صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

انتخابات در نظام اقتصاد سیاسی افغانستان

-

انتخابات در نظام اقتصاد سیاسی افغانستان

یکی از پرسش های مهم در زمینه نظام اقتصاد-سیاسی در حوزه انتخابات این است که متغییرهای اقتصادی چه مقدار بر سطح مشارکت مردم در انتخابات اثر می¬گذارند؟ نرخ های تورم و بیکاری بر مقدار مشارکت مردم در انتخابات تاثیر منفی دارد و افزایش سواد و درآمد سرانه باعث افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد.
انسان¬ها برای انجام هر فعالیت اجتماعی نظیر انتخابات نیازمند انگیزه می باشند. احزاب و نامزدها در تبلیغات انتخاباتی خود سعی می کنند با و عده و و عیدهای مختلف مردم جامعه را برانگیزانند تا بین رقبای مختلف به آنها رای دهند. از طرف دیگر اگر مردم نیز تشخیص دهند وعده و وعیدهای آنان تحقق نخواهد یافت یا اینکه دولتها نمی توانند وضعیت اقتصاد و معاش آنها را بهبود بخشند، انگیزه کافی برای مشارکت در برگزاری انتخابات نخواهند داشت. 
مردم برای مشارکت انتخاباتی وضعیت اقتصادی و مقدار متغییرهای اقتصادی دولت قبل از انتخابات، به ویژه آخرین دوره زمانی را ملاک تصمیم گیری قرار می دهند. هر چقدر این متغیرها برای مردم مطلوب تر و باعث افزایش سطح معاش و رفاه مردم و جامعه باشند، به همان اندازه ترغیب در شرکت در آن دارند. البته برای اقشار و طبقات مختلف متغییرهای اقتصادی متفاوتی مد نظر قرار می گیرد. به عنوان مثال برای تولید کنندگان و صاحبان سرمایه، متغییرهای مالیات، سود بانکی و.... برای مصرف کنندگان و خانوارها، متغییرهای نرخ تورم، افزایش رفاه و درآمد، برای جوانان متغییرهای اشتغال و بیکاری، مسکن و ... اولولیت و اهمیت بیشتری دارد.
اثر چرخه¬های اقتصادی یا وضعیت اقتصادی قبل از انتخابات بر مشارکت، همدلی و اشتیاق مردم جامعه برای برگزاری انتخابات مطلوب استوار است  که این تحولات و وضعیت معاش جامعه به دو صورت در انتخابات موثر است.
اول: وضعیت اقتصادی باعث می شود نظر مردم به مشارکت در انتخاب جلب شود (یا نشود). اشتیاق شرکت به انتخابات
دوم: اینکه وضعیت اقتصادی بر رأی مردم به نامزدها(احزاب یا گزینه ها) موثر است. به عبارتی به چه احزاب یا کسانی رأی خواهند داد.
مبنای بحث چنین است که تصمیم گیران(حاکمان و دولتها) می توانند برای جلب آرای مردم برای خود در انتخابات بعدی متغیرهای اقتصادی را به سمتی حرکت دهند که رضایت مردم جلب شود. اما باید دانست که ایام انتخابات؛ دوره عجیبی در اقتصاد جوامع شناخته می شود. این دوره که به «دوره انتخاباتی» یا «ایام انتخابات» یا«ادوار انتخاباتی» یاد می¬شود، دارای چالش های بسیار سردرگم کننده¬ای در فضای اقتصاد جوامع است. بزرگ شدن اقتصاد غیر رسمی و زیر زمینی، گسترش شبکه های مافیای قدرت، تجمع پول ها و دلارهای هنگفت بادآورده، کشمکش های مالی بین احزاب سیاسی و حتی دولتی و... تنها نمونه ای از این چالش ها می باشد.
اصولاً برگزاری انتخابات و تغییر دولت خود باعث ایجاد نوعی فضای عدم اطمینان در اقتصاد جوامع  می شود که این پدیده بر بسیاری از متغییر های کلان اقتصادی و ملی ( شاخص های کلان اقتصاد) تاثیر می گذارد که شاهد شوک های اقتصادی کوتاه مدت و حتی بلند مدت در اقتصادهای جوامع مختلف بوده ایم.
چالش هایی که با برنامه های انتخاباتی و جریانات سیاسی قدرت همراه است. این جریانات سیاسی همواره عاملی تاثیر گذار بر فعالیتهای اقتصادی جامعه و در نهایت سمت و سوی اهداف کوتاه مدت و میانی اقتصاد ملی را دستخوش تغییر و تحول می نماید و به سوی اهداف حزبی و گروهی خود سوق می دهند. این جریانات به مثابه تکانه های زمین لرزه تمام بدنه اقتصاد را می لرزاند و گاهی باعث بروز و توازن ثروت در جامعه را بهم می ریزد. از دست عده ای می گیرد و به عده ای دیگری می دهد. عده ای مقاومت در حفظ منافع و محدودوه آن می کنند و عده ای دیگر در پی گسترش منافع شخصی، حزبی و گروهی و در نهایت منافع نهادی هستند.
البته همیشه شوک های اقتصادی بد نیست.
مثلاً در پزشکی، گاهی یک شوک باعث زنده شدن انسان و به راه افتادن قلب انسان می شود و دوباره نفس می آید و جان تازه بخشیده می شود به سبب یک شوک! در اقتصاد نیز چنین است گاهی اقتصاد درحال افول است، درحال رشد منفی است، درحال رکود، بیکاری، تورم و نابسامانی های دیگر مانند قاچاق و بازارهای گسترده اقتصاد زیر زمینی و مافیایی است. در چنین شرایطی شوک سیاسی که تاثیر در اقتصاد بگذارد و اقتصاد را نیز بلرزاند و شوک اقتصادی وارد کند تا بسوی اهداف اصلی و حقیقی اقتصاد حرکت کند بسیار پسندیده است. اقتصاد دوباره احیا می شود، معاش و وضعیت زندگی مردم بهبود می یابد.
نکته مهم این است که تنها چنین حالتی با انتخاب درست و صحیح امکان پذیر می باشد. انتخابی که بر اساس نگاه¬های بلند مدت به مسایل اقتصادی و سیاسی است. نگاه بلند مدت داشتن باعث می شود تا بیش از آنکه منافع شخصی مطرح باشد منافع اجتماعی مطرح مد نظر قرار می گیرد. آنچه را که اقتضای منافع عمومی در بلند مدت می شود باید مد نظر قرار گیریم. زیرا در منافع بلند مدت است که ترجیحات اقتصادی مردم از کسب منافع شخصی و فردی و گروهی فرا تر رفته و ملاحظات و منافع جمعی و اجتماعی را مد نظر انتخاب درست خود قرار می دهند.
نکته آخر این است که در جامعه عزیزمان افغانستان در ایام انتخابات به دلیل کاهش سیستم های نظارتی و نبود توجه کافی، بسیاری از احزاب و افراد به صورت دو بعدی هم در پی حفظ و افزایش قدرت سیاسی هستند و هم در این حال با زد و بندهای سیاسی، منابع اقتصادی زیادی از جامعه را به صورت رانت های اطلاعاتی-اقتصادی، مجوزات و ... تصاحب می کنند. همگان باید به این مطلب توجه داشته باشند که ایام انتخابات، دوران چپاول اموال جامعه و تاراج منافع عموم جامعه نمی باشد. همچنین لازم به ذکر است که حساسیت بالای مردم جامعه ما در امر سیاسی، تلاش دولت و اینکه دولت از قبایل مختلف تشکیل شده است، باعث می شود تا جامعه مدنی و اقتصادی افغانستان با هوشیاری بیشتری وارد مرحله انتخابات شود.

دیدگاه شما