صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

«دَم نوش» یا «دُم موش»

-

«دَم نوش» یا «دُم موش»

بالاخره دوران پر چالش انتخابات به سر خواهد آمد و یک دولت از هر حزب و قومیتی که باشد به سرکار خواهد آمد و نظام مردم سالاری و دموکراسی در افغانستان با تجربه بیشتری راه خود را ادامه خواهد داد. برنامههای دولت آینده برای اقتصاد و جامعه افغانستان باید با تدبیر بیشتری نسبت به گذشته عمل نماید. پیشینه بسیار ضعیف عملکرد دولتهای گذشته باعث نابسامانی بیشتر اوضاع اقتصادی در کشور شده است.
کشوری که بیش از هر زمان دیگری نیاز به بازسازی اقتصادی دارد. نظام اقتصادی که باید از مبنا بر اساس شرایط خاص افغانستان ساخته شود امروز در اختیار دولت جدیدی قرار میگیرد تا آینده آن را بسازد. دولت در اقتصاد به حیث یک نماینده از تمام جامعه برای همه مردم اجتماع است که تمام امکانات به صورت امانت در اختیار وی قرار میگیرد تا بتواند به نحوی این امکانات را مدیریت نماید که حداقل امکانات زندگی و معیشت رفاهی برای تمام ساکنان جامعه فراهم شود. در این بازتوزیع امکانات اقتصادی و رفاهی جامعه بیشترین شهروندان از امکانات بهره مند شوند نه تعداد خاص یا گروهها یا طبقه خاصی از مردم. برای تبیین بهتر به دو موضوع و مفهوم «دَم نوش» و «دُم موش» میپردازیم.

«دَم نوش» اقتصاد افغانستان:
«دَم نوش» به عنوان یک راهحل دارویی سنتی و گیاهی بسیار مفید و به دور از عوارض درصدد از تقویت سیستم ایمنی و دفاعی بدن در مبارزه با بیماریهای مختلف میباشد. به عبارتی دم نوشها و جوشاندههای گیاهی، نوشیدنیهایی هستند که اغلب افراد، نوشیدن آنها را زمانهایی مناسب حالشان میدانند که بیماری خاصی دارند و از دردی رنج میبرند یا استرس و اضطراب و تنش روحی، آرام و قرارشان را گرفته است. از این گذشته، اغلب دم نوشها را میتوان مانند چای به صورت روزانه صرف کرد.
از این مفهوم میتوان در اقتصاد نیز استفاده کرد. تقویت سیستم و سازوکارهای مبنای اقتصادی برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب با در نظر گرفتن بهترین پالیسی میباشد.
پالیسیهای که مانند نوشداروی اقتصاد در پی اصلاحات میباشد. اصلاحاتی که تماماً برای منفعت تمام اقوام و ملت افغانستان میباشد نه قوم یا گروه یا حزب خاصی. پس پالیسی «دَم نوش» دراقتصاد بخش عمومی به مفهوم یافتن داروی درمان از طریق اجرای بهترین پالیسی اقتصادی در کشور که کمترین ضرر را داشته باشد، میباشد تا از این طریق مطلوبترین انجام تغییرات را در جامعه برای افزایش سطح رفاه عمومی جامعه شاهد باشیم.

«دُمموش» اقتصاد افغانستان:
موضوع «دُمموش» یا «گرفتن دم موش» در اقتصاد یک مفهوم مهم در بازسازی اقتصاد کشور میباشد که دولت مردان باید به آن توجه خاصی داشته باشند. پالیسی دمموش در اقتصاد به مفهوم مدیریت هدفمند و با برنامه بلند مدت میباشد. در این نگاه و دیدگاه اقتصاد دانان برآنند که تا با شناخت واقعیتهای یک جامعه پروگرامهای هدفمندانه و دقیقی را دنبال نمایند. بگذارید داستان موشها را باهم مرور کنیم تا بتوانیم نتیجه اقتصادی و مدیریتی از آن بگیریم.
دولت مردان در ویتنام با تکثیر و تولید مثل شدید موشهای شهری مواجه شده و تصمیم گرفتند به شهروندان کشنده موشها جایزه بدهند. موشگیرها برای دریافت جایزه باید دم موش را تحویل میدادند. تصور فرانسویها این بود که مردم موشها را گرفته، میکشند و دم آنها را تحویل میدهند. مأموران اما بعد از مدتی متوجه موشهای بیدم شهر شدند. موشگیرها بدون کشتن موشها، فقط دمشان را جدا کرده و موش را آزاد میکردند. موش به منبع درآمد بدل شده و بهتر بود زنده مانده و زاد و ولد کند تا دُمهای بیشتری برای بریدن باشد. مایکل ون متخصص تاریخ امپراطوری فرانسه، این واقعه را «اثر موش» خوانده است.
ولی ارتباط  این داستان با سیاستگذاری عمومی یا بخش عمومی در اقتصاد چیست؟
در اقتصاد گاهی اوقات به تئوریهای اصیلی برمیخوریم که ریشه در یک داستان واقعی داشته و فرآیند علم آن وقایع را بهصورت تئوری و چارچوب نظری در علم اقتصاد درآورده است. داستانهایی که باید از آنها کسب تجربه کرد و از الگوهای مناسبی در مواجهه با آنها استفاده کرد.
«اثر موش» نتیجه وضعیتی است که سیاستگذار به عوض در افتادن با علت پدیدههای ناخوشایند، با معلول درگیر میشود. موشها احتمالاً نتیجه رها شدن زبالهها در شهر، ساماندهی نشدن فاضلابها و بهطور کلی پایین بودن سطح بهداشت بودهاند. بهداشت اندک، چشمه جوشانی از موش تولید میکرده و مردم نیز آموخته بودند که تنها آن بخش از معلول (دم موش) را که برایشان منفعت دارد، به سیاستگذار تحویل دهند.
«دم موش» نشان میدهد انسان منفعتطلبانه و پیچیده عمل میکند. اگر سیاستگذار وظیفه خودش را تحویل گرفتن دم موش تعریف کند، مردم هم راههای بریدن دم موشها بدون کشتنشان را هم خواهند آموخت. هندی یا اروپایی بودن هم تفاوتی در این رفتار ایجاد نمیکند.
پالیسی دم موش، یعنی دولت به حیث سیاستگذار در حالی که خودش عقلانی عمل کند، یعنی محاسبه سود و زیان میکند تا مشارکت مردم – احتمالاً کمهزینهترین راه برای رفع مشکل موش – را میطلبد، اما عقلانی بودن مردم را از یاد میبرد. سیاستگذار وقتی ظرفیت محاسبه سود و زیان نزد مردم را نادیده میگیرد، از آنها انتظار دارد اخلاقی عمل کنند و اگر قرار است پاداشی دریافت کنند، واقعاً موشها را بکشند.
تغییر ندادن قواعد بازی اداره اقتصاد (شفافیت نکردن امور، رفع نکردن تعارض منافع، سامان ندادن بودجه، آشکار نکردن یارانههای پنهان، و ...)، و در عوض پرداختن به معلولها (نظیر تلاش برای دستگیری افراد فاسد، و ... ) درست مانند آن است که سیاستگذار بهداشت عمومی شهر را فروبگذارد و برای درمان تعدد موشها به تحویل دم موش جایزه بدهد. این واقعهای است که سیاستگذار سالهاست در عرصه سیاستگذاری عمومی اجرا میکند و دست آخر پیچیدگی انسان را یکی از توجیهات برای خطای خود قرار میدهد.
نتیجه معکوس و برعکس در اثر طراحی بد سیستم اقتصادی ایجاد می شود. تا آن زمان بستر مناسبی از سوی دولت برای کسب درآمد مردم تعریف نشده بود و اکثر مردم در فقر و بیکاری بودند، حال این فرصتی بود تا آنان به کسب درآمد بپردازند. مردم دم موشهای مرده  را تحویل میدانند اما برای بالا بردن آمار خود به پرورش آنها میپرداختند. بله، تعامل نامناسب دولت با مردم نهتنها مشکل را حل نکرد بلکه به آن دامن نیز زد. دولت در مواجهه با این امر اعلام کرد که دیگر جایزهای برای موشهای مرده مرده نخواهد داد. حال دیگر نگه داشتن مارها نهتنها برای مردم سودی نداشت بلکه هزینه نیز داشت. بنابراین مردم موشهای خود را در اطراف شهر رها کردند و بهجای کاهش جمعیت آنان میزان موشهای بی دُم بهشدت افزایش یافت.

نتیجه گیری:
در دوران جدیدی که بعد از پایان انتخابات و در وضعیت کنونی افغانستان در عرصه سیاسی رخ خواهد داد، باعث خواهد شد که اقتصاد افغانستان نیز باید برخلاف دوران گذشته با سرعت بیشتری حرکت کند. حرکتی رو به جلو و پیشرفت. اما شرط موفقیت آن این است که اولاً باید برنامه ریزی و پلان برای توسعه و پیشرفت مطلوب داشته باشد. پیشرفت و توسعه ای که کمترین ضرر و بیشترین اثرگذاری را مانند داروی «دَم نوش» داشته باشد. از طرفی نیز باید به گونه ای باشد که پلان در طی یک پروسه به صورت کامل اجرا شود. یعنی باید تمام جوانب و عوارض پلان اجرایی در بلند مدت در نظر گرفته شود تا اثرگذاری کاملی داشته باشد که همان
پالیسیهای مناسب و کامل در بخش عمومی است که از آن با موضوع «دُم موش» یاد کردیم.
در نهایت باید بگوییم که پلان برنامه ریزی موثر یا «دَم نوش» اقتصادی با پالیسیهای «دُم موش» اجرایی شود.

دیدگاه شما