صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح و گفتمان ملی

-

صلح و گفتمان ملی

بربنیاد تیوریهابز بشر شرارت خواه و تعدی کننده است. برای کنترول این موجود در زندگی جمعی بایست ساختارهای منظم و سیستمهای مدیریتی تعبیه نمود تا بتوان از زیاده خواهیها در جامعه جلوگیری کرد. مطابق این نظریه دولتها به عنوان سازمان سیاسی دارای قوه قهریه در جامعه زاده شده ضرورت اساسی انسانهاست. دولت برای تنظیم امور انسانها باید شکل پیدا نماید و نقش جدی در حفظ نظم عمومیداشته باشد؛ دولت زمینه را مساعد نماید تا همه اعضای جامعه بشری در آن راحت و انسانی زندگی نماید. خشونت در ذات بشر نهفته است و هرگاه این روحیه در معادلات جمعی دخیل شود و تضاد منافع آن را بیشتر از همه تحت تأثیر قرار دهد، نظم طبیعی جامعه میگُسلد و جنجالها تبارز پیدا میکند. جامعه بشری آبستن تضادهای فردی و گروهیست، این تضادها وقتی جدی تر میشود که شروری و لجاجتهای بشری هیزوم آور این معرکه میگردد. در این حال است که جنگ بوجود میآید و کشمکشهای منافع رنگهای مختلف به خود میگیرد و جامعه را به تباهی سوق میدهد. بنابراین جنگ و صلح پدیده¬ی پیچیده¬ی در زندگی اجتماعی انسانهاست. این پدیده بار تاریخی نیز دارد و در درازای تاریخ سرنوشت بشر، افزونتر از همه پدیدهها، هزینههای سنگین را برای جامعه بشری به ارمغان آورده است.
نبرد در میدان صلح برای صلح ملی؛ افغانستان کشوریست که منازعات بزرگ و با ابعاد و عواملهای داخلی و خارجی داشته/ دارد. جنگ افغانستان در کنار عوامل مهم داخلی از جهت خارجی نیز متأثر بوده است. لذا جنگ در این کشور یک مسأله¬ی کاملن پچیده و دارای ابعاد پنهان و آشکاریست. به همان تناسب صلح در این کشور نیز خیلی درهاله¬ی ابهام و پچیده تعریف میشود. صلح افغانستان ربط پیدا میکند با سیاستهای بزرگ در سطح جهانی و رقابتهای آنان. همچنان صلح افغانستان زیر تأثیر بازیهای منطقوی بوده و است. در کنار اینکه این صلح باید در بعد داخلی خویش از شفافیت اساسی برای تمام مردم افغانستان برخوردار باشد و صلح برای مردم افغانستان تعریف واضح شود و در آن سرنوشت مردم افغانستان روشن گردد. بدبختانه، همان طوری که جنگ با ابعاد مختلف اش در سراسر این کشور از تمام مردم افغانستان قربانی گرفته و میگیرد؛ سزاوار این مردم است که باید صلح نیز برای آینده این مردم روشن باشد. صلح در چشم انداز امید بخشش بایست برای عامه¬ی مردم افغانستان پیامها و پیامدهای عملی و مفید داشته باشد. در چشم انداز صلح افغانستان، نیاز مبرم است که گفتمان ملی در این راستا شکل گیرد و در روشنی آن پروسه ملی صلح سازی را در کشور عملی گردد. فرایند صلح با وجه¬ی افغانستانی آن دنبال شود زیرا صلح برای افغانستان است نه برای کشوری دیگری، نه برای گروه خاصی. در تداوم مذکرات صلح روندهای ملی باید نقش ارزنده داشته باشد و مردم افغانستان از هر گام که در راستای تحقق صلح در کشور برداشته میشود آگاه گردد. صلحی که در آن نفع تودههای مردم افغانستان که در این نیم قرن بدبختی، قربانی داده اند نباشد، صلح نیست، بلکه تفاهم و معامله است. گفتمان ملی در سطح کشور ادامه¬ی مذاکرات صلح خواهانه و صلح سازانه را نظارت کند و راهکاری برای این فرایند میمون نزد مردم افغانستان واضح شود. تا گفتمان ملی در وابستگی منافع ملی در چانه زنیهای صلح خواهانه ظهور پیدا نکند، این پروسه بدستان دیگران خواهد بود و طبعا نتایج برخواسته از آن نفع بیشترش برای آنان رقم میخورد. نخبه¬گان کشور، فرهنگیان، نمایندگان مردم از اقشار مختلف مردمیدر کنار دولت جمهوری اسلامیافغانستان در این موضوع دخل و تصرف داشته باشند و آنگاه است که انتظار بهبودی و صلح مبتنی بر منافع ملی را از آن، میتوان داشت.
صلح به نفع همه است؛ در این تردیدی نیست که صلح و ایجاد فضای سالم زندگی تهی از جنگ و خشونت به نفع همه¬ی مردم افغانستان است. هیچ کسی از مردم افغانستان رضایت در ادامه¬¬ی جنگ را ندارد و هرگز این مسأله را نمیخواهند. اما شاید، گروههای خورد و شرارت پیشه¬یی باشند که در استمرار منافع بیگانگان و یا گروههای مافیای مواد مخدر، نفع خویش را در تداوم جنگ در کشور بدانند. آمارهای تکان دهنده¬¬ی از تولید، قاچاق و فروش مواد مخدر در بازارهای جهانی تأیید کننده این مسأله است. براین اساس، اگر صلح افغانستان را در محوریت افغانستان و منافع ملی افغانستان تعریف نمایم، لاجرم این موضوع را در شعاع ملی باید نهادینه بسازیم که صلح برای همه است و در آن همه نفع میبرند. این مطلب پارامتر وابسته¬ی است به چگونگی نگاه سیاسیون و مدیران ارشد افغانستان. دولت جمهوری اسلامیافغانستان در همسویی با احزاب سیاسی، نهادهای فعال و دموکراتیک و مردم محور در کشور، جامعه مدنی، رسانهها و سازمانهای فعال اکادمیک در کشور، میتواند این روند را به میکانیزم تبدیل نماید که در نخست صلح در محوریت مردم افغانستان تعریف گردد و دوم صلح به نفع تمام مردم این سرزمین شکل پیدا نماید. اینکار در واقع همان اجماع ملی است که در آن میتوان قدرت، عزت و پیروزی ملی و سراسری را برای مردم افغانستان رقم زد. در چنین صلحی زمینههای قطع جنگ و کشتار از میدان افغانستان برچیده میشود و یا حد اقل به صورت خیلی واضح روشن میگردد که چه کسانی ضد آرامش در افغانستان اند.
توجه به منافع ملی در قالب گفتمان ملی در پروسه صلح؛ گفتگوهای موجود بر سر صلح در بیرون افغانستان در تلاش این است تا در وابستگی و بر بنیاد تفاهم نامههای با ایالات متحده امریکا، مذاکرات صلح پیش برده شود، در حالیکه اصالت مردم افغانستان دارد و گفتمان ملی در مورد حل منازعه افغانستان باید شکل گیرد.
رویکرد توجه به منافع ملی و گفتمان ملی در این رابطه بربنیاد پذیرش همدیگر و همگرایی ملی در گفتگوهای صلح بایست شکل پیدا نماید. اگر چنین نباشد نشستن دور میز مذاکره این مطلب را واضح میکند که هرکسی در پی تحقق خواستههای خویش اند و منافع علیای ملی مطمح نظر نیست. در صورتیکه برای تأمین صلح در افغانستان به گفتمان ملی بر بنیاد منافع بزرگ ملی اصالت قایل نباشیم، عملن مردم افغانستان در این پروسه در حاشیه رانده میشود. وقتی نفع مردمیو ملی در نظر نباشد، صلح مردمینیست؛ صلحی که مردمینباشد به معنای معامله است و هرگز معامله در طول تاریخ  افغانستان به نفع مردم این کشور ختم نشده است. حمایت از نظام که موجود است و نظم مدیریتی کشور را بدست دارد، یکی از گوشههای منافع ملی است. زیرا تاریخ این مُلک واضح میسازد، هرگاه نظام سیاسی در کشور دچار رخوت و یا شکست شده است، دقیقا در همان بزنگاه سیاسی – تاریخی است که بیشترین ضرر را مردم افغانستان نموده اند.
با این وصف هرکسی که معتقد به منافع بزرگ ملی در کشور است، در حفظ چهار چوبهای حد اقل قانونی و ساختارهای نظام مند برحال کشور باشد. زیرا منافع جمعی و ملی همین را ایجاب میکند، تا خانه از بنیاد خراب نشود، بلکه برای اصلاح و بهسازی آن در چارچوب کلان ملی از منافعهای کوچک گروهی و لجاجتها حزر گردد. این گفتمان ملی در تقویت صلح سازی و به نفع عامه¬ی مردم افغانستان حمایت شود تا به خیر و صلاح ملی در سطح کشور منتج گردد.
صلح و عزت جهان؛ افغانستانِ عزتمند در سطح جهانی وابستگی اساسی به صلح و ثبات درون کشوری دارد. این جای شک نیست که همه¬ی مردم افغانستان این نکته را میدانند و باورمند هستند.
پس! توجه، حمایت و تقویت پروسه¬¬ی صلح با محوریت مردم افغانستان وجیبه¬ی ملی ما است. زندگی امروز در افغانستان برای اکثریت قاطع مردمان این کشور، سزاوار این مردم نیستند. جنگ و کشتارها در شهرها و گوشههای افغانستان، انسان افغانستانی را سلاخی میکند، مردان و زنان و اطفال افغانستانی کشته میشوند، مردم افغانستان آواره و بی خانمان و مهاجر میشوند، تمام قربانی این جنگ نیم قرنه را مردم افغانستان متحمل شده است. پس چرا به طبل میکوبند که تداوم همین سریال وحشت و کشتار است. این جنگ افغانستان را در حالتی قرار داده است که در هیج جای از دنیا به افغانستانی به دیده¬ی احترام آمیز نگاه نمیشود. افغانستان تصویر خون و خشونت را در اذهان همه انسانها تبلور میکند؛ اینها همه عامل بی عزتیهای این کشور به شمار میرود. بناً آنانیکه دوست دارند افغانستان از این بی عزتی جهانی رها یابد، صلح را در محور منافع مردم افغانستان حمایت خواهند نمود.   

دیدگاه شما