صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

گزارش بانک جهانی از شاخص توسعه انسانی افغانستان

-

گزارش بانک جهانی از شاخص توسعه انسانی افغانستان

شاخص توسعه انسانی (HDI) Human Development Index چکیده اندازهگیریهای توسعه انسانی است و در واقع این شاخص میانگین موفقیتهای بدست آمده در یک کشور را اندازه گیری می کند.
درآمد سرانه را می ‏توان اصلی ترین شاخص برای سنجش عملکرد اقتصادی کشورها دانست اما این شاخص دارای کاستی هایی می باشد که به همین خاطر اندیشمندان اقتصادی و به خصوص آن هایی که در حوزه توسعه اقتصادی فعالیت می‏کردند، به فکر یافتن شاخص دیگری افتادند که علاوه بر وضعیت اقتصادی، نمایانگر وضعیت اجتماعی کشورها نیز باشد.
یکی از این شاخص ها، شاخص توسعه انسانی یا همان (HDI ) است که توسط اقتصاددانی پاکستانی به نام محبوب الحق و با همکاری یکی از برندگان نوبل اقتصاد یعنی آمارتیا سن که متخصص علم توسعه نیز هست، بسط یافت و در نخستین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال 1990 به کار گرفته شد.
شاخص توسعه انسانی (HDI ) چکیده اندازهگیریهای توسعه انسانی است. این شاخص میانگین موفقیتهای بدست آمده در یک کشور در سه بعد اصلی توسعه انسانی یعنی «زندگی طولانی و سالم»، «دستیابی به دانش» و «استانداردهای زندگی آبرومندانه» را اندازه میگیرد. شاخص توسعه انسانی میانگین توسعه هندسی شاخصهای نرمالی است که موفقیتهای هر بُعد را اندازه میگیرند.
مفهوم شاخص توسعه انسانی
مفهوم توسعه انسانی به جای تمرکز بر ابزار به اهداف پیشرفت و توسعه تأکید دارد. هدف واقعی توسعه باید خلق محیطی برای افراد باشد که در آن بتوانند از زندگی طولانی، سالم و خلاق لذت ببرند.
این حقیقت ساده اغلب با بروز نگرانیها و اولویتهای لحظهای مورد غفلت قرار میگیرد. توسعه انسانی به مفهوم فرایند گسترش حیطه انتخاب افراد و بهبود رفاه آنهاست. مهمترین ابعاد توسعه انسانی زندگی طولانی و سالم، دانش و استانداردهای زندگی آبرومندانه هستند. به این ابعاد میتوان آزادیهای سیاسی و اجتماعی را افزود. این مفهوم بین دو جنبه از توسعه انسانی تفاوت قائل میشود:
اول، شکلدهی تواناییهای انسانی مانند بهبود سلامتی و دانش و دوم لذت بردن از این تواناییها در محیط کار و تفریح است. توسعه انسانی اغلب با مفاهیم و روشهای توسعه زیر اشتباه گرفته یا جایگزین میشود.
• نظریههای تشکیل سرمایه انسانی و توسعه منابع انسانی بشر را به عنوان ابزار افزایش درآمد و ثروت میبینند نه به عنوان هدف. این نظریهها انسان را درون دادی برای افزایش تولید میدانند.
• روش مبتنی بر رفاه بشری انسانها را بهعنوان ذینفع و نه مشارکتکننده در فرایند توسعه میبیند.
• روش مبتنی بر رفع نیازهای پایه بر مجموعهای از کالاها و خدمات مورد نیاز افراد محروم- مانند پوشاک، غذا، پناهگاه، آب و مراقبتهای پزشکی - تمرکز دارد. این روش به جای تأکید بر تأثیر این اقلام بر انتخابهای بشری سعی در فراهم کردن آنها دارد؛ بنابراین مفهوم توسعه انسانی یک مفهوم کلی و جامع است که افراد را در مرکز تمام جنبههای فرایند توسعه قرار میدهد.
• رشد اقتصادی ابزار و نه هدف توسعه است. علاوه بر این رشد تولید ناخالص داخلی لزوماً به معنای پیشرفت در توسعه انسانی نیست. تجربیات جهانی نشان میدهد که رشد درآمد و توسعه انسانی همراهان خوبی نیستند. در برخی کشورها میتوان افزایش یکی را با وجود کاهش دیگری مشاهده کرد.
توسعه انسانی به صورت فرایند افزایش گزینه های مردم و افزایش سطح رفاه زندگی تعریف شده و بر خورداری انسان از زندگی طولانی و سالم و اخلاق در محیط غنی و درجامعه مدنی دموکراتیک هدف نهایی توسعه است. شاخص توسعه انسانی با سه متغیر اندازه گیری و مورد مقایسه قرار می گیرد . طول عمر به وسیله امید زندگی در بدو تولد اندازه گیری می شود، دانش به وسیله ترکیبی از میزان سواد بزرگسالان و نسبت ثبت نام خاص ترکیبی در آموزش ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی (میانگین سال های تحصیل)، استاندارد زندگی به وسیله GDP سرانه و یا درآمد اندازه گیری می شود.
توسعه انسانی در افغانستان
از سال ۱۹۹۰، هر ساله گزارشی با نام گزارش توسعه انسانی توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد منتشر میشود و در آن کشورها در شاخصهای مختلفی مانند شاخصهای آموزشی، بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، محیطزیستی، سیاسی و… مورد مقایسه قرار میگیرند.
بر اساس این گزارشات؛ توسعه انسانی، کشورها را بر اساس میزان شاخص توسعه انسانی به گروههای کشورهایی با توسعه انسانی بسیار زیاد، کشورهایی با توسعه انسانی زیاد، کشورهایی با توسعه انسانی متوسط و کشورهایی با توسعه انسانی کم تقسیم میکنند.
در سال 2018 افغانستان در بین کشورهای آسیایی همتراز کشورهای یمن و سوریه و جزء کشورهایی با توسعه انسانی پایین هم گروه است.
شاخص های توسعه انسانی و رفاهی (Human Development index ) افغانستان نسبت به کشورهای منطقه جغرافیایی خود در سطح پایین تری قرار دارد.
مهمترین دلیل آن، وضعیت نابسامان امنیت داخلی و دوران پس از جنگ است که باعث افول شاخص های کمی و کیفی اجتماعی در افغانستان شده است. با توجه به نرخ این شاخص ها در طول سال 2010 تا 2015 انتظار رشدی مطلوب در این کشور طی دهه-های آتی می رود. امید به زندگی در سال 2010  از 59 سال به 60.7 سال در پایان سال 2015 با شاخص اتوسعه انسانی 0.479 سال رسیده است.
از نکات دیگر در بهبود وضعیت اقتصادی مردم افزایش قدرت خرید مردم در کالاهای اساسی مورد نیاز زندگی است به طوری که در پایان سال 2015 به 1871 دلار رسیده است. اما این مقدار در سال 2018 بهبود یافته است. از بین 189 کشوری که بانک جهانی توانسته است در سال 2018 شاخص توسعه انسانی آن را بررسی نماید، افغانستان رتبه 168 را به خود اختصاص داده است.
اثرات جنگ بر سطح رفاه و شاخص توسعه انسانی
کشورهایی که در مناطق بحرانزده و جنگی قرار دارند، حتی اگر خود دچار بحران نباشند، بهدلیل نگرانی از سرایت ناامنی و بیثباتی به داخل خاک خود، ناگزیر از پرداخت هزینههایی برای حفظ آمادگی نظامی خود میشوند و از سوی دیگر میزان سرمایهگذاری خارجی در چنین کشورهایی کاهش مییابد و شبکههای داد و ستد کالا با مشکل مواجه میشوند.
این رخدادها دارای تأثیرات مستقیم در شاخص توسعه انسانی هستند.
افغانستان که به سبب مشکلات تاریخی و منطقه ای؛ به کانون جنگ منطقه تبدیل شده است که این امر باعث کاهش شدید شاخص¬های توسعه انسانی در کشورمان شده است و با سوریه و یمن هم تراز شده ایم.

دیدگاه شما