صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دیپلماسی فعال کابل و پیچیده‎گی‎ های جدید سیاست

-

دیپلماسی فعال کابل و پیچیده‎گی‎ های جدید سیاست

دولت افغانستان بر خلاف تاریخ نه چندان درخشان دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی اش؛ خصوصاً سنت جاری دو دهه اخیر در این عرصه، به تازه گی دستگاه دیپلماسی اش را فعال تر ساخته است. مقامات کابل در ماهای اخیر برای یافتن راه حل پایان جنگ و جلب حمایت از روند صلح مرتب به کشورهای منطقه سفر کرده و در تلاش گشودن روزنه ای روشن جهت تقویت روند صلح هستند. در ماه های گذشته محمد اشرف غنی رئیس جمهور به کشورهای کویت و قطر سفر کرد. داکتر عبدالله عبدالله  رئیس شورای مصالحه ی ملی به پاکستان، هند، ایران سفر کرده و به تازه گی به تاشکند پایتخت اوزبیکستان رفته است تا در مورد روند صلح با مقامات این کشور رایزنی کنند. رئیس جمهور غنی در سخنرانی روز سه شنبه اش در مجمع سران سازمان همکاری های شانگهای خواهان حمایت این مجمع از روند صلح در افغانستان شده و آماده گی کابل را برای مبارزه مشترک با تروریسم اعلام کرد. با آن که اجماع منطقه ای و جهانی در مورد رسیدن به صلح در افغانستان بوجود آمده، چنانکه  حضور نماینده گان کشورهای آلمان، ناروی، ازبیکستان و اندونیزی در دوحه قطر جهت نظارت از روند صلح و در صورت نیاز تسهیل کننده این روند نشان گر دلچسپی کشورها به روند صلح است؛ اما با تحولات تازه ای که در سطح جهانی رُخ داده است، پیچیده گی های تازه ای فراروی این روند عرض اندام می کند که میبایست دولت افغانستان در مدیریت این تحولات جدید با احتیاط برخورد کرده، آماده گی رویارویی با هر سناریوی ممکن باشد. حلقه های شاید تلاش کنند روند را به  بیراهه بکشانند. پافشارطالبان بر امارت اسلامی ، تضاد منافع کشورهای دخیل در جنگ افغانستان، رقابت کشورها در میدان های جنگ نیابتی، پیوند مستحکم گروه های افراطی به شمول القاعده، طالبان، داعش، شبکه حقانی، جیش محمد و.. که باعث به بن بست رسیدن روند گفتگوهای صلح قبل از آغاز گفتگوهای اصلی در قطر شده بود؛ ممکن دچار دگرگونی شود. نگرانی از تغییر رهبری در ایالات متحده آمریکا خصوصاً این که دولت افغانستان خواهان تجدید نظر و بازنگری این روند توسط حکومت آمریکا به رهبری جو بایدن شده است، تلاش ها و واکنش های تازه ای در روند قطر وارد خواهد کرد که باید با آن ها با احتیاط تمام برخورد شود. نکات ذیل قابل تمرکز است:
اول، هوشیاری بابت  تصامیم  غیر قابل پیش بینی توسط تیم ترامپ: تیم کاری دونالد ترامپ رئیس جمهور شکست خورده آمریکا در انتخابات 3 نوامبر 2020، قانوناً تا 70 روز دیگر در قدرت می ماند، با استناد به اقدامات جدیدی که او روی دست گرفته و اشاره ی که دکتر محمد امین احمدی یکی از اعضای تیم مذاکره کننده دولت افغانستان در دوحه ی قطر داشته است؛ احتمال دارد تلاش های به راه بیافتد تا در این مدت ترامپ متوصل به تصامیم آنی شود تا روند دوحه را در مسیر نامطلوب هدایت کند؛ لذا کابل مترصد اوضاع بوده و روند فعلی را از هر نوع دستبرد احتمالی حفظ کند.
دوم؛ سناریوی افزایش خشونت ها: تغییر سیاست جو بایدن در مسئله افغانستان حتمی ولی فوری نخواهد بود؛ به دور از احتمال نیست که طالبان سناریوی افزایش خشونت ها را روی دست گرفته و دولت افغانستان را به شدت تحت فشار قرار دهد تا در موقف خویش نرمش نشان داده و قبل از اعلام سیاست خارجی بایدن و موضع رسمی او در روند صلح قطر به پیشرفتی دست یابند، یا حداقل با اعمال خشونت های بیشتر دولت امریکا به رهبری جو بایدن را متوجه بسازد که دست طالبان در میدان جنگ افغانستان بالا است، تا این نقش در معادلات افغانستان برجسته تر لحاظ شود.
سوم؛ تغییر نقش و منافع بازیگران: یکی از پیچیده گی های که در ماهای آینده با تاثیر پذیری از تغییر رویکرد سیاست خارجی واشنگتن فراروی دستگاه دیپلماسی کابل قرار خواهد گرفت، تغییر نقش و منافع بازیگران دخیل در جنگ افغانستان است. چنانکه در شروع مذاکرات آمریکا- طالبان صف بندی ها در منطقه تغییر کرد؛ ایران منحیث حامی بخشی از طالبان، با آغاز گفتگوهای صلح طالبان- آمریکا در صف مخالفین واشنگتن- طالبان پیوست. با برجسته شدن نقش اسلام آباد در روند مذاکرات صلح دوحه، هند از موقف کابل حمایت کرد، اتحادیه اروپا، کانادا و ملل متحد بر حفط دست آوردهای دو دهه ی اخیر تاکید داشت، کشورهای نظیر چین و ازبیکستان با احتیاط از موقف کابل حمایت می کرد؛ این در حالی بود که آمریکا- پاکستان- طالبان خواست و موقف یکسان داشتند. این صف بندی ها سبب نارضایتی ها و پیچیده گی های زیادی شد که از سرعت روند صلح کاست و اوضاع بر وفق مراد دولت ترامپ - طالبان نچرخید. با اعلام سیاست جو بایدن در قبال افغانستان، نقش بازیگران بار دیگر تغییر خواهد کرد؛ این که دولت افغانستان این جابجایی ها و پیچیده گی ها را چگونه مدیریت می کند تا از تکرار سناریوی حاشیه نشینی گذشته جلوگیری کند، بستگی به توانایی دیپلماسی کابل دارد. هرچند بازی ها پیچیده و دشواری ها فراوان خواهد بود؛ اما بر فرض به راه افتادن سناریوهای فوق همزمان با فعال شدن دیپلماسی کابل، می توان اقدامات حداقلی ذیل را منحیث بخشی از بایدهای قابل عملی شدن دانست.
اول؛ تمرکز بر حفظ نظام: کابل اول تر از همه در سطح داخلی می تواند با بسیج گروه های اجتماعی در حمایت از اصلیت نظام، مشروعیت زدای از جنگ، خشونت و اعلام حرمت جنگ از مجرای مراجع دینی، دیپلماسی فعال جهت کسب حمایت بیشتر جامعه جهانی، برجسته کردن اصول و ارزش های وحدت بخش مانند قانون اساسی، جمهوریت، مشارکت اقلیت های قومی- مذهبی، آزادی بیان، آزادی های فردی، مشارکت زنان و حقوق بشر می تواند منحیث فکتورهای که تنها در نظام جمهوریت برای شهروندان قابل دست یافتن بوده و در حاکمیت نوع طالبانی از آن خبری نخواهد بود؛  بخشی از روندهای با پشتوانه ی مستحکم مردمی در حفظ و حمایت از نظام را تقویت کنند.
دوم؛ ضرورت بازنگری سیاست خارجی کابل: سیاستِ خارجی که محمد اشرف غنی در دور نخست ریاست جمهوری اش در پنج محور اعلام کرده و به صورت ویژه در اعمال سیاست کابل در قبال پاکستان حداقل در کوتاه مدت توانست اسلام‏ آباد را منزوی کند، اما دولت  امریکا این کشور را بار دیگر به معادلات منطقه ای و جهانی بازگردانیده، نقش اش را برجسته کرد. هرچند نمی شود نقش پاکستان را در معادلات نادیده گرفت؛ اما در حاشیه قرار گرفتن دولت افغانستان و تضعیف جایگاه آن که توسط  دولت امریکا رقم خورد؛ ضرورت بازنگری در سیاست خارجی کابل را برجسته میسازد؛ تا در تحولات جدید بازی به نفع کابل باشد. حتی اگر نیاز شود؛ باید سیاست کابل در قبال هر کشور همسایه و دخیل در قضیه جنگ و صلح افغانستان بازنگری شده و منافع برد – برد تعریف شود.
سوم؛ تغیر سیاست خارجی واشنگتن و تدبیر اساسی کابل: سیاست آمریکا به رهبری جو بایدن به گونه قطعی تغییر کرده و آمریکا رویکرد چند جانبه گرایی جهانی را که در دوران دونالد ترامپ کنار گذاشته شده بود؛ بر خواهد گرداند. چنان که که از همین حالا او ابتکار "اجماع جهانی برای دموکراسی"  را روی دست گرفته است که نشانه ی خوبی برای افغانستان است. اینکه آمریکا در سیاست خارجی خویش اهمیت افغانستان را چگونه تعریف خواهد کرد، تا هنوز معلوم نیست. آنچه که آشکار است نقش متحدین جهانی آمریکا به خصوص اتحادیه اروپا، ناتو و کشورهای آسیای به شمول جاپان و تا جایی هند در تعین مواضع و اقدامات واشنگتن در مورد افغانستان برجسته خواهد بود، زیرا در رویکرد سیاست خارجی کمپ دموکرات ها گفتگو و مذاکره اولویت اساسی شان بوده/خواهد بود. نقش مشورتی متحدین آمریکا در قضیه افغانستان و حتی کشورهای مانند چین و روسیه دارای اهمیت ویژه است که باید کابل آن را با خودش متحد نگهدارد.
درایت و ظرافت بازی دیپلماتیک کابل مسیر دوام حمایت از نظام جمهوریت را حتی در وضعیت تغییر سیاست آمریکا رقم خواهد زد.
در جمع بندی بحث؛ تحولات سیاسی و تغیر سیاست در واشنگتن حتمی و فوری نیست؛ با اعلام موضع رهبری جدید آمریکا تحولاتی در جهت گیری ها و صف بندی های سیاسی منطقه خصوصاً در بحث مربوط به صلح افغانستان پدید خواهد آمد. در دوره حکومت دونالد ترامپ بابت این که خودش دارای ثبات فکری و موضع ثابت سیاسی نبود؛ پیش بینی این که چه چیزی در سیاست اتفاق خواهد افتاد، برای دولتها و سیاسیون دشوار بود؛ چنانکه امانویل مکرون رئیس جمهور فرانسه گفته بود: " سیاست جهان در عصر ترامپ وابسته به این است که صبح بیدار می شوی، باید ببینی او چه چیزی تویت کرده است"، اما در رویکرد سیاست خارجی دولت جدید آمریکا به رهبری جو بایدن و کمپ دموکرات ها حداقل روند سیاست در مسیر سیاست گذاری توسط تیم متخصصین و اداره کاخ سفید باز خواهد گشت. به باور من آمریکا بار دیگر به جهان بیرون از آمریکا و چند جانبه گرایی جهانی باز خواهد گشت. در این بازگشت دوباره آمریکا پویایی در سیاست و هوشیاری در دیپلماسی کابل نقش عمده را بازی خواهد کرد، با توجه به اینکه دشواری های جدید در قالب بازی های پیچیده استخباراتی در منطقه به راه خواهد افتاد. احتمال این که پاکستانی ها از همین حالا تلاش ها و لابی گری شان را برای تلطیف روحیه و تغیر دیدگاه تیم جدید واشنگتن نسبت به طالبان آغاز کرده باشد؛ وجود دارد و بعید به نظر نمی رسد. به صورت کلی باید در میدان بازی های جدید و پیچیده سنجیده و خوب بازی کرد تا میدان را مانند گذشته نباخت!

 

 

 

دیدگاه شما