صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان و نوسازی، تهدیدها و فرصت‏ها

-

افغانستان و نوسازی، تهدیدها و فرصت‏ها

با پیشرفت‏های که نزدیک به دودهه ای اخیردرزمینه‏های د‏موکراسی، مدرنیزاسیون و دولت‏سازی درافغانستان حاصل گردیده، نمی‏توان گفت کاری نه شده اما رسیدن به این رویاهای ملی وتاریخی با دشواری‏ها وچالش‏های بسیاری روبه‏رو می‏باشد.  هنوز راه دراز و دشواری در مسیر دولت‏سازی، مدرنیزاسیون و توسعه درپیش داریم. با تأمل در پیشینه و کارنامه‏ی پدیده‏ی دولت در افغانستان، شاید، مهم‏ترین پرسش از تاریخ سیاسی افغانستان کندی پروسه ای دموکراسی و عقیم ماندن پدیده ی «دولت‏مدرن»و «نوسازی» باشد. ناتمامی دولت ملی و نابرخورداری این دولت‏ها از عناصر، ماهیت و خصوصیات پالایش یافته‏ی مدرن، فرصت‏های تاریخی رشد و پیش‏رفت را در حوزه‏های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فکری و فرهنگی از نسل‏های این سرزمین بر گرفته است. در واپسین فرصت‏ها باید زمینه‏ها، فرصت‏ها و چالش‏ها به تحلیل گرفته شود. با نگاه گذرا روی موضوع در محورهای زیر به برسی گرفته شده است.

الف - سیر تاریخی ناکامی دولت‏مدرن در افغانستان
در میان دولت‏مردانِ پس از احمد خان، امیر عبدالرحمان خان، مقتدرترین حاکمی بود که با حمایت انگلیسی‏ها در صدد برساختن یک نظام سیاسی مطلقه با ساختار شبه مدرن در اواخر قرن نوزدهم برآمد، اما نظم خونینی را که او برای تاسیس یک دولت‏ملی برقرار نمود، باز هم نتوانست بن‏مایه‏های یک دولت‏ مدرن ملی مبتنی بر شوکت سیاسی پایدار و نهادسازی مدرن دوامدار و پرمایه را در این سرزمین استوار سازد. مهم‏ترین دست آورد و آثار او، قائم ساختن استبداد آهنین بر ویرانه‏ها و کله‏منارهای بود که با توپ و تفنگ مدرن طی دو دهه در افغانستان دوام یافت.
امان الله خان، نخستین پادشاه نوگرایی بود که با نیت اصلاحات فرم‏گرایانه اقدام به مدرن‏سازی دولت نمود. لغو بردگی، کشف حجاب، تصویب و تسوید قانون اساسی مدرن که در آن به برابری انسانی، حقوق شهروندی و آزادی طبیعی تأکید شده بود، مبارزه با خرافات و مقید کردن نهاد روحانیت و مراکز مذهبی، نوسازی سیستم آموزشی و ارسال دانشجو به خارج، اقدام به ساختن جاده و مجهز کردن ارتش به تجهیزات مدرن، اقدام به بنیاد‏گذاری کارخانه‏های تولیدی و... از مهم‏ترین مظاهر اصلاحات امانی در جهت مدرن‏سازی کشور و برساختن دولت مدرن بود. اما این اقدامات نیکو اندیشانه‏ی امان الله خان، به دلایل زیادی منجر و محتوم به شکست گردید:
ساختار قبیله‏ای و نفوذ عمیق متولیان و نهادهای سنتی و مذهبی، سطح پایین سواد، گستره جغرافیای روستا نشینی، استحکام قدرت‏های ملوک‏الطوایفی و فقر عمیق اقتصادی موانع جدی در راه تحقق نوسازی و فرایند مدرنیته بود که در نهایت موجب سقوط نظام امانی و عقیم ماندن اصلاحات نوگرایانه‏ی او گردید.

ب- فرصت‏های تاریخی برای نوسازی و توسعه در افغانستان
دوره‏ی طولانی سلطنت مشروطه ظاهر خان و آل یحیا، یک دوره فرصت‏های برباد رفته بود. در این دوره، جهان در آستانه‏ی فصل تازه‏ای از تعامل و حیات سیاسی ـ استراتژیک و پیشرفت‏های اقتصادی ـ تکنولوژیک قرار گرفته بود. جنگ جهانی دوم و در پی آن، آغاز جنگ سرد و دو قطبی شدن قدرت مسلط جهانی، افغانستان ر ا در معرض فرصت‏ها و ویژگی‏های جدید ژیوپلیتیک قرار داد. باز شدن پای بسیاری از قدرت‏های اقتصادی و قدرتمند در افغانستان، فرصت‏های تازه‏ای برای برخورداری‏های سیاسی ـ عمرانی پدید آورد. آلمانی‏ها، فرانسوی‏ها، آمریکایی‏ها و شوروی‏ها و سپس چینی‏ها از قدرت‏های جهانی بزرگ و مطرح سیاسی، اقتصادی و علمی آن زمان بودند که هرکدام با تحفه و پروژه‏ای وارد افغانستان گردیدند. سازمان ملل متحد نیز توسط گروه‏های تخصصی خود طرح‏ها و کمک‏های خدماتی، تخصصی، عمرانی و آموزشی زیادی را مدیریت می‏کرد. شاید این دوره را بتوان مهم‏ترین دوره تاریخی دانست که افغانستان را برای نخستین بار در معرض حضور نرم و هم‏زمان قدرت‏های جهانی قرار داده بود. این حضور نرم، می‏توانست فرصت‏های عمران و بهسازی و توسعه زیرساخت‏ها، انتقال تجربه‏های مدیریتی، توسعه فرهنگی و وزش افکار و اندیشه‏های مدرن را در این کشور فراهم آورد.
برخورداری از توجه سیاسی و حمایت‏های مالی قدرت‏های اقتصادی و تکنوکرات جهانی موجب گردید که افغانستان پس از جنگ جهانی دوم، در آستانه‏ی یک فرصت جدید برای توسعه و نوسازی قرار بگیرد. اجرای طرح‏های عمرانی و پروژه‏های فنی، آموزشی و زیربنایی گسترده از سوی کشوهای بزرگ، نشان از یک تحول در روابط افغانستان با دنیای بیرون و حاکی از موقعیت و امکان جدیدی بود که افغانستان در روابط بین الملل و سیاست جهانی به دست آورده بود.
مهم‏ترین، منظم‏ترین و جدی‏ترین برنامه‏های توسعه‏ی کشور پس از جنگ جهانی و با پپشتیبانی و حمایت مالی، تکنیکی و فرهنگی قدرت‏های جهانی مانند آمریکا، آلمان، روسیه و چین انجام یافت. نخستین برنامه توسعه اقتصادی پنج‏ساله‏ی کشور از 1956 آغاز گردید و تا 1972 ادامه یافت. بر مبنای این رویکرد، طرح‏های عمرانی، فرهنگی و اقتصادی نوسازانه‏ی زیادی به اجرا درآمد. از جمله‏ی این برنامه‏ها می‏توان طرح‏های عمرانی ذیل را نام برد: احداث میدان‏هوایی، شاهراه، جاده های پخته و خاکه، اجرای طرح‏های آب‏رسانی و آبیاری، پروژه‏های کشاورزی، سد، توسعه بنادر، احداث کارخانه‏های برق، نساجی، ترانسپورت و توسعه دانشگاه‏ها و مراکز آموزشی.

ج - پیش زمینه‏های مدرن‏سازی:
چند عامل متفاوت که از شاخص‏های مدرنیته می‏باشد در افغانستان به عنوان پیش‏زمینه‏های مدرن‏سازی باید درنظرگرفته شود.
یک - برقراری امنیت نسبی در سطح عمومی: امنیت به عنوان اولین و بزرگ‏ترین زمینه نوسازی محسوب می‏گردد. ناگفته پیداست که بدون تامین امنیت نسبی رفتن به مرحله نوسازی بی‏معنی خواهد بود.
دو - فقدان منازعه‏ی مرسوم برسر قدرت در میان مدعیان حاکمیت؛ مردم افغانستان به خوبی با این منازعات آشنا هستند. بنا بر این حل منازعات در افغانستان یکی از پیش زمینه‏های نوسازیست.
سه - رشد بینش سیاسی و فن مدیریت در میان دانش آموختگان و طبقات اجتماعی، بسیاری از دانش آموختگان از بینش و بصیرت کافی درعرصه سیاست، مدیریت و رهبری برخوردار نیستند.
چهار – شکل‏گیری و ظهور احزاب سیاسی، وجود احزاب سیاسی به معنی واقعی‏اش یکی از شرایط نوسازی است.
پنج - فراهم شدن فعالیت‏های پارلمانی و فعال شدن چندین دوره پارلمان با کیفیت که با بحث‏های سیاسی و روند نظارت بر حکومت می‏تواند زمینه‏های عینی، اجتماعی و سیاسی رشد و نوگرایی را در حوزه رفتارهای جامعه شهری و در میان اقشار متوسط و آموزش دیده فراهم آورد؛
شش - فعالیت شوراهای شهری، که زمینه حضور مستقیم و مشارکت اکثریت نسبی مردم فراهم می‏کند.
هفت - پدید آمدن و فعالیت رسانه‏های غیردولتی که عمدتا از سوی احزاب سیاسی و گروه‏های دانشگاهی و فکری در شکل‏گیری ذهن انتقادی و حرکت و آگاهی گروهی از نیروهای جوان و تحصیل‏یافته نقش موثری ایفا می‏کند.
هشت – توسعه تحصیلات عالی: یکی از زمینه‏ها وشاخص‏های نوسازی توسعه تحصیلات عالی می‏باشد.
نه - بهبود تدریجی شرایط زنان که بر مبنای آن، تعدادی فابل توجهی از زنان از حق رأی، آموزش، کار و حق مشارکت در فعالیت‏های اجتماعی و سیاسی و تصدی و مدیریت دولتی برخوردار شوند که دراین زمینه نیز دولت افغانستان گام‏های اولیه را برداشته است ولی نیازمند به کار و تحول اساسی‏تر و جدی‏تر در این بخش می‏باشد.

دیدگاه شما