صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقش سازمان ملل در روندتحکیم صلح افغانستان

-

نقش سازمان ملل در روندتحکیم صلح افغانستان

دست یافتن به صلح، به معنای پایان جنگ و منازعه و حرکت پایدار به سمت نوسازی و توسعه در سایه ی جامعه ای دموکراتیک، یکی از دیرینۀ ترین و عالی ترین آرزو و خواست مردم افغانستان است. اما روند صلح افغانستان، همچنان دارای ابهامات بسیار است، که یکی از مهمترین چالشهای آن، نوع نظام سیاسی آینده و چگونگی ضمانت اجرایی موافقت نامه استقرار صلح است. مذاکرات صلح بین الافغانی از 12 سپتامبر به صورت رسمیو مستقیم آغاز شده است. طبیعی است که این مرحله نیز مانند فاز اول طولانی و پرچالش خواهد بود. چگونگی مدیریت مذاکرات و اطمینان از پایداری و عدم شکست صلح برای دولت و مردم افغانستان ازاهمیت بالایی برخورداراست.
در این مرحله حساس از مذاکرات و گفتگوهای روند صلح با طالبان، بازیگران خارجی پروسه صلح، نظام بین الملل و جامعۀ جهانی نقش اساسی در پیشرفت صلح فراگیر دارند. متاسفانه بنظر می¬رسد امریکا به دلیل امضای توافقنامه صلح با طالبان در قطر موضع¬گیری محافظه کارانهای را درپیش گرفته است و در سخنرانی مایک پمپئو حمایت قاطع از جمهوریت و دموکراسی به عنوان نظام منتخب در افغانستان دیده نشد، هر چند نمایندگان سایر کشورها نظام جمهوری را یکی از پیشرفتهای چشمگیر و قابل توجه برای دولت و مردم افغانستان در بیست سال اخیر دانسته و حمایت خویش را از نظام جمهوری به صورت شفاف اعلام کردند. نظام جمهوری برخلاف نظام امارات اسلامیمورد قبول اکثریت شهروندان کشور است و اکثریت مردم افغانستان از اصل نظام جمهوری حمایت و پشتیبانی میکنند. اما امارت اسلامیکارنامه ای خونین و فاجعه بار و ماهیت بیشترقومیو تفسیر کاملاً افراطگرایانه و رادیکال از اسلام دارد. بسیاری از حملات مرگبار تروریستی وکشتارهای صورت گرفته در دوران حکومت طالبان و پسا حکومت مستقر طالبان در افغانستان همین امر را به اثبات میرساند. بخصوص اقلیتهای قومیدر افغانستان تجربه ای تلخ از آن روزگار دارند؛ در باورهای دینی نظام طالبانی نه تنها کشتار و حملات تروریستی بر اقلیتهای قومیو مذهبی و نظام سیاسی مستقر یک اقدام ضد انسانی به حساب نمیآیند، بلکه یک عمل مقدس دانسته و تمام اقدامات ضدانسانی و ترورهای زنجیرۀ ای خویش را توجیه شرعی میکند و کشتارها و حملات تروریستی و رفتارهای خشونت بار خویش را علیه نیروهای امنیتی و دفاعی و شهروندان ملکی این سرزمین ماهیت جهادی و شهادت را واجب دانسته است و کلید بهشت را در همین اقدامات ضد انسانی در منظومه فکری و عقیدتی خویش پنداشته است.
به عبارت دیگر، کلیه عملیات جنگی و کشتارهای پی در پی گروه طالبان در طول بیش از بیست سال علیه دولت و مردم افغانستان مصداق بارز جنایت علیه بشریت میباشند، جامعه جهانی، سازمانهای بین المللی، شرکای منقطه ای و بین المللی و استراتژیک افغانستان تلاش خویش را در پروسۀ صلح سازی بر این داشته باشند، که دستآوردهای نزدیک به بیست سال مانند: جمهورت، قانون اساسی، دموکراسی، آزادی عقیده و بیان، حقوق اقلیتها و مخصوصاً حقوق زنان و حقوق قربانیان را در تمام فرایند صلح مورد حمایت قاطع خویش قرار داده و تأمین عدالت توأم با صلح پایدار را در افغانستان در اولویت  پروسۀ صلح قرار بدهد.
بنابراین بحث اساسی و بنیادین در مورد تعیین نوع نظام سیاسی آینده افغانستان، چالش اصلی درگفتگوهای مذاکرات صلح بین الافغانی است. طالبان و حامیانشان به خوبی میدانند که نظام جمهوریت میتواند مانع تحقق منافع سیاسی و اقتصادی بی چون و چرای آنان بر افغانستان باشند، به همین دلیل اصرار برفروپاشی نظام فعلی و دستاوردهای دوران جدید دارند.
افغانستان به عنوان یک کشور در حال حرکت  به سوی توسعه، به شدت نیازمند حمایت کشورهای همسایه، منطقه و نظام بین الملل و جامعه جهانی است و تداوم این حمایتها در گرو موجودیت نظام جمهوریت که برآمده از آرای مردم  است، که بر اساس رعایت و تقویت قواعد و هنجارهای پذیرفته شده بین المللی حمکرانی کند. به همین منظور برای موفقیت روند مذاکرات صلح، حفظ صلح و امنیت شناسایی کشورها، سازمانهای منطقه ای و بین المللی معطوف به روند صلح لازم میباشد تا مکانیزمهای تامین اعتبار از سوی جوامع بین المللی برای ثبات در افغانستان اجرایی شوند. امروزه زندگی بین المللی بدون سازمانهای بین المللی قابل تصور نیست، سازمانهای بین المللی نقش مهمی برای حل و فصل مناقشات دارند؛ چرا که این نهادهای بین المللی مورد پذیرش همگان در جهان هستند و میتوان صلح را ماهیت اصلی به وجود آمدن این سازمانها  دانست. سازمان ملل در سالهای گذشته تلاشهای بسیاری را برای حل ناهنجاریها و تامین صلح و ثبات در افغانستان انجام داده است. در ادامه به نقش و مکانیزمهای سازمان ملل در تامین صلح در افغانستان میپردازیم.

1. سازمان ملل متحد و تأمین صلح در افغانستان
یکی از سازمانهای مهم جهانی، سازمان ملل متحد است که در تفسیر هدفهای این سازمان میتوان گفت هدف اولیه و محوری ترین مفهوم در فلسفه وجودی آن، حفظ صلح و امنیت بین المللی است. از زمان تاسیس سازمان بارها از آن خواسته شده از تشدید اختلافات و تبدیل آنها به جنگ جلوگیری کند، طرفهای متخاصم را تشویق نماید به جای توسل به زور مذاکره کنند، یا هنگام شروع مناقشه به احیای صلح، کمک کند.
افغانستان در سال 1946 به سازمان ملل متحد پیوست. در گزارشهای سازمان ملل متحد گفته شده است که افغانستان به عنوان یکی از خطرناکترین کشورهای درگیر خشونت در جهان باقی مانده است. در صورت عدم حمایت از پروسه صلح منازعات در افغانستان افزایش خواهد یافت و در سراسر کشور گسترش خواهد یافت. بنابراین سازمان ملل اقدام علیه تروریسم را جهت تامین امنیت و ثبات در افغانستان باید تشدید کند. سازمان ملل ابزارهای گوناگون ارایه میدهد که از طریق آنها میتوان مناقشات را مهار و حل، و به دلایل ریشه ای آن رسیدگی کرد.
2. شورای امنیت سازمان ملل متحد و جلوگیری از نقض موافقت نامه صلح
سازمان ملل طی دههها به خاتمه دادن به مناقشات بسیار، غالبا از طریق اقدامات شورای امنیت، یعنی رکن اصلی رسیدگی به مسائل صلح و امنیت بین المللی، کمک کرده است. سازمان ملل میتواند بر اساس منشور ملل متحد هر موضوعی را که ممکن است حفظ صلح و امنیت بین المللی را تهدید کند، در معرض توجه شورای امنیت قرار دهد. حملات 11 سپتامبر به ایالات متحده و جهان، چالش تروریسم بین المللی را آشکارا نشان داد. شورای امنیت سازمان ملل متحد باید اوضاع افغانستان  و بحرانهای پیچیده کشور را قبل و بعد از پروسه صلح مورد بررسی جدی قرار دهد و یافتههای خود را در جلسات شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش بدهد. که این امر میتواند از طریق اعزام هیاتهای بررسی و نظارت به افغانستان و دیدار با رییس جمهور و دیگر مقامات بلندپایه حکومت میسر شود و مکانیزمهای عملیاتی برای حمایت از حفظ و استقرار صلح به عمل آید. شورای امنیت باید کشورهای حامی تروریسم را مجازات کند. منابع مالی گروههای تروریست را ببندد و مانع فعالیتهایشان شود. افغانستان عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد نیست، ولی این سازمان باید به شکایتهای دولت افغانستان در مورد گروهها و کشورهای ناقض پروسه صلح و امنیت توجه کند و در برابر حامیان تروریست موضع جدی بگیرد، زیرا افغانستان به دلیل تنگدستی و نبود ظرفیتهای لازم توانایی رقابت با کشورها را ندارد. بنابراین امریکا به عنوان متحد استراتژیک افغانستان با دیگر اعضای شورای امنیت باید حمایت جدی از پروسه صلح نمایند.
3.  عملیات حفظ صلح سازمان ملل و امنیت بین المللی
عملیات حفظ صلح سازمان ملل، ابزاری حیاتی برای پیشبرد صلح و امنیت در اختیار جامعه بین المللی است. عملیات حفظ صلح را شورای امنیت ایجاد و معمولا به وسیله دبیرکل، اغلب از طریق نماینده ویژه، هدایت میشود. عملیات حفظ صلح با اجازه شورای امنیت و رضایت دولت میزبان یا طرفهای اصلی مناقشه انجام میشود. عملیات سازمان ملل، به علت جهانی بودن آنها، از مشروعیتی منحصر به فرد برای رسیدگی به مناقشات برخوردار است. جهانی بودن این عملیات به مشروعیت آنها میافزاید و عوارض آنها را برای حاکمیت کشور میزبان محدود میکند.
4. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و جلوگیری از نقض آن
شورای حقوق بشر یکی از مهمترین ارگانهای ملل متحد است که مقر آن در ژنو است. افغانستان عضویت شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد را به دست آورده است. عضویت در این شورا به اعتبار بین المللی افغانستان افزوده است. حضور در این شورای مهم تصمیم گیری جهانی باعث تحکیم دستاوردهای حقوق بشر در کشور میشود و افغانستان را به طرف پایداری سوق خواهد داد.
5.کمیسیون نهادینه سازی صلح درکشورهای درحال منازعه
کمیسیون نهادینه سازی صلح، که در 2006 عملیاتی شد نهاد بین دولتی مشورتی جدیدی از سازمان ملل است که به ویژه میکوشد به کشورها کمک کند مرحله انتقال از جنگ به صلح پایدار را بگذرانند. هدف آن انجام این کار با گرد هم آوردن تمامیعناصر مربوط به نهادینه سازی صلح، از جمله کمک دهندگان بین المللی، موسسات مالی بین المللی، دولتهای ملی، کشورهایی که با اعزام سرباز به سازمان ملل کمک میکنند و نمایندگان جامعه مدنی؛ پیشنهاد استراتژیهای یکپارچه برای نهادینه سازی صلح و بازپروری پس از مناقشه؛ کمک به تضمین تامین مالی قابل پیش بینی برای فعالیتهای بازپروری زودهنگام و سرمایه گذاری مالی مستمر در دوره میان مدت تا بلند مدت؛ تمدید دوره توجه از سوی جامعه بین المللی به بازپروری پس از مناقشه؛ و ایجاد بهترین روشها برای مسائلی است که به همکاری گسترده بین فعالان و عوامل سیاسی، نظامیانسان دوستانه و توسعه نیاز دارد.
کمیسیون نهادینه سازی صلح، نهادی 31 عضوی بین دولتی، مسئول استراتژیهای منسجم به منظور بازپروری و نهادینه سازی صلح پس از مناقشه و دادن پیشنهاد درباره آنها است. این نهاد همکاری میکند تا:
•              استراتژیهای نهادینه سازی صلح را طراحی و هماهنگ کنند.
•              صلح را در کشورهای دچار مناقشه با جلب حمایت بین المللی برای تلاشهای ملی و آنچه منجر به نهادینه سازی صلح میشود، پایدار نمایند.
افغانستان به عنوان کشوری در انتقال از جنگ به صلح پایدار به حمایت جدی و قاطع کمیسیون نهادینه سازی صلح سازمان ملل نیاز دارد.
6. مجمع عمومیو مسئولیت ایجاد صلح
مجمع عمومیمهم ترین «رکن تبادل نظر و مشورتی» سازمان ملل متحد است. منشور ملل متحد (ماده 11) به مجمع عمومیاختیار میدهد« اصول کلی همکاری برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را بررسی» و «به اعضا یا شورا یا هر دو پیشنهادهایی بدهد». مجمع عمومیوسیله ای برای رسیدن به اجماع درباره مسائل دشوار است و امکان ابراز شکایتها و مبادلات دیپلماتیک را فراهم میسازد. مجمع برای تقویت و حفظ صلح اجلاسهای ویژه یا اضطراری درباره مسائلی مانند خلع سلاح، مساله فلسطین و اوضاع افغانستان تشکیل داده است.
اهمیت مجمع عمومیدر برقراری صلح ایجاب میکند که پروسه صلح در افغانستان را مورد رصد و بررسی قرار دهد و در مواردی نقض صلح به همکاری و پشتیبانی از حکومت افغانستان اقدام نماید تا زمینه برای گسترش تروریسم و نقض امنیت بین المللی ایجاد نگردد.
سازمان ملل و مجموعه تحت اثرش با اعتبار بین المللی که دارند، باید نقش سیاسی فعالی برای ختم جنگ و حمایت از خواست مردم و دولت افغانستان در نظارت پروسه¬ی صلح داشته باشد و برای همسو کردن حمایتهای بین المللی از پروسه صلح نیز کوشش کند. دولت افغانستان نیز در پررنگ ساختن نقش سازمانهای بین المللی که از اعتبار و اعتماد جامعه جهانی برخوردارند باید اقدامات سازنده داشته باشد. علاوه بر تلاشهای سازمانهای جهانی برای حمایت از ارزشهای انسانی، آزادی بیان، حقوق بشری، حقوق قربانیان جنگ و. شهروندان نیز نباید سکوت کنند. اکنون بیش از هر زمان روشنفکران سیاسی، احزاب، جامعه دانشگاهی، زنان، نهادهای مدنی، هنرمندان و جوانان آگاه باید در دفاع از دستاوردهای حکومت، تداوم مردم سالاری و نقشه راه آینده سخن بگویند. در مسائل سیاسی و اجتماعی ملی نقش خود و افراد جامعه را فراموش نکنیم و ناامیدانه و منفعل نظاره گر مذاکرات نباشیم  و باعث مرگ امر سیاسی و اجتماعی نباشیم. شهروندان نقش حیاتی در برگرداندن صلح و آرامش و تقویت روحیه ملی گرایی و وطن دوستی دارند، از این طریق میزان نفوذ عوامل خارجی در سیاستهای داخلی کاهش مییابد و رسیدن به صلح و ثبات دایمی را تسریع و تقویت میکند.

دیدگاه شما