صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فرقه شناسی طالبان

-

فرقه شناسی طالبان

هر گونه تحليلي که از درک تفاوت بين فرقه هاي مختلف طالبان عاجز باشد، ساده لوحانه و محکوم به ساده انديشي است. در واقع، علي رغم حفظ انسجام فکري براي ساليان متمادي، شورشيان طالب از درون به گروه هاي رقيب و جبهات مختلفي تقسيم شده اند.
با تمرکز بر عمليات اصلي شان که گسترش از جنوب و شرق به شمال و غرب افغانستان مي باشد، نزاع و درگيري بين آن ها نيز به وضوح قابل رويت است. به خاطر بروز ساختارهاي مجزاي اداره و رهبري، رهبريت مرکزي شوراي کويته ديگر به مانند گذشته از اقتدار لازم برخوردار نيست. همچنين ذهنيت هاي متفاوتي راجع به روند مذاکرات صلح در سطوح رهبري و تصميم گيري طالبان به وجود آمده است.
شورشيان طالبان در سطح رهبري داراي چهار شورا مي باشند: شوراي کويته؛ شوراي مشهد؛ شوراي شمال؛ و شوراي رسول. رهبري قديمي در شوراي کويته واقع شده است؛ بخشي از اين شورا در کراچي و بخش ديگر آن در کويته قرار دارد.
«شوراي کويته» به رهبريت هيبت الله آخوند، «شوراي ميران شاه» واقع در ميران شاهِ وزيرستان شمالي، که به شيوه انحصاري متشکل از شبکه حقاني است، و «شوراي پيشاور» واقع در پيشاور را تحت اشراف و سلطه ي خود دارد.
در سال 2007، «شوراي ميران شاه» از شوراي کويته اعلان استقلال و جدايي کرد. «شوراي پيشاور» که اقدام مشابهي را در سال 2009 انجام داد، به خاطر مشکلات مالي مجبور شد مجددا در سال 2016 به شوراي کويته مجددا ملحق شود. با اين حال، شبکه حقاني در سال 2015، پس از آن که سراج الدين حقاني در شوراي کويته به عنوان نائب رئيس تعيين شد، دوباره به شوراي کويته پيوست. شوراي شمال در بدخشان موقعيت دارد و متشکل از چندين جبهه است.
شوراي مشهد که کمتر از ده درصد نيروهاي جنگي طالبان را در خود جاي داده است، در مشهد ايران قرار دارد. شوراي رسول در ولايت فراه افغانستان واقع شده است. علي رغم مخالفت با شوراي کويته، شوراي رسول با فرقه ي عبيدالله اسحاق زي شوراي کويته مرتبط است.
در حال حاضر، گزارش ها حاکي از آن است کشمکش و نزاع بر سر کسب قدرت مطلقه و کنترل انحصاري شوراي کويته بين هيبت الله آخوند و سراج الدين حقاني جريان دارد.
بنا به گفته هاي آنتونيو گيوستوزي، هيبت الله به انجام مذاکره با حکومت کابل مايل است، ولي سراج الدين با صلح و آشتي به شدت مخالفت مي کند.
بر اثر چندپارچگي و فرقه گرايي موجود بين طالبان، خود مختاري گسترده اي به لحاظ منطقه اي بين شوراهاي مختلف ظهور کرده است.
رقابت سبب شده هيچ کدام از سه شوراي ديگر مرجعيت و تصميم گيري هاي شوراي کويته را به رسميت نشناسند.
در حقيقت، بين سال هاي 2015 و 2017، شوراي رسول با شوراي کويته مشغول نوعي جنگ يا يکديگر بودند.
آن گونه که طي مصاحبه اي با آنتونيو گيوستوزي برملا گرديد، رهبر شوراي رسول يعني ملا رسول با انحصاري کردن پروسه صلح توسط شوراي کويته به شدت مخالف بوده است. طبق گزارش ها وي گفته است «در گذشته فکر مي کرديم حکومت افغانستان در صدد صلح با همه طالبان است، اما وقتي ديديم به خاطر فشارهاي وارده از سوي دولت پاکستان، تنها علاقمند صلح با ملا منصور است، تصميم بر اين شد که ما با حکومت افغانستان صلح نکنيم».
از آن جايي که طالبان خواهان انحصار قدرت جهاد در افغانستان اند، ظهور دولت اسلامي خراسان (داعش) را از سال 2015 بدين سو با چالش مواجه کرده اند.
با اين حال، به خاطر گريز از جنگ بر سر مسايلي چون قلمرو، نيروي انساني و درآمد، گروهي از طالبان تمايل دارند با داعش از در آتش بس و همزيستي وارد شوند.
از همکاري و هماهنگي بين شبکه حقاني و دولت اسلامي خراسان گزارش هاي معتبري در دست است. علي رغم اختلافات موجود در درون شبکه حقاني بر سر بيعت و نوعي تشکيل جبهه مشترک، برخي از اعضاي صاحب نفوذ اين شبکه از همکاري هاي متقابل اين دو سازمان استقبال مي کنند.
افزون بر اين، ساختار رهبري شوراهاي مختلف به طور جداگانه توسط شوراهاي مربوطه پيش برده مي شود.
از اين رو، اگر چند دستگي حاضر دوام پيدا کند، چالش هاي آغاز مذاکرات با دولت کابل دو چند مي گردد.
در خلال يک سفر از پيش اعلان نشده به کابل در تاريخ 15 مارچ 2018، وزير دفاع جيمز متيس به وضاحت بيان داشت که انتظار آشتي با طالبان و حصول توافق بر سر شرايط صلح طي مدت زمان کوتاه غير واقع بينانه و عجولانه است، ولي برخي از مقامات طالبان علاقمند گفتگو با دولت افغانستان هستند. هرچند صلح با برخي از گروه هاي طالبان، انگيزه خراب کاري را در سايرين تقويت مي کند، ولي آمريکا مصمم است با ايجاد شکاف در خطوط طالبان و به کارگيري تاکتيک چماق و هويچ آن ها را مجبور به حضور در پاي ميز مذاکرات نمايد.
حضور آمريکا
آمريکا پيوسته از طريق بيانيه هاي دپلومات ها و فرماندهان ارشدش از پيشنهاد صلح رئيس جمهور غني به عنوان يک راه حل سياسي براي ختم جنگ حمايت کرده است.
اداره ترامپ به دلايل روشني دوست ندارد نسبت به چشم انداز صلح با طالبان و قبول آن ها به عنوان يک جريان مشروع سياسي هيجان زده عمل کند. با اين وجود، اصرار طالبان بر عبور از دولت افغانستان و مذاکره مستقيم با واشنتگتن از سويي و اکراه قابل درک اداره ترامپ از ورود به گفتگوي مستقيم با آن ها از سوي ديگر، بر سر راه صلح مانع ايجاد کرده است.
از آن جايي که تحقق يک گفتگوي موفق تنها با رهبري و مالکيت افغان ها امکان پذير است، ايالات متحده پذيرشِ به اصطلاح «پيشنهاد صلح طالبان» را فعلا رد کرده است و از گروه هاي شورشي خواسته تا با دولت کابل مذاکرات خود را پيش ببرند.
شايد گفته شود اداره ترامپ هيچ وقت فرصت تحت تاثير قرار دادن اذهان عمومي در آمريکا را با يک موفقيت خيره کننده از دست نخواهد داد. اين اقدام مي تواند به عنوان يکي از دستاوردهاي دور اول رياست جمهوري وي حساب شود و براي پيروزي در دور دوم نيز زمينه سازي کند.
به يقين در اين صورت پروسه صلح به عنوان يک پيروزي دپلوماتيک در افغانستان ياد خواهد شد و مي تواند مقدمه اي براي خروج آمريکا از افغانستان باشد.
به طور همزمان، واشنتگتن بايد واضح بسازد که حمايت مالي و نظامي اش را به دولت افغانستان در اولويت قرار داده است و براي کشاندن طالبان به پاي ميز مذاکرات فشار بر تاسيسات امنيتي پاکستان را ادامه خواهد داد و اين که حتي پس از حصول توافق بر سر صلح، تعداد قابل توجهي از نيروهايش در افغانستان را باقي مي گذارد.
اما علي رغم وجود مشکلات ذاتي اين فرايند، ايالات متحده بايد در قسمت مذاکرات مستقيم با طالبان از خود انعطاف به خرج بدهد.

دیدگاه شما