صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تروریسم، مواد مخدر و فساد اداری؛ مثلث بی‌ثباتی در افغانستان

-

 تروریسم، مواد مخدر و فساد اداری؛  مثلث بی‌ثباتی در افغانستان

افغانستان طی سالهای طولانی با سه چالش بسیار بزرگ روبرو بوده است که دو چالش اول نیازمند مبارزه بینالمللی است و تلاش دولت افغانستان برای زدودن آن کافی نیست و چالش سوم که عبارت از فساد اداری است، زدودن آن اگر مشکلتر از دو چالش اول نباشد کمتر از آن نیز نخواهد بود و حل این چالش بیشتر به دولت افغانستان برمیگردد تا شرکای بینالمللی آن. در ماه گذشته حملات هوایی بر مراکز تروریستی و بستهبندی مواد مخدر در جنوب غرب افغانستان شدت یافته است. در هر جامعهای که فعالیتهای تروریستی وجود داشته باشد، در آن جامعه مواد مخدر و فساد اداری نیز رسوخ مینماید و پرسش اینجا است که اساساً چرا وابستگی دوسویه میان هریک از این عوامل در جوامع بیثبات مانند افغانستان وجود دارد؟ با در پیشگیری کدام راهکارها میتوان با این چالشها مبارزه توأم با موفقیت داشت؟ برای یافتن پاسخ به پرسشهای فوق نیاز است که نسبت هر یک از این عوامل با دو عنصر دیگر موردبررسی قرار بگیرد.
الف-تروریسم-مواد مخدر: هردوی آنها ازجمله فعالیتهای غیرقانونی و زیرزمینی است که حیات یکی از آنها با دیگری بستگی دارد. تروریسم چنانکه از نامش پیداست به مجموعه فعالیتهای غیرقانونی گفته میشود که در آنیک گروه تبهکار با استفاده از قتل و ارعاب شهروندان یک کشور در تلاش برای رسیدن به یک هدف سیاسی یا تحتفشار قرار دادن دولت حاکم در یک جامعه است. تمویل تروریسم در هر جامعه شرایط خاص خود را دارد و در بسیاری جوامع تمویل تروریسم منبع واحد ندارد و از منابع مختلف تغذیه میشوند. قاچاق مواد مخدر در افغانستان یکی از کلیدیترین منابع تمویل تروریسم در کشور به شمار میرود. ازآنجاییکه مواد مخدر مخصوصاً تریاک در افغانستان به پیمانه وسیع کشت میشود و معمولاً این کشتزارها در مناطقی قرار دارند که دولت افغانستان در آن مناطق کنترل ندارد از این رو تروریست ها با دست باز فعالیت می نمایند و وقتی کشاورزان محصولات تریاک را برداشت مینمایند، حلقه دوم تجارت که همانا قاچاقچیان مواد مخدر هستند از راه می رسند که ممکن در قالب سایر فعالیتهای دولتی باشد و یا تجارت پیشهای که در کنار سایر کالاها به قاچاق تریاک نیز میپردازند. معمولاً در این افغانستان مسیرهایی که مواد مخدر در آن انتقال مییابد در کنترل تروریست ها قرار دارد که از ناحیه عبور تریاک مقدار هنگفت پول دریافت میکنند تا به فعالیتهای تروریستی خود بپردازند. قاچاقچیان مواد مخدر در نبود گروههای تروریستی نمیتوانند بهراحتی به فعالیت بپردازند زیرا تطبیق قوانین باعث میشود که فعالیت آنها با وقفه روبرو شود. به همان اندازه که تروریسم از ناحیه مواد مخدر سود میبرد و یکی از منابع تمویلی آن پنداشته میشود، به همان اندازه برای تداوم تجارت مواد مخدر فضای تحت کنترل تروریسم لازم است زیرا تروریستان تجارت مواد مخدر را به نفع خود میدانند و از تداوم آن حمایت مینمایند.
افغانستان طی هجده سال گذشته میلیاردها دالر را در راستای مبارزه با مواد مخدر و تروریسم هزینه نمود اما متأسفانه در هردو بخش دستاورد در مقایسه با هزینهای که صورت گرفته است بسیار ناچیز مینماید و حتی در برخی حالات نشانگر عقبگرد است.علاوه بر این تجارت و رونق مواد مخدر باعث شده است بسیاری از جوانان کشور به مواد مخدر معتاد شوند و این جوانان برای تأمین مواد مخدرشان گاهی به دزدی و گاهی به قتل دست میزنند.
گاهی مبارزه با مواد مخدر و تروریسم به گونه مستقیم بر غیرنظامیان تلفات وارد مینماید. تروریستها در میان غیرنظامیان پناه میگیرند و حملهبر آنها موجب کشتار غیرنظامیان میشود. کارخانههای که در راستای تولید اجزای مواد مخدر در کشور فعالیت مینمایند گاهی موردحمله قرار میگیرد که در آن غیرنظامیان مخصوصاً کسانی در این مکانها کار میکنند یا در همجواری آن سکنی گزین هستند به قتل میرسند. در هفته گذشته حملهبر کارخانههای مواد مخدر در نیمروز و فراه موجب قتل غیرنظامیان از این نوع گردید.
ب- مواد مخدر و فساد اداری: افغانستان ازلحاظ شفافیت اداری در جایگاه بسیار بدی قرار دارد که نام آن طی سالهای گذشته در رده فاسدترین کشورهای جهان قرار دارد. یکی از عواملی که طی سالهای گذشته مبارزه با مواد مخدر و تروریسم را با چالش روبرو نموده است همین موضوع فساد اداری است. بارها دیدهشده است که قاچاقچیان مواد مخدر توسط نیروهای امنیتی کشور دستگیرشدهاند اما مأمورین فاسد در دستگاههای امنیتی زمینه فرار و فربهشدن این قاچاقچیان مواد مخدر را فراهم نمایند و یا فساد در دستگاه قضایی کشور باعث شده است که تبهکاران مواد مخدر بدون اینکه به گونه لازم مورد مجازات قرار بگیرند از زندانهای کشور رهایی یافتهاند. در بسیاری حالات مأموران امنیتی کشور مخصوصاً در مناطق مرزی، با قاچاقچیان مواد مخدر همدست میشوند و زمینه تداوم فعالیت آن گروهها را فراهم مینمایند.
طی سالهای گذشته دولت افغانستان با حمایت متحدان بینالمللی خود با فساد اداری مبارزه نموده است اما این مبارزه به گونه باید توأم با نتیجه نبوده است که یکی از دلایل آن عدم اراده سیاسی در مبارزه یکسان با تمامی عوامل ذیدخل در فساد اداری کشور بوده است. تا وقتی دستگاه پلیس بهعنوان بازوی اجرایی قانون و دستگاه قضایی بهعنوان مجازات کننده خطاکاران به گونه شفاف عمل ننماید، نباید توقع داشته باشیم که مواد مخدر یا تروریسم بهعنوان نیروهای مخرب در کشور از بین بروند.
ج- فساد اداری و تروریسم: تروریسم بهعنوان پدیده نامطلوب در جامعهای رشد مینماید که در آن زمینههای بقا و تداوم آن وجود داشته باشد. ازآنجاییکه کنترل دولت به گونه بایدوشاید بر مراکز آموزشی در گوشه و کنار کشور وجود ندارد میتوان گفت به لحاظ فرهنگی زمینه رشد تروریسم وجود دارد اما همه ماجرا به اینجا ختم نمیشود زیرا بارها دیدهشده است که تروریستها بهراحتی از ایستگاههای بازرسی نیروهای امنیتی عبور نمودهاند و یا پای برخی سیاستمداران و فرماندهان پلیس در فعالیتهای تروریستی دیده میشود که میتوان آن را فساد اداری و سوءاستفاده از صلاحیتهای دولتی در راستای فعالیتهای تروریستی قلم داد نمود. وقتی اداراتی که مسئولیت مبارزه با تروریسم را به عهدهدارند، درگیر فساد اداری باشند بهراحتی توسط گروههای تروریستی تطمیع میشوند زیرا هدف اصلی آنها به دست آوردن پولهای سیاه و هنگفتی است که ممکن از دریچه تروریسم به دست بیاید یا از دریچه قاچاقچیان مواد مخدر. فرهنگ مصونیت از مجازات یکی از نمونههای فساد اداری است که طی سالهای گذشته در امر گسترش تروریسم نقش فوقالعاده بازی نموده است.
بنابراین بر دولتمردان افغانستان است که اگر خواستار برقراری ثبات سیاسی در کشور هستند، نباید توقع داشته باشند که بدون مبارزه قاطعانه و صادقانه با تمامی اضلاع این مثلث به ثبات سیاسی در کشور دست یابند. تروریسم، مواد مخدر و فساد اداری دارای روابط متقابل هستند و هرکدام آنها از وجود دیگر سود میبرد و تداوم و حیات هریک از آنها بستگی به تداوم دیگری دارد.

دیدگاه شما