صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

اقلیت‌ها به مثابه توان بالقوه حوزه جمهوریت

-

اقلیت‌ها به مثابه توان بالقوه حوزه جمهوریت

افغانستان در این ایام یکی از حساس ترین لحظات تاریخی خود را سپری می نماید، مردم در انتظار نتایج نهایی مذاکرات صلح بین الافغانی هستند تا در فرایند آن نتیجهی حاصل گردد که همۀ اقوام خود را دخیل در مناسبات سیاسی بداند؛ مردمی که پس از سالیان طولانی تحمل جنگ و خشونت، اینک در آستانه دستیابی به یک صلح فراگیر اند تا راه و شیوهی را به منظور احقاق حقوق و تأمین آزادیهای اساسی خویش برگزینند و این پروسه ملی را به گونه ای مدیریت کنند که در پس زمینه آن حقوق و آزادیهای مشروع همه شهروندان در نظر گرفته شود.یکی از عواملی که در فرصت راهبردی صلح باید مورد توجه قرار گیرد، حقوق و آزادیهای اساسی اقوام و قبایلی است که به عنوان اقلیتهای محکوم همواره در حاشیه زندگی کرده و در حاکمیت کشور چندان نقشی نداشته اند؛ چه این که امروزه حقوق اقلیتها همانند حقوق بشر از جمله مسائل جنجالی است که در دو حوزه داخلی بین اقلیتهای محروم و قدرت مرکزی حاکم، و در عرصه بین المللی بین دولتها به طور جدی مطرح بوده و در دستور کار قرار دارد، احترام به حقوق اقلیتها بر مبنی اصل حقوق شهروندی در قانون اساسی تضمین گردیده است، جمهوریت به مثابه آئینه تمام نمای اقوام و قبایل کشور است که هر قوم و زبان، خود را در آن وضوح میبینند، با این حال، هر چند طی دو دهه حاکمیت دموکراسی در کشور، مسئله حقوق اقلیتها از جمله زنان و عقاید مختلف تا حدود زیادی محراق توجه زعیمان سیاسی بوده است؛ اما آنطوری که انکشاف در این زمینه صورت گرفته باشد مشهود نیست.
با آغاز مذاکرات صلح بین الافغانی، موضوع رعایت حقوق اقلیتها در این پروسه بیش از هر زمان دیگر سر زبانها افتاده است، در پیوند به این مسئله، موسسه حقوق بشر و محو خشونت افغانستان در یک تحقیق دریافته است که بیشتر اقلیتها به دلیل عدم حضورشان در روند صلح و تضمین نشدن حقوقشان در این روند، نگراناند. این تحقیق در مدت ۱۰ ماه در نُه ولایت انجام شده است که بر اساس آن اقلیتهای کشور در مورد تداوم جنگ به دلیل آنچه نبود تضمین بینالمللی و شکنندهگی وضعیت پس از صلح خوانده میشود، نگراناند. با این حال بر میتابد که نگرانیها و دیدگاههای اقلیتهای کشور باید در روند صلح مد نظر گرفته شود و هویت قومی، فرهنگی و زبانی آنها در این روند تضمین شود. در این تحقیق با ۵۵۰ تن از اقلیتهای قومی مصاحبه شده و از این میان ۸۰ درصد آنان گفتهاند که باید در روند صلح سهم داشته باشند.
بر اساس این تحقیق، ۲۰ درصد مصاحبهشوندهگان به این نظر بودهاند که هیأت مذاکرهکننده از آنان در گفتوگوهای صلح نمایندهگی نمیکند. به همین ترتیب، ۹۸ درصد تاکید کردهاند که باید حقوق اقلیتها در پروسه صلح تضمین شود. با این حال به نظر میرسد که مساله اقلیتها و رویکرد دو طرف مذاکره در قبال آنان بسیار مهم و سرنوشت ساز است. در حاکمیت پسا بن، حقوق اقلیتها مورد حمایت همه جانبه دولت افغانستان و جامعه جهانی قرار گرفت. قانون اساسی به عنوان تجلی گاه اراده ملی، به صورت چند بُعدی حقوق اقلیتها را مورد حمایت قرار داده است، در پرتو آن، مجریان قانون نیز تلاشهای در راستای تأمین حقوق آنان انجام داده اند؛ اما درست بر عکس آن، در زمان طالبان فشار و رفتار نادرست و خشن این گروه بر اقلیتها، در اوج بود. در گذشتۀ افغانستان هیچ حکومتی به غیرمسلمانهای ساکن در افغانستان دستور نداده بود که خانههای خود را با رنگ مخصوص نشانی کرده و یا پارچه مشخصی را در لباس خود آویزان کنند، اما طالبان چنین فرمانی را صادر کرده بودند. حالا با جدی شدن مذاکرات و تابیدن کورسوی امید صلح، نگرانیها در این مورد و چگونگی بهره بردن تمامی ساکنین افغانستان از مزایای صلح بر سر زبانها افتاده است.
افغانستان از بابت تنوع قومی و زبانی به مثابه باغ گل است که گلهای رنگارنگ را در خود پرورش و نمو داده است، طی دو دهه اخیر تا هنوز احصائیه و سر شماری دقیق از میزان نفوس که در تمام جغرافیای کشور صورت پذیرفته باشد انجام نگرفته است. اکثرا اقلیت و اکثریتها بر اساس احصائیههای قبلی و احتمالات در نظر گرفته میشود و از نگاه زبانی، بیش از نیمی از کشور فارسی زبان اند. متاسفانه حکومتهای پیشین و کنونی موفق نگردیده اند که سرشماری رسمی و معتبر در مورد ساختار قومی و فرهنگی کشور را انجام دهند.
نگرانی اقلیتهای کشور در مورد روند صلح قابل دفاع میباشد؛ زیرا در طول مذاکرات بین الافغانی، بعید است که گروه طالبان در مورد حقوق اقلیتها موضع منصفانهای اتخاذ کنند.
نظر آنها در مورد زنان تا هنوز چند پهلو و گنگ است. آنها عمدا از موضع گیری صریح و مشخص در این مورد اجتناب می کنند تا نگاه بنگاههای پرقدرت بینالمللی مدافع حقوق بشر را به این موضوع جلب نکنند. همینطور اقوام خرد و ریز و عقاید گوناگونی که در کشور زندگی میکنند نیز در قاموس طالبان جایگاهی نخواهند داشت، دولتمردان کشور نیز به این مسئله پی برده اند که در غیاب اقلیتها، همانند زنان، اقوام کوچک، باورها و عقاید مختلف، گروه طالبان همانند گذشته موضع رادیکالی دارند، نمایندگان جمهوریت که طبق عرف سیاسی رایج از آدرس چهار قوم در این مذاکرات اشتراک ورزیده اند نمیتوانند در حد و اندازههای نمایندگان اقلیتها از آنان نمایندگی نمایند، با این حال در این فرایند ضرورت است که همه خود را در چارچوب مذاکرات سهیم بدانند.
مساله دوم بحث مذاهب رسمی افغانستان است. برای اولین بار در تاریخ کشور مذهب جعفری در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده و پیروان این مذهب این فرصت را یافته اند که در احوال شخصیه براساس دستورات مذهبی خویش عمل کنند. مردم افغانستان از نظر همزیستی مسالمت آمیز پیروان مذاهب اسلامی، در تمام کشورهای مسلمان الگو بوده و پیشینه بسیار خوب و پر افتخاری در این مورد داشته اند. جنگهای مذهبی در کشور به وقوع نپیوسته است و زمینههای آن هم در این سرزمین وجود ندارد.
هرچند در این اواخر گروههای تروریستی داعش و دیگر افراطیهای پاکستانی با بمبگزاری و کشتار مردم، سعی در برهم زدن این زندگی مسالمت آمیز و روشن کردن شعله جنگهای مذهبی را داشته اند، اما با بردباری و درک درست مردم از نیت شوم آنها، این گروههای تندرو در این زمینه ناکام مانده اند. رویکرد طالبان با مساله ادیان و مذاهب روشن نیست. اما با توجه به تاریخچه رفتار این گروه، آنان علاقه مند توجه به حقوق اقلیتها نمیباشند. مشخص نیست که آیا طرف دولت افغانستان به حفظ دستاورد بیست سال اخیر در مورد حقوق اقلیتها پایبند هست یانه. اما دور از انتظار نیست که در صورت غفلت دولت و بی توجهی کشورهای قدرتمند جهان به این مساله مهم، کشور ما در این مورد عقبگرد داشته و حقوق اقلیتها دوباره پایمال شود.
اقلیتهایی همچون سیکها و هندوها، اکثرا به صورت گروهی کشور را ترک مینمایند. بعد از سقوط حکومت کمونیستها و آغاز جنگهای داخلی، به بهانههای گوناگون فشارهای زیادی بر هندوها و سیکهای کشور وارد شد تا در نهایت اکثر آنها به ناچار افغانستان را ترک کرده و به کشورهای دیگر پناهنده شده اند. در دولت کنونی نیز این اقلیتها همانند سائر مردم افغانستان با حملات انتحاری زیر نام داعش، به صورت هدفمند مورد کشتار دسته جمعی قرار گرفت اکنون ساحه حضور سیاسی در معادلات کشور برای آنان محدود گردیده و ترس از آن دارند تا مبادا گروههای افراطی مجددا این اقلیت بی ضرر را مورد حمله قرار دهند، کوچهای اجباری آنان در این اواخر ناشی از چنین حملات هدفمند میباشد، اگر تمامی این هموطنان ما برای همیشه افغانستان را ترک کنند، عملا جای بحثی در این مورد باقی نخواهد ماند، طالبان در بخش استفاده از ابزارهای دینی برای پیشبرد اهداف قومی تخصص دارند و نیت اصلی شان هم همین است. به همین خاطر نگرانی اقوام کشور از اهداف شوم طالبان بجا و قابل درک است، نمایندگان حوزه جمهوریت با درک از حساسیت موضوع، تلاش نمایند تا زمینه حضور اقلیتها را در پروسه صلح فراهم سازند، کتگوریهای مختلف آنان اعم از زبانی، عقیدتی و نژادی میتوانند صلح افغانستان در داخل و خارج از کشور معنی دارد سازند، به تناسب آن، حمایتهای جامعه جهانی از حوزه جمهوریت نیز گسترش خواهد یافت، دلگرمی اقلیتها به کشور و نظام سیاسی پشتوانه بزرگی در راستای حمایت ازنظام میباشد، طالبان از حضور رنگین کمان اقوام و عقاید در میز مذاکرات شوکه خواهد شد، آنان نمیتوانند با حضور کثرت گرایان در گفتگوهای صلح، خود را در مواجهه با عموم مردم افغانستان قرار دهند، بنا بر این از هر سو که محاسبه نماییم، حضور اقلیتها میتواند بستر مناسب همدیگر پذیری را در کشور پهن نموده و افغانستان یک دل و یک نوا را بیش از قبل به هم پیوند دهد، قوت وحدت و همدلی به گونهی است که هیچ قدرتی نمیتواند در برابر آن مقاومت نماید.

دیدگاه شما