صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

آمریکا، طالبان و تکرار حمله یازدهم سپتامبر؛ عدم تقارن خطرناک درتوافق‌نامه صلح

-

آمریکا، طالبان و تکرار حمله یازدهم سپتامبر؛ عدم تقارن خطرناک درتوافق‌نامه صلح

مداخله ایالاتمتحده در افغانستان در حدود بیست سال به طول انجامید که این امر برای منافع ملی آمریکا حیاتی پنداشته میشد. حضور آمریکا در افغانستان دلیل واضح داشت و آن عبارت از این بود که بار دیگر حمله یازدهم سپتامبر از خاک افغانستان علیه آمریکا طراحی نشود. آمریکا برای خنثیسازی دائمی این تهدید سه راهکار را در پیش گرفت؛ سربازان خود و متحدانش را در افغانستان مستقر نمود تا مأموریت مبارزه با تروریسم را در افغانستان و ناحیه مرزی پاکستان بهپیش ببرند، برای نیروهای امنیتی افغانستان آموزش و کمک فراهم نماید تا آنها بتوانند بار اصلی تأمین امنیت کشورشان را خود به دوش بکشند و از دولت افغانستان که اجازه حضور به نیروهای بینالمللی داده است تا در برابر بنیادگرایان اسلامی مبارزه صورت بگیرد، حمایت شود.
باوجوداینکه چنین استراتژی بسیار هزینهبردار و غیرقناعت بخش به نظر میرسد باید گفت که موفقیتآمیز بوده است. ایالاتمتحده با بهکارگیری این رویکرد توانست اردوگاههای القاعده را از افغانستان برچیند و در سال 2001 طالبان را خلع قدرت نماید و مانع از ایجاد اردوگاههای اسلامگرایان در این کشور شد. وقتی تروریستها در اواسط دهه 2000 تلاش نمودند که شبکههای خود را در ناحیه قبایلی شمال غرب پاکستان از نو بنا نمایند، آمریکا قادر بود از پایگاههای خود در افغانستان آنها را درهم بکوبد. عملیات که در ماه می 2011 علیه اسامه بنلادن در ایبت آباد پاکستان اجرا شد، در حقیقت از این نوع عملیات و خارج از خاک افغانستان بود.
اخیراً حضور نظامی آمریکا در افغانستان یکبار دیگر ارزش خود را ثابت نمود. وقتی دولت اسلامی (داعش) در ناحیه مرزی افغانستان و پاکستان ظهور نمود و بیرق سیاه خود را بلند نموده اعلان خلافت کرد، از سوی سربازان آمریکایی بهطور گسترده درهم کوبیده شد. افغانستان طی دو دهه گذشته نهتنها پناهگاه تروریستهای بنیادگرا نبود تا بر آمریکا و متحدان آن حمله نمایند بلکه این کشور بهعنوان پایگاه دورافتاده آمریکا در مبارزه با تروریسم کاربرد داشت.
توافقنامه آمریکا و طالبان به تاریخ 29 فبروری 2020 به امضا رسید تا آمریکا خود را از گرفتاری افغانستان کنار بکشد. در ظاهر چنین به نظر میرسد که آمریکا با اجرایی این توافق نامه هنوز هم میتواند به اهداف استراتژیک خود دست یابد اما تفاوتهای دو طرف بسیار عمیق است. این توافقنامه بهجای اینکه ائتلافسازی میان آمریکا و افغانستان باشد بیشتر متمرکز بر این است که طالبان برای آمریکا در مبارزه با تروریسم نقش بازی نمایند. اکنون ایالاتمتحده بر این باور است که چالش افغانستان از طریق نظامی حل نمیشود بلکه باید راهحل سیاسی جستجو نمود تا این موضوع یکدفعه و برای همیشه حل شود؛ اما این راهبرد قمار بسیار بزرگ به نظر میرسد زیرا طالبان پیش از امضای توافقنامه به تشدید خشونتها دامن زدهاند و از سوی دیگر بینظمیها در درون حکومت افغانستان موج میزند. مهمترین نگرانی، موضوعات نامتقارن در قلب این توافقنامه است زیرا ایالاتمتحده هرقدر بر اساس توافقنامه به تعهدات خود عمل نماید، الزامی وجود ندارد که طالبان نیز به تعهدات خود پای بند باشند.
قلب توافقنامه
تحلیلها روی توافقنامه آمریکا و طالبان بیشتر متمرکز بر موانع اجرایی کردن آن بوده است. قبلاً نکات کلیدی توافقنامه به تعلیق درآمده بود و ازاینرو وزیر خارجه مایک پمپئو مجبور شد به سفر دیپلماتیک ابتدا به کابل و سپس دوحه مقر رهبری طالبان برود. در میان مشکلات به وجود آمده، یکی مسأله تاریخ گفتوگوهای بین الافغانی بوده است که دهم مارچ سرآغاز آن تعیینشده بود که بر اساس آن باید طالبان، حکومت افغانستان که از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناختهشده است و دیگر نمایندگان جامعه افغانستان برای اولین رودررو برای به پایان رسانیدن منازعه این کشور صحبت نمایند. تاریخ مذکور فرارسید و سپری شد اما خبری از مذاکرات بین الافغانی نشد زیرا حکومت افغانستان و طالبان بر سر چگونگی رهایی زندانیان به توافق دست پیدا نکردند. در توافقنامه آمریکا و طالبان، رهایی زندانیان بهعنوان پیششرط شروع مذاکرات بین الافغانی گفتهشده بود و به خاطر اصرار طالبان، در جریان مذاکرات حکومت افغانستان در این روند شامل نگردید. از سوی دیگر سطح خشونتها در سراسر کشور افزایشیافته است و آرامش نسبی را که در هنگام امضای توافقنامه شکلگرفته بود و امید برای آتشبس خلق کرده بود بر باد هوا داده است.
بدتر از همه چالش جدی در درون حکومت افغانستان عدم توافق بر سر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آن کشور بود. محمد اشرف غنی و رقیب او عبدالله عبدالله هردو خود را پیروز انتخابات ریاست جمهوری کشور میدانستند و برای همین بهطور موازی هردو سوگند ریاست جمهوری ادا کردند. قرار بر این شده بود که هرکدام اداره خود را تأسیس کند و کشور به شکل موازی دارای دو نهاد ریاست جمهوری باشد. وزیر خارجه آمریکا مایک پمپئو برای حل این بنبست به افغانستان سفر نمود اما دستخالی برگشت و افغانستان را تهدید نمود که اگر اختلافات داخلی خود را کنار نگذارد، آمریکا در حدود یک میلیارد دالر از کمکهای خود را به افغانستان قطع خواهد کرد. این مسأله بیشازپیش بر پیچیدگی اوضاع افزود زیرا وقتی مخالفان طالبان نتوانند با خود کنار بیایید چگونه میتوانند با طالبان به توافق دست پیدا کنند.
باوجود همه این پیچیدگیها، توافقنامه آمریکا و طالبان در درون خود موضوعات دیگری برای سبک و سنگین کردن دارد. از یکسو ایالاتمتحده تعهد کرده است که تمام نیروهای خارجی به شمول سربازان آمریکایی را از این کشور در ظرف چهارده ماه بیرون میکند. برای اجرایی شدن این تعهد یکسوم سربازان خارجی مستقر در افغانستان تا 135 روز پس از امضای این توافق نامه این کشور را ترک خواهند گفت. از سوی دیگر طالبان تعهد کردند که به فرد یا گروهی اجازه نخواهند داد که از خاک افغانستان تهدید را متوجه امنیت آمریکا یا متحدان آن سازد. معنای دیگر این حرف این است که وقتی سربازان آمریکایی و شرکای بینالمللی آن افغانستان را ترک میکنند، نیروهای طالبان بهعوض آنان مستقر میشوند. این موضوع بسیار نامتقارن به نظر میرسد. وقتی هزاران سرباز بینالمللی افغانستان را ترک نمایند، طالبان بهجای آن مبارزه با تروریسم را بهپیش ببرند؟ این مسأله غیرقابلتصور است.
آیا آمریکا و طالبان توافق نظر دارند که کدام گروه برای منافع ایالاتمتحده تهدید به شمار میروند؟ طالبان کدام گروهها را اجازه نمیدهند که از خاک افغانستان علیه آمریکا استفاده نکنند؟ القاعده؟ هر دو طرف هنوز به این اجماع نرسیدهاند که کدام گروهها برای آمریکا تهدید محسوب میشوند. ادامه دارد....

دیدگاه شما