صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بحران در اقتصاد صلح

-

بحران در اقتصاد صلح

یکی از این مسایلی که امروزه جوامع درحال توسعه و جوامع شرقی را بیش از سایر جوامع به خود درگیر نموده، مسئله و پدیده ای بنام «جنگ» است. این پدیده وحشت آور مورد تحلیل¬های اقتصادی تحت موضوع «اقتصاد جنگ» قرار گرفته است به این امید که بتواند کمکی به حل موضوع یا کاهش اثرات و تنش های آن نماید.
سرنوشت افغانستان و سایر کشورهای جهان سوم، آنچنان که تاریخ تجربه کرده است؛ همواره آبستن بحران و چالشهای خرد و کلان سیاسی، اقتصادی، قومی و قبیله ای است. این تنش¬ها و بحران¬ها است که مقوله «اقتصاد جنگ» را می¬سازد که از سرفصلهای مهم مدیریتهای کلان اقتصاد محسوب میشود. امروزه این گونه تنش¬ها باید مورد رصد و بررسی قرار گیرد تا بتوان از آسیب¬های جدی آن تا حدی جلوگیری نمود.
دراین راستا مدتی است که گفتگوهای برقرای مجدد صلح در افغانستان از سر گرفته شده است. مسئله آرامش و امنیت و صلح از رویاهای همه مردم افغانستان است. مردم مظلوم و ستمدیده افغانستان که با فقر و مشکلات بسیار زیاد اقتصادی دست و پنجه نرم می کند، همواره خواستار صلح و آرامش بوده و خواهند بود.
اما امروزه این مسئله جنبه دیگری به خود گرفته است که سازمانهای بین المللی و کشورهای همسایه و دور و نزدیک و اروپایی و آمریکایی نیز در این پروسه صلح شرکت مستقیم و غیر مستقیم دارند.
در این نوشتار می خواهم بحث منافع اقتصاد صلح را از دو منظر و دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار دهیم. در ادامه به هریک به صورت اجمالی اشاره خواهد شد.
دیدگاه اول:
این دیدگاه بر ادامه و استمرار نا امنی و جنجال در افغانستان تاکید می کند. یعنی افغانستان باید همیشه افغانستانی نا امن و پر از کشمشکش و جنگ و قتل و خونریزی باشد.
در این دیدگاه  بسیار مشخص و روشن است که وجود نا امنی و جنگ و درگیری در افغانستان عزیزمان به یک قسم و نوع برای عده ای در داخل و خارج از کشور و کشورهای دور و نزدیکی که روابط سیاسی و تجاری با افغانستان دارد، سود و منفعت دارد.
به عبارتی یا به طور مستقیم به لحاظ فروش سلاح و اموزش نظامی یا حتی بازار مصرف بسیار خوب محصولات مصرفی جامعه از خوراکه تا صنعت و... یا به طور غیر مستقیم به لحاظ اینکه ادامه جنگ منافع انتخاباتی، سیاسی و بین المللی برای آن ها دارد. در مجموع جنگ و نا امنی جامعه افغانستان همواره به نفع منافع کوتاه مدت و بلند مدت آنها چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم خواهد بود.
این دیدگاه بیان می کند که حتی کشورهای جهان حاظرند برای ادامه جنگ و استمرار بی ثباتی افغانستان عزیز هزینه های زیادی کنند و دلارهای خود را به بهانه های مختلف در این کشور مصرف کنند. قطعاً کسی که دلار خود را هزینه می کند تا سود بالاتر و بیشتری نداشته باشد، هرگز چنین کاری نمی کند.
دیدگاه دوم:
این دیدگاه بر این استوار است که جنگ و بی ثباتی نظامی و سیاسی در افغانستان به نفع کشورهای منطقه و حتی کشورهای دور اروپایی و امریکایی نیست.
این عده بر این باورند که هرجه زودتر باید به ثبات افغانستان کمک کرد. آینده افغانستان را در صلح و ثبات و آرامش می بینند. لذا در این راستا تلاش زیادی از خود نشان می دهند. این گروه به حمایت از اقتدار دولت رسمی و قانونی افغانستان در تلاشند تا بتوانند مواضع قدرت دولت را مستحکم تر نمایند و به هر طریق به حمایت از دولت به طور مستقیم و غیر مستقیم می پردازند.
ادامه درگیری در واقع ادامه بحران در منطقه و بهم ریختن صلح منطقه است. اقتصاد کشورهای منطقه تحت تاثیر ناامنی و بحران افغانستان نمی توانند به رشد اصلی خود برسند. زیرا مجبورند هزینه های بیشتری را تحمل کنند. نا امنی راههای تجارتی و افزایش موارد مخدر و ترویست منطقه ای خطر بسیاربزرگی برای منطقه است. منطقه نفت خیز و پر از معادن زیر زمینی، منطقه پر از طلای سیاه زیر زمینی که می تواند باعث جهش و رشد اقتصادی زیادی شود. اما تروریست افغانستان و جنجال های ناامنی جنگ هرگز چنین اجازه ای نمی دهد تا کشورهای منطقه از پتانسیل رشد و تولید خود به خوبی استفاده نمایند.
تحلیل دو دیدگاه:
جنگ داخلی یک جامعه بدتر و ویرانتر از جنگ با نیروهای بیگانه در مرزهای کشور است. اثرات تخریبی جنگ داخلی و طولانی مدت بودن آن باعث نابودی تمام ساختار اقتصاد از پایه و ریشه می شود. جنگ داخلی افغانستان نیز باعث شده تا ویرانی هایی زیادی در بدنه اقتصاد ایجاد شود. هرچند هنور تأثیرات جنگ بر اقتصاد افغانستان نیز در تحلیلها و بحثهای بالا توسط سازمانها پوشش داده نشده است، اما آنچه مشخص است این مهم است که؛ تأثیرات یک جنگ بزرگ بر یک کشور کوچک و اقتصاد آن باعث ویرانی کل اقتصاد شده است.
تأثیرات انجام وظیفهی نوبتیای بیش از ۵.۳ میلیون عسکری که از نیروهای بینالمللی کمک به امنیت و سازمان پیمان اتلانتیک شمالی نمایندگی میکردند و در این میان، ۲.۵ میلیون آن امریکایی بودهاند و در جریان ۱۳ سال گذشته از طریق میدان هوایی مناس راهی افغانستان میشدند، قابل چشمپوشی نیست و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
امروز هم به گزارش اداره هماهنگکننده کمکهای بشری سازمان ملل متحد «اوچا» میگوید، در سال جاری میلادی نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر در افغانستان به دلیل جنگ و ناامنی آواره شدهاند. اخیرا ناامنیهای در همه ولایات، آوارگیهای گستردهای را در پی داشتهاست. آوارگان به دلیل فقر و ادامه جنگها نمیتوانند به خانههایشان بازگردند که نیازمند کمک فوری هستند. گفتنیاست که نهادهای حقوق بشری، وضعیت و تلفات غیر نظامیان نیز را نگرانکننده توصیف میکنند.
حقیقت آن است که متاسفانه کشور عزیزمان در کشمکش کشورهای اطراف دور و نزدیک قرار گرفته است. کمک های مالی زیاد از طرف آنها به گروه های تروریستی و جنگ طلب و تجهیز نظامی و تسلیحاتی آنان باعث می شود تا منافع آنها و آنچه که در سیاست یا اقتصاد دنبال آن هستند تامین شود. 
اما ضرر اصلی و بدبختی و بیچارگی آن برای مردم عزیزمان است. دود سیاه آتش جنگ، زندگی مردم و جان و مالشان را خواهد سوزاند. لذا باید همه هوشیار شویم و احزاب سیاسی باید بفهمند که جنگ افغانستان هیچ منفعتی برای داخل کشور ندارد و تنها تامین کننده منافع کشورهای دیگر است. تنها مردم در آتش جنگ خواهند سوخت.
به امید اتمام ناامنی و صلح پایدار در افغانستان عزیز.

دیدگاه شما