صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نگاه ها به قطر، خشونت‌ها در افغانستان

-

نگاه ها به قطر، خشونت‌ها در افغانستان

افتتاحیه مذاکرات بین الافغانی صلح وارد دومین هفته شد، طی این مدت، هیأتهای دو جانب هنوز به نتیجهی قابل قبول در مورد ترتیب آجندا و ادامه گفتگوها دست نیافته اند، انتظار میرفت که بعد از مراسم افتتاحیه، روند مذاکرات هر چه زودتر وارد فاز عملی اش شده و به نتایج قابل قبول دست یابند، اما ظاهرا انتظارات فوق به نتیجهی دلخواه نرسیده است، چنانچه شاهد هستیم گروههای تماس دو جانب طی دو هفته هنوز در مورد ترتیب آجندای نشستها به توافق نرسیده اند، تنها مورد موفقیتی که از این نشستها میتوان نام برد، توافق روی اصول رفتاری است اصولی که جزئیات آن با رسانهها شریک ساخته نشده است، با این حال تشدید خشونتها در افغانستان نسبت به هر زمان دیگر افزایش یافته است اتحادیه اروپا در گزارشی گفته است که طی هفتههای اخیر، بالاترین میزان خشونتها در پنج سال اخیر جنگ افغانستان رقم خورده است.
همزمان با افتتاح نشست بین الافغانی، موج شادمانی از نسیم صلح، روان خسته از جنگ ساکنین این جغرافیا را نوازش داد، مردم افغانستان طی بیست سال اخیر برای اولین بار حضور رو در روی طرفهای متخاصم را شاهد بودند، حضوری که از حالت شعار گونه به صورت عملی دور میز مذاکره شاهد بودیم، چنین زمینه، گروه طالبان را از کوه و دشتهای افغانستان به میز مذاکرات دوحه کشانید که در نوع خودش تحقق واقعی یک رویای دست نیافتنی بود که اکنون از دوربین رسانهها در معرض دیدگاه عموم، همگانی گردیده است؛ هرچند از دیر زمان تا کنون، امیدها به صلح واقعی که منجر به ختم جنگ گردد، هنوز رویا پنداشته میشود؛ اما نفس مسئلهی کشانیدن یک گروه مسلح یاغی به میز مذاکره که به جز سنگ کوهها و علف زار بیابان، یار و همدمی در دنیای مدرن کنونی نداشته است، در نوع خودش کم نظیر بوده و دستاورد مهم به حساب میآید، گروهی که منطق گفتگو و مذاکره را با میلهی تفنگ پاسخ میداد. اکنون ماهیت رفتاری شان دو وجهی شده است، آنان به تازگی ساختمان مجلل محل مذاکره را به جای مغارهها به چشم میبینند و از سوی دیگر تشدید خشونتها را که تشکیل دهنده هویت و ماهیت آنان میباشد نیز دنبال مینمایند.
با توجه به نوع نگرش و تحلیل اجتماع از اوضاع کنونی، به نظر میرسد که مردم افغانستان به تحقق پروسه صلح خوشبین اند اما این خوشبینی به مفهوم نگاه غیر واقع بینانه در قبال این روند نیست، واقعیتهای حاکم در مورد پروسه صلح از زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است، مردم به خوبی میدانند که بعضی از کشورهای همسایه و منطقه در حمایت از طالبان به هدف دستیابی به منافع شان از هیچ حمایتی دریغ نمی کنند، حمایت چنین کشورها باعث شده است که طالبان نیمه جان دوباره احیا گردد، طی  بیست سال حیات سیاسی شان بهترین روزهای این دوران را تجربه نمایند، اکنون که پروسه صلح محک خورده است کشورهای حامی طالبان تلاش دارند تا میدان جنگ و صلح را همزمان مدیریت نمایند و در هر دو مورد دست بالا داشته باشند، چنانچه از منظر آنان چشم دوختن محض به میز مذاکرات، باعث کامیابی آنان در فضای سیاسی پسا صلح نخواهد شد، لذا در تلاش اند که مصداق سرزمین سوخته و حاکمیت جبری را در افغانستان همزمان از میدان جنگ و صلح پیاده نمایند.
طالبان هم با توجه به میزان دستیابی روز افزون شان به حمایتهای بین المللی، روحیه مضاعف مییابند. این گروه که هم اکنون از کوهها و دشتهای بی سر و پا وارد فاز سیاستهای ملی و بین المللی شده اند و رهبران شان در بهترین اماکن تفریحی و زیست محیطی سکونت دارند طبیعی است که حرص و آز جاه طلبی، آنان را از باتلاق انزوای بین المللی تا سطح داعیه دار حکومت داری ارتقا میبخشد، هم اکنون که چشم امید مردم افغانستان به شهر دوحه دوخته شده است محلی که قرار است کولهبار صلح از آنجا به افغانستان منتقل شود، این گروه خشونتهای شان را بیش از قبل افزایش داده است، چنین اعمالی از سوی طالبان، جنگ پروژهی را در اذهان تداعی میکند، پروژهی که تمویل کننده آن بعضی از کشورهای همسایه و حوزه خلیج میباشند؛ لذا صفحات روزنامهها و اجلاس ملی به عنوان سند تاریخی این مقطع زمانی آرشیف خواهد شد که میزان وابستگی عناصر داخلی «رهبران طالبان» و دست درازی کشورهای همسایه و منطقه در امور داخلی افغانستان را به آگاهی نسل بعد منقل نماید.
اظهارات عجیب و دور از انتظار دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که اخیرا ایراد گردید نیز این گمانه زنی را تقویت میکند که ایالات متحده با توجه به وزنه ترازو در قبال آینده سیاسی افغانستان تصمیم خواهد گرفت. به نظر میرسد که شاخصههای حضور آمریکا در قبال آینده سیاسی افغانستان به تعلیق در آمده و یا تغییر یافته است، وقتیکه آقای ترامپ از آدرس حکومت آمریکا، رهبران طالبان را با لحن ستایش آمیز مورد تمجید قرار میدهد بیانگر اتخاذ رویکرد دو پهلو در بازیهای سیاسی است؛ لذا میتوان گفت که حکومت آمریکا با توجه به مذاکرات بین الافغانی دوحه، در نظر دارد که اگر این مذاکرات به بن بست رسید و دو جانب گفتگو کننده به تفاهم سیاسی دست نیافتند، شانس «تسلط» بر طالبان نیز از دسترس آنان خارج نگردد، با توجه به فضای سیاسی حاکم در مسئلهی صلح افغانستان احتمال میرود که دولت آمریکا در نظر دارد تا با استفاده از شیوهی ارعاب و ترغیب تعامل شان با طالبان را حفظ نمایند، مطابق به این رویکرد، اگر مذاکرات دوحه با شکست مواجه گردد، زمینه را جهت رشد و دستیابی آنان به حکومت داری در افغانستان مهیا نمایند تا با ابزار خشونت، حکومت کنونی را سرکوب نموده و قدرت را در اختیار گیرند در چنین حالت، آمریکا بدون اینکه مصارف گزاف در قبال افغانستان پرداخت نماید با استفاده از چتر ایجاد شده در تعامل با بعضی کشورهای همسایه و منطقه، این گروه را در جال ماهی گیری شان صید خواهد کرد و از این طریق راحت تر به پلانهای استراتژیک شان دست خواهند یافت.
بنا بر این، اگر فرضیه اظهارات اخیر آقای ترامپ را مرتبط به مسئله یاد شده بدانیم، احتمال خطای استراتژیک این کشور بیش از قبل متصور است، پذیرش حاکمیت طالبان با وضعیت غیر منعطف کنونی که این گروه تا کنون به صورت غیر رسمی بیان داشته است، زمینه و بستر داخلی ندارد، هر حکومتی که قرار باشد حاکم گردد حد اقل پنجاه فیصد پایگاه اجتماعی و مقبولیت ملی داشته باشد تا با استفاده از بستر اجتماعی موجود، روند حکومت داری شان را آغاز نمایند؛ اما چنانچه از قراین کنونی آشکار است، طالبان نه تنها که از چنین میزان حمایت برخوردار نیستند؛ بلکه یک گروه مطرود و منفور در افغانستان میباشند که به انحصار گرایی و قتل عام مردم افغانستان شهره اند؛ لذا به فرض اینکه میز مذاکرات هم به بن بست مواجه گردد، آنان با استفاده از میلهی تفنگ و خشونت، توانایی تحمیل شان به جامعه افغانی را ندارند، به همین علت، میتوان گفت که محاسبات فرضی آقای ترامپ از مناسبات سیاسی آینده افغانستان دچار خطای استراتژیک است و تمجید ایشان از رهبران این گروه توهین به شهدای نیروهای امنیتی و شعور مردم افغانستان است، نه تنها طالبان، بلکه هیچ نیرویی توان انحصار قدرت در افغانستان را ندارند یگانه راه دستیابی به صلح و ثبات، همدیگر پذیری در سایهی جمهوریت و اصلاحات در ساختار موجود است.

دیدگاه شما