافع و خواستههای مردم افغانستان و آمریکا مذاکره با طالبان را از سر گیرد و توافقنامه جدیدی را به وجود بیاورند که منافع جانبین در آن برجسته باشد؛ لذا به همگان واضح است که مبارزات بیرون مرزی ایالات متحده به هدف آزادی مردم جهان از زیر یوغ استبداد و خود کامگی است، در هر نقطهی دنیا که رژیمهای مستبد بر سرنوشت انسانها حاکم باشد این کشور تا سقوط چنین رژیمها دست از تلاش برنداشته است که مصداق و نمونه بارز آن به رژیم صدام حسین در عراق و رژیم متحجر طالبان در افغانستان بود؛ بنا بر این اکنون هم خطر افراط گرایی طالبان به همان قوت خودش باقی است و ایالات متحده نباید آن را نا دیده بنگرد، اکنون که در جریان گفتگوهای صلح قرار داریم دهشت و وحشت این گروه را شاهد هستیم که هر روزه با حملات گوناگون از مردم افغانستان و نیروهای بین المللی قربانی میگیرند؛ بنا بر این چراغ سبزی که از سوی این گروه به احترام صلح اشاره شده باشد مشهود نیست بلکه جواب صلح را با خونریزی و کشتار مردم پیشکش میکنند؛ لذا با در نظرداشت وضعیت جاری در صلح، مردم افغانستان از لغو این موافقنامه توسط آقای ترامپ استقبال میکنند و خواهان کمرنگ شدن نقش طالبان در جریان صلح اند.

دیدگاه شما