صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آبروی پروسه‌‌انتخابات را نبریم

-

آبروی پروسه‌‌انتخابات را نبریم

انتخابات قلب دموکراسي است. سلامت و اعتبار پروسهانتخابات جايگاه نظامسياسي و دوام آنرا تضمين مي کند. تضعيف پروسهانتخابات ما را به بنبست گذشته مي رساند.
انتخابات مقبولترين، مسالمتآميزترين و عادلانهترين روش انتقال قدرت است وجايگزين ندارد. جايگزين انتخابات نظامشاهي، طالب، خشونت و جنگهاي بيپايان است. مامردم افغانستان به حملات کوبنده، هجومي و دلاورانه شهرت داريم.
برانگليسيها حمله کرديم پيروزشديم. با ارتشسرخشوروي سابق مقابله کرديم شکستشان داديم. هرنظامسياسي که در افغانستان مستقر شدهاست، مدت طولاني، دوام پيدا نکردهاست. تنها در چند دهه پسين دهها حاکم و چندين نظامسياسي را سرنگون، برباد و متواري کرديم. اگر حمايت قاطعانه نيروهايخارجي نمي بود، نظامدموکراتيک نيز به تاريخ پيوسته بود.
اکنون اين حملات متوجه نظامدموکراسي است. طالب با تفنگش، استاد دانشگاه با مضمون ثقافتاسلامياش، واسطهدار با واسطهاش، کارمنداندولت با رشوه گرفتنش و ملاامام مسجد با ترويج ادبياتتندروانه و ضد دموکراتيکاش؛ همه حمله به ارزشهايدموکراتيک دارند.
اين روزها، درکانوناصلي حملات، پروسهانتخابات قرار دارد. از حملات سنگين نامزدان رياستجمهوري گرفته تا حملات فيسبوکي شهروندان تا رفتارحکومت در مقابل انتخابات و تا رفتارکارمندان کميسون انتخابات بصورت مستقيم و غير مستقيم کودتا عليه انتخابات است؛ زيرا رفتارآنها اعتبار، جايگاه و اقتدار پروسهانتخابات را صدمهزده و جايگاه آنرا در جامعه تضعيف مي کند.
کاهش ميزان اشتراک مردم در انتخابات نيز بيانگرآن است که اعتبارپروسهانتخابات در ميان شهروندان کاهش يافته است.
در ذيل به برخي از عناصر وعوامل که باعث تضعيف پروسهانتخابات شده است و مي شود، اشاره مي کنيم.
کارمندان کميسيون انتخابات
کميشنران و کارمندان کميسونانتخابات بايد بيش از ديگران براي سلامت و اعتبار پروسهانتخابات تلاش کنند تا جايگاه اين پروسه درجامعه تثبيت شده و مردم بر آن باورکنند.
به نظرمي رسد دو گونه رفتار کارمندان کميسيونانتخابات و کميسيونشکاياتانتخابات بيش از ساير موارد به پروسه انتخابات آسيب زده است. نخست، جانبداري مستقيم و غير مستقيم کارمندان کميسون انتخابات از نامزدان مشخص به پروسه انتخابات آسيب زده است. اکثريت کارمندان انتخابات در تلاش استند تا فرد دلخواه خويش را به پيروزي برسانند، درحاليکه کارمندان کميسيون انتخابات بايد به سلامتي و بيطرفي پروسه تلاش کنند.
دوم، انتخابات يک پروسهطولاني و پيچيدهاست از فهم قوانين انتخابات تا مسايل تخنيکي به کارمندان مجرب، دانا و ورزيده نيازمنداست. متاسفانه، اکثريت شکايات مردم در چندين دوره انتخابات متوجه کارمندان کميسون انتخابات بوده اند که حتي ابتدائيترين سواد را نداشتند چه برسد که درباره اهميت پروسه انتخابات بدانند.
حکومت
حکومت به عنوان بزرگترين حامي پروسه انتخابات در رفتار و کردارش بايد صادق باشد. حکومت متهم است که در جذب کارمندان کميسيون انتخابات مداخله مي کند و درجريان انتخابات از نامزد مشخص حانبداري مي کند، اما گزينش کارمندان و کميشنران در انتخابات رياست جمهوري تاحدودي توانست رضايت و اعتماد نامزدان رياست جمهوري و مردم را جلب کند.
دخالت حکومت در امور انتخاباتي، پروسه نوپا انتخابات را تحت تاثير قرار داده و آسيب پذير مي سازد.
از طرف ديگر سنت حکومت هايميراثي در رگ رگ جامعه آثارش باقيمانده است.
درافغانستان هرکس به يک منصب حکومتي رسيد کوشش مي کند مانند يک پادشاه مادامالعمر حکومت کند. از والي گرفته تا وکيل پارلمان تا يک وزير مي خواهند به منصباش باقيبماند حتي اگر به قيمت زيرپا کردن قوانين انتخابات تمام شود.
نامزدان رياست جمهوري و پارلماني
نامزدان رياست جمهوري و پارلماني که در انتخابات بازنده مي شوند سخت ترين، زيادترين و سيستماتيک ترين تبليغات منفي را عليه کميسون انتخابات راهاندازي مي کنند. اين تبليغات منفي برخي حقيقت است، برخي نيز خطاهاي اندک است، که فربهتر نشان داده مي شود و برخي نيز اتهامات دروغين است.
تبليغات منفي و پروپاگندا بزرگترين ابزار نامزدان بازنده در افغانستان است که بزرگترين آسيب را به پروسه انتخابات مي زنند.
بازندههاي انتخابات تنها به پروپاگندا اکتفا نمي کنند؛ بلکه نتايج اعلانشده از سوي کميسيون را نيز نميپذيرند. چندين بار نپذيرفتن نتايج انتخابات، سبب شده است که نامزد بازنده انتخابات در قدرت شريک شوند و در آخرين موارد منجر به تشکيل حکومت پنجاه پنجاه شد. اگرچند دراين غوغاسالاري نامزدان به پول و قدرت دست مييابند؛ ولي جايگاه و اعتبارانتخابات و کميسونانتخابات در ميان جامعه آسيب ميبيند.
شهروندان
شهروندان افغانستان نيز کمتر به سلامت و حافظت از انتخابات انديشه مي کنند. بلکه از شهرها تا قريهجات اگر فرصت براي شهروندان مهيا شوند در حمايت از کانديداي خويش چندينبار رأي استعمال مي کنند.
انتخابات پارلماني به صورت روشن نشان داد که عدهاي کثيري از مردم نيز به نفع کانديداي مورد حمايتشان تقلب مي کنند. در جامعهي که همه تقلب کنند معلوم نيست کميسيون چگونه به تنهاي مي تواند از تقلب جلوگيري کند؟!
مداخله کشورهايخارجي
يکي از کليدي ترين باورهاي مردم افغانستان اين است که برخي کشورهاي خارجي، از افراد خاص در انتخابات حمايت مي کنند.
اين باور نيز ستون هاي اصلي پروسهانتخابات را به لرزه مي آورد. وقتي رئيسجمهور و يا وکيل پارلمان را کشورهايخارجي تعيين کنند، انتخابات ديگر معني ندارد. اين باور از اينجا ناشي شدهاست که قدرتافغانستان همواره در اختيارافراد همسو با غرب و تحصيلکرده غرب بودهاست و چهرههاي مخالف با غرب نتوانسته اند به قدرت دسترسي پيدا کنند.
اگر پروسهانتخابات را به يک سالونبزرگ تشبيه کنيم و همه با چوب، بيل، کلنگ و تمام انرژي بر ديوارها، ستونها و سقف اين سالونبزرگ، مستحکم و غيرقابلنفوذ يورش ببريم، به مرور زمان مي توانيم اين سالونبزرگ را ويران، برباد و پارچهپارچه کنيم.
نامزدان انتخابات از چهاراطراف، کارمندان انتخابات و کميشنرها از درون پروسه انتخابات و حکومت از بالا بر پروسه حمله دارند. در ساير نظامهايدموکراتيک ازاين سالون بزرگ به عنوان پناهگاه استفاده مي کنند.
اين پروسه بزرگترين پناهگاه از شرخشونت، تنش و جنگهاي قدرت طلبي است. اما درينجا اين پناهگاه مورد حملات است و حفاظت نمي شود. دراين سرزمين همه مي خواهند برنده شوند، کسي به فکر پيروزي پروسه انتخابات نيست. اين پروسهحياتي در حالي که مدافعان و حاميان واقعي کمي در افغانستان دارد؛ اما باخطرات هولناکي چون طالب، تقلب و مداخلات گوناگون مواجه مي باشد.

دیدگاه شما