صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تآثیر انتخابات امریکا بر وضعیت سیاسی و نظامی در افغانستان

-

تآثیر انتخابات امریکا  بر وضعیت سیاسی و نظامی در افغانستان

جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا را شهروندان افغانستان به گونه ی جدی دنبال می کردند. چرایی انتخاب شدن جو بایدن یا دونالد ترامپ برای مردم افغانستان و این که کدام یک مناسب و مفید بر اوضاع جاری کشور است، را می توان از هر کسی شنید. اکثر افغان ها از عمل کردهای دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا ناراض بودند.
حتی از پیام های تبریکی مقامات افغان بعد از پیروزی جو بایدن می توان ناخشنودی افغان ها از دونالد ترامپ در خصوص مسایل مربوط به صلح در افغانستان را فهمید. چنانکه از لحن پیام محمد اشرف غنی رئیس جمهور به صورت ضمنی، اما از متن پیام سرور دانش معاون دوم ریاست جمهوری به صراحت این را فهمید. آقای دانش در قسمتی از پیامش چنین نوشته است: "مردم و دولت افغانستان در طول سالهای گذشته دستاوردهای بزرگی در زمینههایی چون حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی بیان و برقراری عدالت و برابری داشته است که امیدواریم رهبری جدید ایالات متحده برای حفظ این دستاوردها و ارزشها ما را یاری کند ". تقریباً همه افغان ها به این باور بودند که ترامپبرای رسیدن به منافع کمپاینی و کوتاه مدت خودش صحنه جنگ و صلح در افغانستان را وارونه کرده و این کشور را وارد مراحل تازه ای از خشونت ها کرده است.
مردم از چند جهت نگاه منفی به اداره ترامپ پیدا کرده بودند:
اول؛ مذاکره با طالبان در غیاب دولت افغانستان: دولت آمریکا به رهبری ترامپ با مشوره و اصرار زلمی خلیلزاد نماینده امریکا در امور صلح در غیاب دولت افغانستان باب مذاکره با طالبان را گشود که در نهایت به انزوا و کنار گذاشته شدن دولت افغانستان از این روند انجامید و دولت افغانستان از بخشی از توافقات صلح دوحه بین آمریکا- و طالبان تا حال بی خبر مانده است.
این موضوع مردم را در جهت مخالف روند صلحی قرار داد که قرار بود، زلمی خلیلزاد رقم بزند.
دوم؛ مشروعیت به طالب و قباحت زدایی از تروریسم: با آغاز روند گفتگوهای صلح آمریکا- طالبان در دوحه، دولت ترامپ و فرستاده ای ویژه او بیش از هر زمانی دیگر بر خلاف خواست و میل دولت و مردم افغانستان و جامعه جهانی، به طالبان مشروعیت بخشیده و از این گروه تروریستی قباحت زدایی کرد. گروه طالبان را از یک گروه شورشی تروریستی بنیادگرا و خشونت طلب به یک جریان سیاسی مخالف دولت افغانستان ارتقا داد؛ برای آن ها سفرهای خارجی به چند کشور تدارک دیده شد که نباید قبل از هرگونه توافق سیاسی بین دولت افغانستان و طالبان این امر اتفاق می افتاد، اما به اصرار زلمی خلیلزاد این روند ادامه یافت که به باور آگاهان همین امر سبب تضعیف جایگاه دولت افغانستان به عنوان نماینده مشروع مردم این کشور شد.
سوم؛ رهایی زندانیان و دوام خشونت های بیپایان: دولت افغانستان تحت فشارهای زیاد آمریکا با آنکه طرف توافق صلح آمریکا- طالبان نبود؛ اما مجبور شد بدون هر نوع مکلفیت حقوقی و قانونی بیش از پنج هزار و پنجصد جنگجوی خطرناک طالبان را از زندان های افغانستان رها سازد، اداره ترامپ بدون اینکه از جانب رهبری طالبان تضمین معتبر و تعهد عملی برای عدم بازگشت آن ها به میدان های جنگ و کاهش خشونت های جاری دریافت کند؛ بر آزادی آنها تاکید کرد. زندانیان رها شده ی طالب به میدان های جنگ بازگشته و معادله جنگی در افغانستان به نفع طالبان رقم خورد.
چهارم؛ کاهش حمایت های هوایی از نیروهای امنیتی افغانستان: براساس توافقات صلح آمریکا- طالبان، حملات هوایی نیروهای آمریکایی در حمایت از نیروهای امنیتی افغان به خاطر پایبندی به توافق صلح دوحه کم شد، نیروهای افغانستان دچار مشکلات جدی و کم بود تجهیزات جنگی و حمایت هوایی بود؛ لذا میدان های جنگ به نفع طالبان چرخید، در نتیجه کشور شاهد افزایش بی پیشینه ی خشونت ها و افزایش قربانیان جنگ بوده است.
پنجم؛ عدم کاهش خشونت ها: با آنکه یکی از بندهای توافق صلح دوحه آمریکا- طالبان کاهش میزان خشونت ها در افغانستان بوده، طالبان متعهد به قطع روابط با شبکه القاعده شده بود، اما عملاً خشونت ها افزایش یافته و جنگجویان شبکه القاعده در میدان های جنگ در ولایات هلمند، غزنی و بدخشان پررنگ تر از پیش حضور داشت/دارد. مسئله ارتباط تنگاتنگ طالبان با شبکه القاعده، شبکه حقانی، گروه جیش محمد و... به کرات گزارش شده و در آخرین گزارش سیگار(نهاد آمریکایی ناظر به بازسازی افغانستان) گزارش داده است که ارتباط طالبان با شبکه القاعده به قوت خویش باقی است.
ششم؛ عدم تغیر در عملکرد طالبان: شعار جنگ طالبان آزادسازی افغانستان از اشغال و جهاد در قبال کفار متجاوز بود، بعد از توافقات صلح دوحه شعار نابودی اداره کابل را سردادند و مرتکب خشونت های مکرر و بی رویه بر علیه مردم افغانستان شدند که هر کدام آن جنایت علیه بشریت است، بعد از توافق صلح دوحه آمریکا-طالبان به تعبیر تحلیل گران کفرکُشی متوقف شد اما، افغان و مسلمان کُشی ادامه یافت و تغیری در دیگاه طالب نیامد؛ این امر باعث شد آن ها در نگاه افغان ها تبدیل به گروه منفور، خشونت طلب، بی اعتنا به اسلام شود که از جانب اداره ترامپ حمایت می شود.
به صورت کلی رویکرد دولت ترامپ نسبت به افغانستان باعث شد که مردم نسبت به ایالات متحده آمریکا و دولت به رهبری او به شدت بدبین شده و به روایت جان بولتون از زلمی خلیلزاد در موقف فردی که برای مشروعیت، تقویت و مطرح شدن طالبان معامله های پنهانی کرده است، می دیدند. بر همین اساس مردم آرزو داشتند که گزینه ای بدیل ترامپ پیدا شود تا حداقل تغیری در این راستا اعمال شود، همه به انتخابات آمریکا چشم دوخته و دل بستند. حالا سوال جدی که مطرح است اینستکه آیا بایدن بدیل مناسب ترامپ برای افغانستان هست یا خیر؟
به صورت کلی سیاست خارجی آمریکا توسط تیم متخصصین و نظر به اقتضائات جهانی با بررسی عواقب و جوانب هر گونه شرایط احتمالی تدوین می شود، به گونه فوری و آنی نمی توان توقع تغیر کلی داشت، یا به تعبیری آمریکا سیاست برنامه محور و پروسه محور دارد نه فرد محور. اما این بدین معنی نیست که در سیاست خارجی شان افرادی نظیر روئسای جمهور تاثیری نداشته باشند؛ یعنی تاثیر متغیر فردگرایانه این کشور را می توان در دوران ترامپ به وضاحت مشاهده کرد.
دو رویکرد حکومت ها در آمریکا برای جهانیان آشنا به نظر می رسد. جمهوریخواهان در رویکرد سیاست جهانی خویش بیشتر متمرکز بر اقتدار آمریکا از مجرای پیش آهنگی اقتصادی، کم کردن مصارف این کشور در خارج از آمریکا، بهبود شرایط زندگی داخلی، برخورد واقعگرایانه و عملی با تحولات جهانی بوده و منافع آمریکا را در برخورد قاطع با پدیده های بیرونی موثر بر آمریکا جستجو می کنند، چنانکه در دروان بوش پسر حمله به عراق و در دوران ترامپ موضع این کشور در قبال ایران سوریه و طالبان را شاهد بودیم. یعنی کسی مانند ترامپ حتی حاضر است مسئله ای به مهمی تروریسم را برای استفادههای کمپاینی بافت بدهد. ارزش‏های آمریکایی که باید لحاظ شود، به خصوص در دوران دونالد ترامپ از آن عبور شده و آمریکا منحیث قدرت هژمونیک جهانی با خروجش از توافقات مهم مانند برجام، توافقات محیط زیستی پاریس، خروج از سازمان صحی جهان، خروج از توافقات موشکی با روسیه و البته بحث طالبان این کشور را به گونه ای به سوی انزواگرایی هدایت کرد که به نحوی اقتدار جهانی آمریکا را زیر سوال برد.
در کمپ دموکرات ها ارزش های آمریکایی، مانند دموکراسی، جمهوریت نظام ها، حقوق بشر، آزای های فردی و آزادی بیان، حقوق قربانیان جنگ، مشارکت سیاسی زنان، حقوق اقلیت های قومی-مذهبی و نوعیت نظام در افغانستان از خطوط سرخ و قابل حفظ است. از جانبی هم روابط مبتنی بر احترام متقابل، لحاظ ارزش های جهانی و سنجش منافع این کشور با توجه به استثناگرایی و واقعگرایی آمریکایی که ممکن گهگاهی از این ارزش ها عبور شود، اما به صورت کلی از آن ها پاسداری می شود.
و یا این‏ که حداقل باب مذاکره و مفاهمه برای بحث در این موارد را باز گذاشته می شود، چنان که در دوران اوباما در مسایلی مهم جهانی از صبر استراتژیک کار گرفتند تا منافع را برد برد تعریف کنند؛ در حالی که رفتار فردی مثل ترامپ به این مسایل باعث شده که حفط اقتدار جهانی آمریکا از مجرای ارزش ها صدمه ببیند.
با این وصف آنچه که برای کشور ما منحیث متحد استراتژیک آمریکا در راستای مبارزه با تروریسم و تهدیدات تروریستی، دولت-ملت سازی و روند صلح حداقل در بحبوحه گفتگوهای صلح قطر، افزایش بی رویه خشونت‏های طالبان و تعهدات مالی کشورهای غربی در آستانه ی کنفرانس جینیوا مهم است؛ این که کدام یک از رئیس جمهورهای آمریکا در جانب حمایت از موقف دولت و مردم افغانستان که در دوره ترامپ در برخلاف دیدگاه جامعه جهانی صدمه دیده است؛ خواهد بود.
ترامپ حتی به نحوی به طالبان چراغ قرمز نشان داد که حاضریم امارت سیاه طالب را بپذیرد و ارزش های بیست ساله دو دهه را ضرب در صفر کند، به شرطی که به توافقی با آن ها و عجالتآ با دولت افغانستان برای کوتاه مدت توافق کنند.
حالا؛ در نتیجه گیری بحث، آقای بایدن در موضع گیری هایش مدام از نقش برجسته دولت افغانستان و حفظ ارزش های دموکراتیک به روال دموکرات ها پشتیبانی کرده است.
در انتخابات آمریکا افغانها نسبت به هر کشور دیگری نگران و مترصد اوضاع بود، دلیل آن بر همه واضح است؛ سرنوشت ما چه میشود؟ متحد می مانیم یا تروریسم همچنان تهدید همه خواهد بود؟ حالا که جو بایدن رقیب دموکرات دونالد ترامپ پیروز این انتخابات شده؛ نظر به برداشت های کلی با توجه به ارزش های آمریکایی مد نظر دموکرات ها توقع میرود که رفتار تیم دونالد ترامپ نسبت به افغانستان توسط آقای بایدن اصلاح شده و شاهد تغیراتی در سیاست واشنگتن نسبت به افغانستان و روند جاری صلح در قطر باشیم.
حالا به تعبیر ترامپ ببینیم چه اتفاق می افتد؟

دیدگاه شما