صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صدای انشقاق در دوحه؛ چترهم‌پذیری در کابل

-

صدای انشقاق در دوحه؛  چترهم‌پذیری در کابل

در این مقطع زمانی، دوحه به عنوان مرکزیت و ثقل تفاهم و همدیگر پذیری افغانها محراق توجه مردم افغانستان و جامعه جهانی است، این شهر به عنوان مرکزیت صادرات صلح به افغانستان در صفحات تاریخ کشور ثبت خواهد شد. اشخاص و جناحهای حاضر در میز مذاکرات در معرض نگاههای ذره بینی تاریخ نویسان قرار خواهند گرفت، قرار است از این شهر و از زیر چتر ساختمان مذاکرات صلح، جنگ چهل سالهی کشور نقطهی پایان گذاشته شده و بذر سالم صلح و استقرار ثبات در آیندهی نزدیک جوانه بزند، از شخصیتهای حاضر در میز مذاکرات گرفته تا کاربرد کلمات و طرح پلانهای صلح محوری، یکایک در معرض قضاوت حال و آیندهی کشور قرار خوهد گرفت. کسانی که به صلح واقعی می اندیشند و کسانی که در صدد اخلال این پروسه هستند مطمینا به صورت ژرف و موشکافانه نقل مجالس و صفحات تاریخ خواهند شد.
خلق شرایط موجود فضای سیاسی کنونی در نوع خودش کم نظیر ترین فرصت تاریخی در راستای تحقق صلح و ثبات میباشد، استفاده سالم و مناسب از وضعیت کنونی بستگی به میزان باورمندی و خرد دو جانب در قبال تحقق صلح دارد، گذر از وضعیت جنگی و جبههی تا رسیدن به میز مذاکرات و دیپلماسی در ذات خودش نوعی دستاورد است؛ اینکه در فضای تداوم جلسات و نتایج بر آمده از آن، به چه میزانی قناعت طرفین حاصل میگردد، بستگی به نحوه کارکرد و فعالیتهای پلان گذاری شدهی دو جانب دارد که آیا واقعا در راستای رسیدن به صلح قدم برداشته اند و یا به صورت نمادین در چنین محیطی حاضر شده اند تا به عنوان مهرههای سائر کشورها صدای آنان باشند.
با گذشت دو هفته از جریان افتتاح پروسه صلح، نگاهها و انتظارات به برایند مثبت مذاکرات متمرکز است؛ اما طالبان با تغییر شیوه، جهت تحقق خواستههای شان انشقاق مذهبی را نشانه گرفته اند، این گروه با تأکید بر مبانی فقه حنفی به عنوان منبع حل اختلاف، چندین هدف را همزمان تعقیب مینمایند، در وهلهی نخست، دولت را در معرض قضاوت عامه قرار میدهند که اگر در طول مدت مذاکرات، چالشی فرا راه پروسه قرار گیرد و هیأت دولت در مورد قرائت و برداشت طالبانی از فقه انتقاد نمایند و یا به هر نحوی بهره جویی طالبان از فقه در تضاد با آموزههای حقوق بشری قرار گیرد و مورد اعتراض نمایندگان جمهوریت واقع شود، این گروه برگ برندهی شریعت را نیز در اختیار داشته باشند و با استفاده از این حربه حریف دولتی اش را در معرض افکار عامه به عنوان مخالفت با اسلام و شریعت زمینگیر نمایند، هدفی دیگری که از استناد مبانی فقه حنفی به عنوان حل کننده چالشهای مذاکرات پیشنهاد گردیده است جنبه استخباراتی و مداخله جویانه دارد که دیکته نمودن بعضی کشورهای همسایه در اذهان متبادر میگردد، شریعت جویان و متخصصین فقه و کلام بهتر از همه میدانند که آموزههای فقه حنفی و جعفری در مغایرت چندانی قرار ندارد، بعضی از موارد اختلافی که در هر دو آموزهی مذهبی مشاهده میگردد بیانگر غنامندی آموزههای اسلامی است که عالمان و فقیهان بزرگ به عنوان پایه گذار مذاهب اسلامی با اجتهاد و تلاش علمی شان سعی نمودند تا با استناد به اصول، زمینهی سهولت و بهره وری مسلمین از دین اسلام را در برهههای زمانی مختلف فراهم نماید که این امر باعث میگردد تا مسلمانان با در نظرداشت مقتضیات زمان از عصری شدن آموزههای اسلامی بهره مند گردند.
افغانستان به عنوان یکی از کشورهای چند ملیتی و چند مذهبی همانند سائر کشورهای مسلمان عقاید شان از تکثر مذاهب اسلامی ریشه دوانیده است، دو فقه عمده حنفی و جعفری به عنوان مذاهب رسمی کشور در قوانین پذیرفته شده اند، همپذیری مذاهب در افغانستان یکی از الگوهای بی بدیل جهان اسلام میباشد که مصداق آن را در هیچ یکی از کشورهای اسلامی شاهد نیستیم، در نماز جماعت و نمازهای میت و سائر برنامههای دینی شیعه و سنی در صف واحد به امامت همدیگر اقتدا نموده و نماز شان را ادا مینمایند، در ماه محرم و عاشورا هر دو مذهب عزا دار اند و در کنار هم به مراسم عزاداری و مرثیه خوانی میپردازند، از داخل افغانستان در تاریخ معاصر کشور شاهد اختلافات مذهبی نبودیم؛ بلکه پیروان هر دو مذهب، همدیگر را به مثابه جان و روح میپندارند، اما طالبان با دیکته شدن از جانب دیگر، تلاش دارند صدای انشقاق و نفاق را این بار از حنجره دین و مذهب فریاد بکشند، این گروه که در طول فعالیتهای بیست ساله شان به هیچ قوم و مذهب رحم نکرده است؛ بلکه فرزندان این سرزمین را بدون استثنا به کام مرگ فرستاده اند و مساجد و تکایای دینی را هدف انتحار قرار داده اند صفوف نماز جماعت شیعه و سنی را با خون نمازگزاران رنگین نموده اند و قرآن ها را در مساجد سوزانده اند، پس با کدام توجیه دینی و نقاب جدید در صدد اند تا خود را مدافع بی چون و چرای دین قرار دهند و به عنوان بلندگوی استخبارات همسایه و منطقه صدای نفاق را از حنجره بیرون کشیده و پروژههای ناکام انشقاق مذهبی آنان را که در گذشته موفق به اجرا نشدند این بار بخواهند از سکوی مذاکرات صلح فریاد بکشند، مطمینا مردم افغانستان هوشیارتر از هر زمان دیگر است چنانچه در گذشته نتوانستند نفاق مذهبی را در افغانستان شعله ور سازند این بار نیز پروژهی منحوس شان با شکست مواجه میگردد که شاهد هستیم تمام مردم دین باور افغانستان در برابر پیامهای کینه توزانه و دین ستیز طالبانی صدا بلنده کرده اند و رسوایی آن فقط برای طالبان دستاورد خواهد بود.
کابل به عنوان مرکز جمهوریت فصل جدیدی از مراودات سیاسی افغانستان را در صفحه تاریخ حک نمود، مبارزان راه حق و آزادی با جان نثاریهای شان توانستند دست درازی کشورهای همسایه و منطقه را که در صدد تثبیت حاکمیت نیابتی شان در افغانستان بودند با شکست بدرقه نموده و نا گذیر شدند تا نظام جمهوری را در افغانستان حمایت نمایند، این نظام که حاصل خون دهها هزار کشته و زخمیان مردم افغانستان میباشد، زمینه را جهت تسهیل امور شهروندی فراهم نموده و چهرهی سرفرازانه افغانستان نوین را به جهان معرفی نماید. نظام جمهوریت به عنوان ثقل تضارب اندیشهها و افکار، چتر عظیمی در راستای تجمع عقاید و باورهای مختلف که همگی در همکاری تنگاتنگ به مسیر توسعه و آبادانی کشور باهم در رقابت اند، بازگشایی دروازههای نهادهای اکادمیک و سرازیر شدن موج عظیم دانشجویان به دانشگاههای معتبر دنیا، باب جدید گفتمان علمی و اکادمیک در کشور گشود که هم اکنون تحصیل یافته گان و ورزش کاران افغان، در سطح بین الملل در تورنمنتهای مختلف افتخارات کسب مینمایند، این دستاوردها محصول حاکمیت جمهوری و همپذیری است که توانست افغانستان را از سیاهچال رعب و وحشت به یک کشوری با افتخارات عملی و ورزشی تبدیل نماید؛ لذا طالبان محصول چینن عصر و زمان نیستند و هر گونه کوبیدن شان بر طبل نفاق و دوری باعث شکست و رسوایی بیشتر شان در معرض افکار عمومی خواهد شد.

دیدگاه شما