صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

از مأموریت مبارزه با تروریسم در افغانستان تا کمپ دیویـد - بخش دوم

-

از مأموریت مبارزه با تروریسم در افغانستان تا کمپ دیویـد - بخش دوم ترجمه بخشی از کتاب جان بولتون
برگردان: محمد سالم ناجی

دنفورد به ترامپ گفت ما دنبالهرو حرف شما هستیم و در عصر پسا متیس در مسیر درست قرارگرفتهایم. دنفورد همچنان گفت ما میتوانیم با ضعفهای حکومت افغان کنار بیاییم درصورتیکه این موضوع اتفاق بیافتد تمرکز ما به القاعده و داعش بهعنوان تهدیدات اصلی برای ایالاتمتحده خواهد بود. من یادآوری کردم که ضعف حکومت مرکزی در افغانستان ناشی از موقعیت جغرافیایی-تاریخی آن کشور است و این موضوع برای باشندگان آن کشور چیز جدید نیست.
دنفورد تصریح نمود که ما باید حضور وسیع خود را در مبارزه با تروریسم حفظ نماییم. او به تشریح چارت خود شروع نمود اینکه مأموریت ما در افغانستان به چه تعداد نفر و چه اندازه هزینه نیاز دارد. ترامپ ناگهان بیان نمود که در آنجا هنوز تروریستهای زیاد حضور دارد؛ اما آنها برای ما خطرناک نیست و آنها در آنجا ساختمانها را منفجر میکنند. ترامپ بهصورت احمقانه این دیدگاه را تکرار نمود که هزینه نبرد در افغانستان برای ما سنگینتر از ساخت دوباره مرکز تجارت جهانی است (درصورتیکه تروریستها دوباره به آمریکا حمله نمایند) و او راجع به تلفات انسانی حمله یازدهم سپتامبر چیزی نگفت. همچنان این مسأله نادیده انگاشته شد که ممکن است پس از خروج از افغانستان دوباره موردحمله تروریستها قرار بگیریم که به لحاظ سیاسی هزینهبردار است. دنفورد بیان کرد که دوام فشار نظامی میتواند در برابر تروریستها بهعنوان ابزار بازدارنده عمل نماید. او در ذهن خود یک جدول زمانی دقیق نداشت؛ اما پنتاگون میتوانست به واحدهای دیپلماتیک این اجازه را دهد که فرایند تعامل را زمانبندی نماید. من بر آن بودم که ما داریم به مرحله خطرناک قدم میگذاریم و بار دیگر این پرسش مطرح میشود که در کل آیا بودن ما در افغانستان لازم بود؟ لحظهای مباحثه پیچیده شد تا اینکه ترامپ پرسید که چرا ما در افغانستان و عراق میجنگیم؛ اما در ونزوئلا این کار را نمیکنیم؟
پس از این که حرفهای تند تبادله شد، شاناهان از کاهش هزینهها یادآوری نمود که با این کار میتوان قابلیت خود را در مبارزه با تروریسم حفظ کنیم؛ اما پیشازاین که وی ادامه دهد، ترامپ از کنگره شکایت نمود که برنامه حصار کشی مرز مکسیکو را تمویل نمیکند. بعداً گفت ما چرا نمیتوانیم از سوریه و افغانستان خارج شویم؟ من هرگز نمیخواهم که دو صد پرسنل دیگر به سوریه فرستاده شود که درمجموع به چهارصد برسد. دنفورد یادآوری نمود که این امیدواری وجود دارد که سایر اعضای ناتو در نظارت بر سوریه سهم بگیرند؛ اما ترامپ پاسخ داد که به هر صورت مصرف ناتو را ما پرداخت میکنیم. پسازاین که چهلوپنج ثانیه بحث افغانستان در میان بود ترامپ بار دیگر پرسید ما چرا در آفریقا حضور داریم؟ او واضح ساخت که میخواهد از آفریقا خارج شود و به تفسیر او این کار میتواند برای کاهش کسر تراز تجاری که 22 تریلیون دالر میرسد کمک نماید. ترامپ از این شکایت کرد در حالی که نیجریه سالانه یک و نیم میلیارد کمک خارجی دریافت میکند رئیسجمهور آن کشور در ملاقات با ترامپ گفته بوده که آنها از تولیدات آمریکایی خریداری نخواهد کرد. در جریان بحث آفریقا، ترامپ بار دیگر موضوع افغانستان را مطرح کرد و گفت که باید هزینه سالانه حضور ما در آنجا به ده میلیارد دالر کاهش پیدا کند. در اینجا هزینه حضور نظامی آمریکا در کوریای جنوبی مطرح شد و اینکه سئول تا چه حدی در این کار باید سهم بگیرد. ترامپ با خوشحالی گفت که پس از مذاکرات 2018 ما 500 میلیون دالر بیشتر ازآنچه مصرف کردهایم از آن کشور به دست آوردهایم (درحالیکه همه میدانست 500 نه بلکه 75 میلیون دالر بوده است). او هنوز میخواست کوریای جنوبی باید در مصارف سهم بیشتر از پنجاهدرصد بگیرد. باوجود اینکه با عراق اختلافنظر سیاسی داریم، ترامپ برای بقیه یادآوری کرد که ما برای ساخت پایگاههای خود در آنجا زیاد هزینه کردهایم و عراق را ترک نمیکنیم.
در حدود یک ساعت از این مباحثه ما گذشته بود که ترامپ در حضور همه از دنفورد پرسید کارهای وزارت دفاع چطور پیش میرود؟ دنفورد با سراسیمگی گفت که ازنظر من کارها عالی انجام میشود، درنتیجه همه خندید. من میخواستم از اتاق بیرون بروم. من و پمپئو ورقها را جمع کردیم. سپس همگی ایستاد شدند و به سمت دروازه پنتاگون به راه افتادند، جای که کاروان موترها منتظر بود. من و پنس به همراه ترامپ به راه افتادیم و موضوع صحبت ما بوئینگ 737 بود. پس از آن وقتی به دنفورد تماس گرفتم وی گفت که اکنون ترامپ باور میکند که ما به حرفهای او گوش میکنیم چیزی که قبلاً باور نداشت. روز بعد وقتی به پمپئو تماس گرفتم وی نیز گفت که جلسه ما موفق بوده است.
مشکل هنوز پابرجا بود و این مشکل عبارت بود از گفتگو با طالبان. در جریان صبحانه روز 21 مارچ شاناهان و دنفورد یک چارت را نشان دادند که در آن نشان میداد که وزارت خارجه موافقت نموده است که گفتگوها بر اساس درخواست وزارت دفاع بر کدام خطوط بهپیش برده شود. بغرنجترین بخش قضیه اهداف مذاکراتی وزارت خارجه بود که در آنجا از چیزی که من فکر میکردم اهداف اصلی ما است عدول صورت گرفته بود. باید اطمینان حاصل میکردیم که تروریستها به ما حمله نمیکند و برنامههای اتمی ایران و پاکستان تحت کنترل است. از حرفهای ترامپ چنین معلوم میشد که ما ضرورت نداریم به بحرانهای دیگر دامن بزنیم؛ اما از دید من آمریکا باید در افغانستان چندین پایگاه داشته باشد که بتواند فوراً دست به اقدام بزند. پمپئو و خلیلزاد هنوز در مذاکرات روی خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان گفتگو میکنند. ممکن کارها از ماه نوامبر شروع شود اما ترس من، شاناهان و دنفورد این بود که ما پیشرفتهای را که به دست آوردهایم از دست بدهیم. در جریان نیم ساعت که صبحانه دوام کرد من به ترامپ تماس گرفتم و او گفت که این تصمیم وی بوده است که به پمپئو و خلیلزاد بهطور کامل اختیار مذاکره بدهد و هر آنچه میخواهد انجام دهد؛ اما از دید من این تصمیم بسیار خطرناک بود و پرسیدم او کیست که اختیار تام دارد؟ ترامپ جواب داد که آن شخص خلیلزاد است. شما چه فکر میکنید که او بهترین است؟
در همان صبح خلیلزاد را ملاقات کرده بودم کسی که از سی سال قبل میشناختم. او به من گفت که این دستور پمپئو است که نباید با بولتون مکاتبه داشته باشم؛ زیرا میخواهد کارهای پمپئو و ترامپ را بیاثر کند. آنچه او گفت ازنظر من نادرست بود؛ زیرا اگر پمپئو در قبال افغانستان اعتبار کسب میکرد این به نفع واشنگتن بود. هرگاه این قضیه درست هم باشد، به گونه ناشیانه مطرحشده است. من فکر نمیکنم در گفتگوها با طالبان بتوانیم به نتیجه قابلقبول دست پیدا کنیم. خلیلزاد قبول کرد که قبل از ترک واشنگتن به مقصد از سر گیری گفتگو با طالبان بهصورت غیررسمی با همه ملاقات کند حتی باکسانی که در مورد آنها سوءتفاهم وجود دارد. این تصمیم خوب بود. چند روز بعد پمپئو شکایت کرد که مقامات ارشد پنتاگون و لیزا کورتس مدیر ارشد آسیای جنوبی شورای امنیت ملی در کارهای خلیلزاد دخالت میکند و باید او را تنها بگذارد.

ادامه دارد...

دیدگاه شما