صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چالش‌های فراروی هیأت مذاکره‌کننده صلح

-

چالش‌های فراروی هیأت مذاکره‌کننده صلح

مذاکرات صلح افغانستان میان طرفهای درگیر، تاکنون در کشورهای مختلف برگزارشده است و این مذاکرات به مفهوم واقعی کلمه در اختیار و صلاحیت مردم افغانستان نبوده است و بعدازاین نیز بهصورت تام در اختیار مردم این کشور قرار نخواهد داشت. پس از این که دولت افغانستان به خاطر فشارهای ایالاتمتحده مجبور شد هزاران طالب را که به جرم فعالیتهای تروریستی دستگیر شده بود آزاد نماید، بازیگران متعدد دخیل در جنگ و صلح افغانستان هرکدام تلاش دارد که از مذاکرات صلح افغانستان سود بیشتری نصیب شود. دولت افغانستان یکی از طرفهای درگیر در منازعه جاری در افغانستان که طی دو دهه گذشته از هرگونه حرکتی در جهت برقراری صلح و ثبات در کشور استقبال کرده است و نخبگان حاکم بارها تلاش نموده است که طالبان را بهصورت مستقیم به میز مذاکره بنشانند؛ اما طالبان از این امر امتناع ورزیدهاند و پیششرط هرگونه مذاکرات بین الافغانی را خروج تمامی نیروهای خارجی از کشور دانسته بودند. پس از به امضا رسیدن توافقنامه صلح میان آمریکا و طالبان در اوایل 2020،  حکومت افغانستان ضمن استقبال از مذاکرات صلح نگرانی خویش را از روند مذاکرات صلح اعلام داشت. یکی از ابزارهای که دولت افغانستان در اختیار داشت همانا هزاران زندانی طالبان بود که باید در قید نگه میداشت اما فشارهای ایالاتمتحده باعث گردید دولت افغانستان بهصورت ناخواسته وادار به رهاسازی تروریستهای شود که هرکدام در انفجار، گروگانگیری، عملیات انتحاری، نابودی زیرساختهای کشور و دیگر جنایات دست داشتند. آخرین کارت بازی حکومت در امر رهاسازی طالبان، برگزاری جرگه بزرگ بود. اکنونکه جرگه بزرگ به رهایی زندانیان طالبان توافق کرده است، حکومت افغانستان ظاهراً چارهای جز رعایت مفاد توافقنامه طالبان و آمریکا ندارد. حکومت افغانستان برای ایجاد وحدت و همگرایی در مسآله صلح دست به ابتکار زد و هیأتی را تشکیل داد که به نمایندگی از حکومت و مردم افغانستان با طالبان گفتوگو نماید. نفس تشکیل این هیأت کار بسیار دشوار بود زیرا تنوع قومی و فرهنگی در کشور دست حکومت را در تشکیل چنین هیأتی باز نمیگذارد و از سوی دیگر هر گروه اجتماعی و سیاسی خواهان حضور در مذاکراتی است که در آن راجع به آینده نظام سیاسی کشور تصمیمگیری میشود. سر انجام اسامی اعضای هیأت مذاکرهکننده صلح به رسانهها درز نمود که در آن نامهای چهار خانم نیز درج بود. تلاش صورت گرفته است که در ترکیب این هیأت مسائل قومی، حزبی، جنسیتی، جغرافیایی و زبانی لحاظ شود. پرسش اینجا است که این هیأت با کدام صلاحیتها و کدام توقعات به دوحه میرود تا با طالبان مذاکره نماید؟
وقتی به این مسأله نگاه کنیم هدف این هیأت ساده و مشخص به نظر میرسد که همانا آوردن صلح در کشور است اما این موضوع بسیار کلی و مبهم است. با توجه به اینکه موازی کاری نهادها در افغانستان یک چالش اساسی به شمار میرود، این هیأت نیز نمیتواند از این چالش به دور باشد. از سوی دیگر هر گروه اجتماعی توقع خاص خود دارد که باید در مذاکرات صلح دیدگاه آنها بازتاب داده شود. در اینجا به مهمترین چالشهایی که در سر راه هیأت مذاکرهکننده صلح قرار دارد اشاره میشود؛
الف- گفتوگو بدون صلاحیت تصمیمگیری؛
اساسیترین مشکل هیأت مذکور این است که حق تصمیمگیری ندارد و این معنای به طولانی و فرسایشی بودن مذاکرات صلح بین الافغانی است. این هیأت هرچند برای مذاکرات صلح به دوحه میرود تا با طالبان گفتوگو کند و کشور از دامن جنگ رهایی پیدا کند اما این گفتوگو کنندگان صرفاً حرف خواهند زد و صلاحیت تصمیمگیری ندارند. مهمترین مسأله چالشی در افغانستان نحوه مدیریت قدرت سیاسی و منابع اقتصادی کشور است. افغانستان سالهای طولانی از ناحیه نظامهای متمرکز خانوادگی و قبیلهای رنج برد تا اینکه این نظم در 1978 انفجار نمود و نظام متکثر اما فاقد فراگیر بودن در جامعه قد علم کرد. اکنونکه یکطرف قضیه طالبان است، به جامعه متکثر و چندرنگ باور ندارد و آنها با شعار برقراری شریعت میخواهد همه صداهای مخالف را خاموش نمایند و تنها صدای طالبانی در جامعه طنینانداز باشد. در طرف دیگر قضیه دولت افغانستان است که طی دو دهه گذشته از وحدتی درونی لازم برخوردار نبوده است و اینیکی از اساسیترین نقطهضعفهایش به شمار میرود. هیأت مذاکرهکننده فعلی نمیتوانند تصمیم بگیرد که آینده نظام سیاسی کشور چگونه باشد.
ب- جمهوریت متمرکز؛
درست است که نظام سیاسی افغانستان در ظاهر به جمهوریت میماند اما درواقع صلاحیت شاهانه به قوه مجریه مخصوصاً رئیسجمهوری دادهشده است. اکنون نخبگان حاکم بههیچعنوان حاضر نیستند که از این جمهوریت متمرکز دستبردارند. با توجه به تکثر قومی و فرهنگی در افغانستان، نظام متمرکز بهسوی استبداد قومی میرود و این شر مطلق است. جمهوریت به معنای بازتاب صدای تمامی گروههای اجتماعی در نظام سیاسی و تصمیمگیریهای کلان کشوری است. وقتی طالبان به امارت اسلامی متمرکز تأکید کنند و نخبگان حاکم روی جمهوریت متمرکز پافشاری نمایند، مذاکرات با بنبست روبرو میشود و هیأت مذاکرهکننده کاری کرده نمیتواند. معنای مذاکره این است که طرفهای منازعه باهم بحث کنند تا نقاط اشتراک و اختلافشان معلوم شود و سپس برای به دست آوردن منافع کلان که در افغانستان فعلی همانا برقراری صلح است، بخش از امتیازات خود را بهطرف دیگر واگذارد نماید تا زمینه تفاهم شکل بگیرد. وقتی دولت افغانستان به هیأت مذاکره کننده اجازه تصمیمگیری ندهد و صرفاً بر موضع خود که همانا جمهوریت متمرکز است تأکید نماید، قویترین مذاکرهکنندگان هم نمیتوانند کاری از پیش ببرند. از سوی دیگر طالبان به سماجت و یکدندگیشان معروف هستند و همیشه امارت اسلامی را شعارشان قرار دادهاند. این مسأله باعث میشود هیأت مذاکرهکننده میان دو جناح انعطافناپذیر گیر بماند.
ج- حفظ دستاوردهای گذشته؛
یکی از مهمترین دستاوردهای دو دهه گذشته در افغانستان آزادی نیمبند است که برای اعضای جامعه بهدستآمده است البته این آزادی در جایی وجود دارد که تحت کنترل طالبان قرار ندارد. همیشه جامعه بینالمللی و دولت افغانستان بهبودی حقوق بشر، دسترسی زنان به آموزش و آزادی رسانهها را بهعنوان باارزشترین دستاوردهای خود میدانند. اکنون یکی از مهمترین خواستههای جامعه مخصوصاً زنان و جوانان حفظ این دستاوردها است. وقتی در موضع طالبان در مذاکرات کمترین عقبنشینی دیده نشود، هیأت مذاکرهکنندگان صلح نمیتواند آنها را وادار به پذیرش این ارزشها نماید.
با توجه به مواردی که ذکرشده، هیأت مذاکرهکننده صلح افغانستان هرچند از ترکیب نسبتاً قابل قبولی برخوردار است اما بهراحتی نمیتواند کاری از پیش ببرد زیرا نه حکومت افغانستان اجازه تصمیمگیری به آن می دهد و نه کمترین عقبنشینی در دیدگاه طالبان دیده میشود. از سوی دیگر بر علاوه این محدودیتها، سطح انتظار جامعه بسیار بالاتر از واقعیتهای موجود است. منازعه جاری افغانستان صرفاً میان دولت افغانستان و طالبان نیست بلکه قدرتهای منطقهای و ایالاتمتحده نیز از بازیگران تأثیرگذار هستند که هرکدام میتواند روند صلح را سرعت ببخشد یا با مشکل روبرو نماید؛ بنابراین مذاکرات بین الافغانی مسأله زمانبر، نفسگیر و پیچیده خواهد بود و احتمال آن وجود دارد که چندین بار به بنبست روبرو شود و حتی در نبود فشار خارجی ممکن با شکست روبرو شود.

دیدگاه شما