صفحه نخست » مقالات » نگاهی گذرا به زندگی ابونصر فارابی مؤسس فلسفه اسلامی
نگاهی گذرا به زندگی ابونصر فارابی مؤسس فلسفه اسلامی
- قربانعلی انصاری
ابو نصر محمد بن محمد بن طرحان بن اوزلوغ(/ 873 م. در «وسیج» دهکدة کوچکی از شهرستان «فاراب» متولد شد. در رجب سال 339 هـ / جولای سال 951 م. در دمشق وفات یافت و در «باب الصغیر» به خاک سپرده شد. دربارة زادگاه فارابی بین مئورخان و تراجم نویسان، اقوال مختلف است: عدة محل تولد وی را شهرستان فاراب در ماوراءالنهر و نزدیک جیحون میدانند . ابن ندیم که فارابی را از نزدیک دیده است، بر این با وراست که زادگاه او فاراب در سرزمین خراسان است ابی العباس در طبقات الاطباء میگوید: پدر فارابی فرمانده لشکر و فارسی بوده است. ظهیر الدین بیهقی در تتم الصوان تاریخ الحکماء مینویسدفارابی از فاریاب ترکستان بوده است. که البته در چاپ لاهور فاریاب و در چاپ های اخیر کتاب بیهقی، فاراب آمده است . در حدود العالم یکی از منابع معتبر جغرافیای به جای فاریاب «پاریاب» را به عنوان مناطقی از خراسان ناممیبرد و میگوید: پاریاب، شهری است بر شاهراه کاروان و بسیار با نعمت. ابن حَوقُل از جغرافی داتان جهان اسلام فاریاب را از شهرهای جوزجان میداند .
فارابی تا قرن ششم هجری در منابع تاریخی از فاریاب خراسان بزرگ معرفی میشود، که امروز در افغانستان کنونی قرار دارد. بعد از قرن ششم، ظهیرالدین بیهقی، در تاریخ الحکماء، یاقوت الحموی در مجمع البلدان، زادگاه فارابی را فاراب ترکستان معرفی میکند.
فارابی تحصیلات ابتدای و صرف، نحو، فقه و حدیث را در زادگاهش گذرانده است؛ اما وی در منطق و فلسفه مطالعات جدی نداشته است . در حدود چهل سالگی برای ادامه تحصیل در روزگار خلافت مقتدر عباسی(295-320ق) عازم بغداد مرکز دارالعلم اسلامی شد. مدتی دانش عرب را نزد ابوبکر سرّاج آموخت . منطق را نزد ابو بشرمتی بن یونس فراگرفت. در بغداد با صاحب بن عباد که بعداً وزیر دانشمند و دانش دوست آلبویه شد،آشنا شد. بعد از مدتی ابو نصر، راهی حرّان شد، فلسفه و منطق را نزد حکیم یوحنای نصرانی آموخت ، دوباره به بغداد بازگشت و آثار ارسطو را مطالعه و شرح کرد و بر مشکلات و نکات غامض آنها فائق آمد. و سی سال از عمر خود را در تآلیف و شرح و تفسیر آن گذراند، در حکمت یونان چیره دست شد و معلم ثانی لقب یافت . ابن خلکان گوید: کتاب النفس ارسطاطالیس را یافتند که با خط فارابی در حاشیهاش نوشته بود که این کتاب را صد بار خواندم، تا به مقاصد ارسطو دست یافتم. فارابی در بغداد مقام والای یافت، درعلوم تجربی و عقلی سرآمد زمانش گشت، شهرت او به حدی کوچه و بازاری شد که عدهای او را از افلاطون و ارسطو افضلتر میشمردند، در همین رابطه از او پرسیدند که شما در حکمت اعلمتر هستید یا ارسطو؟ او پاسخ داد: اگر ارسطو را می یابیدم یکی از بزرگترین شاگردانش بودم.
ابن خلکان معتقد است که معلم ثانی اکثر تألیفاتش را در بغداد و حلب انجام داده است.
جامعة اسلامی عصر فارابی با چالشهای زیادی مواجه بود: از یک سو حكومتهاي كوچك و مستقل شکل گرفت، که شماری از آنها با عباسیان میانة خوب داشت و شماری دیگر سر ستیز . اخلاق هم از میان آنان رخت بر بسته بود؛ وجود مکتبهای کلامی و فقهی و حدیثی در جهان اسلام که به طور جدی باهم درگیر بود. از طرف دیگر، تأثیر فضای علمی یونان بر مسلمانان. عناصر عقیدتی بیگانه به ویژه حکمت یونان در ذهن بسیاری از مسلمانان رسوخ و درشکل گیری جهان بینی آنان اثر کرده بود؛ بنابراين، فارابي عصر پرآشوب ستیزههای سیاسی و مذهبی را در جهان اسلام به چشم دید، روی این جهت است که فارابی همواره در مقدمه بسیاری از کتابهایش مطالبی را درباره مابعدالطبيعه و علمالنفس و علم المعرفة مطرح میکند، سپس به بحث اجتماعي (مدني) و سياست و حكومت میپردازد؛ زیرا او لازم ميدانست پيش از بيان انديشههاي اجتماعي ـ سياسي خود، اشارهاي به مباني نظري خويش داشته باشد.
فارابی که در جستجوی فرمانروای آرمانی بود ،در سال 330ق. به دمشق رفت، احتمالاً میخواست در سالهای پایانی عمر خود در فضای فلسفی شامات، تحت سیطرةحاکم فرهنگ دوست و شجاع سیفالدوله حمدانی با آرامش خاطر بیندیشد، افکار و اندیشههای خود را تدوین کند.
فارابی در دمشق مورد توجه سیفالدوله ابی الحسن علی بن ابی الهیجا الحمدانی قرار گرفت و از ملازمانحاکم قرارگرفت. زندگانی پرزرق و برق و با شکوه جلال دربار، هیچگاه او را اغواء نکرد، بلکه در کسوت درویشی، خود را مصروف کار طاقتفرسای تحقیق و تعلیم کرد و کتب و رسالات خود را در میان زمزمة جویبارها و در زیر چتر برگهای لطیف درختان سایهافکن به رشتة تحریر درآورد. بیشتر کتب و رسایل فارابی به زمان عربی نگارش یافته است؛ اما فارابی چون به زبانهای مختلف آشنای داشت، بعید نیست که به زبانهای دیگر هم کتاب داشته باشد.
آثار فارابی را میتوان به چند بخش تقسیم کرد: نخست در تعریف فلسفه و تقسیم بندی علوم، دوم در علم منطق .سوم در علم ریاضی و موسیقی. چهارم در طبیعیات. پنجم در علوم مدنی. ششم در الهیات و مابعدالطبیعه ؛ اما دراین جا به معروفترین کتابهای فارابی که دردسترس است اشاره میشود:
1-آراء اهل المدينة الفاضلة؛ 2- السياسات المدنية؛ 3- في الاجتماعات المدنية؛ 4- الجوامع السياسية؛ 5- فصول المدني؛ 6- تحصيل السعادة؛ 7- فصول الحكم؛ 8- تلخيص النواميس؛ 9- كتاب الملّه؛ 10- فلسفه افلاطون؛ 11-وصايا يعمّ نفعها؛ 12- التنبيه علي سبيل السعادة.13-احصاء العلوم14- الجمع بین رآی الحکمین 15- الالفاظ المستعمله فی المنطق 16-فصوص الحکم 17- المله 18- موسیقی الکبیر... اینها مجموعه کتابهای فارابی است که نشر شده است و در کتاب خانهها موجود است ؛ اما بنا به روایت ابن اصبیعه تألیفات فارابی، 17 شرح و60 کتاب و25 مقاله بوده است که بیشتر آنها از بین رفته است
دیدگاه شما