صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بحران کووید-19 و ابعاد پیچیده فساد در افغانستان

-

بحران کووید-19 و ابعاد پیچیده فساد در افغانستان

در اوایل سال 2020 بود که خبرهای کرونا از چین به گوش جهانیان رسید. در ابتدای امر در تمامی کشورها در مورد ماهیت این بیماری دیدگاه‌های مختلف وجود داشت. عده‌ای این بیماری را توطئه امریکا برای به‌زانو درآوردن چین می‌دانستند در حالی که دیدگاه دیگر این بود که خود چین به این ماجرا دست‌زده است که تا از طریق مهندسی این کار روند قدرت گیری خود را سرعت بخشیده و امریکا را پشت سر بگذارد. در این میان این نظریه سرایت کرونا از خفاش یا پانگولین به انسان‌ها نسبتاً غالب بود اما آنچه در افغانستان بیش از همه جلب‌توجه می‌نمود این بود که تعداد زیادی از مردم این کشور باور داشتند که بحران کرونا در چین در حقیقت مجازات کشور آن از سوی خداوند است زیرا بجینگ علیه اویغورها در ایالت شینجیانگ (سینگکیانگ) مرتکب ظلم و جور فراوان شده است. به‌تبع این مسأله تعداد از روحانیون و بخش قابل‌توجه جامعه افغانی بر این باور بودند که کرونا به مسلمانان کاری ندارد و از همین رو کمتر به توصیه‌های داکتران و مقامات حکومتی توجه کردند که البته باورمندی به تقدیر الهی نیز در این میان بی‌تأثیر نبود.
ازآنجایی‌که وحشت بحران کرونا تمامی کشورهای جهان را فراگرفته بود، جامعه بین‌المللی و دوستان افغانستان در منطقه و جهان نگران این موضوع بودند که افغانستان یک دولت فرومانده است و نمی‌تواند بدون کمک خارجی در برابر بحران کرونا مقاومت نماید و از همین رو کشورها و نهادهای بین‌المللی وعده دادند که به افغانستان کمک نمایند. این کمک‌ها چه به‌طور فوری و چه به شکل تدریجی در قالب مواد خوراکی، دارویی، تجهیزات طبی و پول نقد به افغانستان سرازیر شد. وقتی مسأله کمک‌های خارجی به افغانستان مطرح شد از همان اوایل این نگرانی وجود داشت که در نبود یک مکانیسم روشن و پاسخگو، این کمک‌ها حیف‌ومیل خواهد شد و یا به گونه مؤثر به مصرف نخواهید رسید. این نگرانی تا حدی زیادی درست بود زیرا افغانستان به لحاظ شفافیت در سطح بین‌المللی از وضعیت خوب برخوردار نیست. سال‌هاست که دولت افغانستان و همکاران بین‌المللی کشور مخصوصاً ایالات‌متحده، سازمان ملل و اتحادیه اروپا تلاش می‌نمایند که میزان فساد را در افغانستان کاهش دهند اما تا هنوز موفق نشده‌اند که به چنین چیزی دست پیدا نمایند. با توجه به این‌که بحران کرونا تقریباً تمامی کشورهای جهان را به وحشت انداخته است و در بسیاری از مناطق جهان بیماری کرونا باعث خلق همبستگی میان مردم شده است و تعداد زیاد از افراد برای بقیه اعضای جامعه غذای رایگان و امکانات صحی هدیه می‌دهند اما قضیه در افغانستان طوری دیگری بوده است. پرسش اینجا است که چه عواملی باعث شده است که بحران کرونا نه‌تنها باعث همبستگی میان مردم ازیک‌طرف و دولت –ملت از سوی دیگر نشد بلکه این بحران زمینه فساد گسترده‌تر و فرصت‌طلبی افراد سودجو را فراهم نمود؟
برای این‌که بتوانیم پاسخ این پرسش را پیدا نماییم ناگزیریم که سطوح مختلف این فرصت‌طلبی و فساد پیشگی را بررسی نماییم. برای ساده‌سازی مسأله، سطوح فساد و فرصت‌طلبی را به سه دسته تقسیم می‌نماییم؛
الف - دولت (رأس هرم)؛ با توجه به این‌که کمک‌های هنگفت جامعه بین‌المللی از طریق دولت افغانستان در مبارزه با کرونا اختصاص‌یافته بود، امکان بیشترین میزان فساد نیز در این سطح متصور است. دولت افغانستان مانند بسیاری کشورهای جهان سوم دارای ساختار به‌شدت متمرکز است و به‌سادگی امکان نظارت بر دخل‌وخرج دولت و مصارفی که در مبارزه با کرونا شده است وجود ندارد و نظام به‌شدت بوروکراتیک کشور این مسأله را تشدید نموده است. متمرکز بودن ساختار دولت و بوروکراسی چندلایه مانع از آن می‌شود که مردم افغانستان و جامعه بین‌المللی بتوانند به‌راحتی دولتمردان افغانستان را به پاسخگویی و شفافیت وادار نمایند. ازآنجایی‌که فساد نظام‌مند طی دو دهه گذشته در نهادهای مختلف دولتی و نیمه‌دولتی در افغانستان فربه شده است این فرضیه را تقویت می‌نماید بیشترین تعداد مسئولین که بر شریان‌های مالی دولت تسلط دارند، به فساد و حیف‌ومیل کمک‌های بین‌المللی تمایل پیدا می‌کنند زیرا می‌دانند که به‌راحتی به دام قانون و پنجه محکمه و عدالت نخواهند افتاد.
ب- مسئولین درجه‌دو و متصدیان خدمات عمومی (سطح متوسط)؛ طی سال‌های گذشته موضوع فساد نشانگر این مسأله بوده است که این مشکل ویژه دولت‌مردان درجه اول کشور نیست بلکه بسیار از کسانی که متصدی خدمات عامه هستند حتی آن‌هایی که در قالب‌های غیردولتی فعالیت می‌نمایند نیز به فساد آغشته هستند. وقتی ما فساد را به‌عنوان هر نوع سو استفاده از صلاحیت و وظیفه بدانیم، این مطلب آشکار می‌شود که بسیاری از شفاخانه‌های کشور اعم از دولتی و خصوصی در ایام بحرانی کرونا تلاش نموده‌اند که بیشترین سود را از این فرصت به دست بیاورند. برای نمونه می‌توان از جهش فنری بهای کالاهای صحی-بهداشتی مانند ماسک، مایع شوینده دست‌ها و سایر داروهای ضروری اشاره نمود. پس‌ازاین که اولین نشانه‌های بیماری کرونا در کشور دیده شد، قیمت این اقلام صحی به شکل سرسام‌آور افزایش پیدا نمود. این مسأله به‌خوبی نشان می‌دهد که چالش فساد اداری در کشور ویژه افراد بلندپایه نیست بلکه سطوح میانه دولت-جامعه نیز در این ماجرا نقش پررنگ دارد. بحران کرونا در بسیاری از کشورهای جهان باعث شد که بسیار از افراد با بقیه اعضای جامعه از طریق فراهم‌سازی مواد خوراکی رایگان و لوازم طبی با هزینه بسیار پایین ابراز همکاری و همدردی نماید. هرچند در افغانستان نیز موارد محدود بوده است که افراد خیَر به اعضای نیازمند جامعه کمک نموده‌اند اما این مسأله حالت عام و رایج نبوده و در مقایسه به فرصت‌طلبی‌ها و سودجویی‌ها ناچیز می‌نموده است.
ج- توده مردم (سطح تحتانی)؛ وقتی به رفتار توده مردم نگاه کنیم درمی‌یابیم که اکثر فرصت‌طلبی‌ها و سوءاستفاده از منابع عامه در میان مردم یک امر پذیرفته‌شده تلقی می‌شود. در اولین روزهای قرنطینه کابل که تا حدودی توأم با وحشت بود، بسیاری از اعضای مختلف جامعه به نحوی به فرصت‌طلبی و سودجویی روی آورده بودند. برای مثال باوجوداینکه مواد سوختی از قبیل تیل و گاز در بازارهای جهانی و داخلی ارزان شده بود، راننده‌های تاکسی تلاش می‌نمودند که تا حد امکان پول بیشتر از مردم بگیرند و مسیر واحد (زمان معمول) را به چندین بخش تقسیم کرده بودند و از هرکدام پول جداگانه مطالبه داشتند. به همین ترتیب بسیاری از مواد خوراکی در دکان‌های شهر باوجوداینکه به قیمت ارزان و ماقبل بحران کرونا خریداری‌شده بودند، سیر صعودی در پیش گرفتند تا حدی که خود فروشندگان به شایعه‌های مبنی بربسته شدن مرزها و ناپدید شدن مواد خوراکی از بازار، دامن می‌زدند. علاوه بر این‌ها، اکثریت مردم طرف دار شایعه باوری هستند و کمتر به یافته‌های علمی توجه می‌کنند. هرچند دولت افغانستان تلاش نمود که از طریق رسانه‌ها برای مردم اطلاع‌رسانی نماید اما مردم به این تبلیغات کمتر بها می‌دادند و بیشتر به تبلیغات غیررسمی (سیاهه نمایی) و نظریه‌های توطئه اهمیت می‌دادند. برای مثال بسیاری از مردم حتی تحصیلات کردگان جامعه بر این بودند که کرونا وجود ندارد زیرا در میان قوم و قبیله ماکسی گرفتار این بیماری نشده است. نقش روحانیون کشور را در این میان نباید نادیده گرفت. هرچند تعداد از آن‌ها به یافته‌های علوم مدرن اهمیت می‌دهند اما تعداد قابل‌توجهی آن‌ها بر این بودند و حتی هستند که کرونا به ما مسلمان‌ها کاری ندارد. درنتیجه رفتار مردم که متأثر از این تبلیغات روحانیون و شایعه باوری در جامعه بود، زمینه گسترش سریع کرونا را فراهم نمود. وقتی وحشت و ترس همگانی شد دولت تلاش نمود که برای مهار سریع کرونا، پول بیشتر تزریق نماید که این امر مانع از نظارت و کنترل دقیق بر خرج و دخل کمک‌های بین‌المللی شد و درنهایت فساد فربه‌تر از قبل شد.
درنهایت می‌توان این‌گونه جمع‌بندی نمود که کرونا باوجودی که برای اکثریت کشورها یک فاجعه تمام‌عیار بود و دولت‌های فرومانده مانند افغانستان که اکثریت شهروندان آن در وضعیت خوب اقتصادی قرار ندارند از این وضعیت بسیار متضرر شدند اما این بحران و فاجعه برای برخی‌ها فرصت خوبی برای ثروت اندازی و غارت اموال عمومی بود. این فرصت‌طلبان صرفاً متعلق به دولت‌مردان نیست بلکه اعضای میانی و توده جامعه نیز در این کار نقش دارند؛ بنابراین فساد در جامعه افغانی یک بلاهت ساختاری-فرهنگی است و مبارزه با آن کاری است دشوار و زمان‌بر که اجرایی کردن آن نیازمند تدوین برنامه درازمدت است تا مبارزه با فساد به فرهنگ تبدیل شود و فرهنگ سودجویی و فساد از جامعه برچیده شود.

دیدگاه شما