صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تخریب زیرساخت‌های صلح و همزیستی عادلانه

-

تخریب زیرساخت‌های صلح و همزیستی عادلانه

«صلح» به مفهوم سازش در نگاه لغویان، و به مفهوم همزیستی مسالمت آمیز، برقراری مناسبات عادی کشورها با یکدیگر، داشتن دنیایی فاقد جنگ در دیدگاه فقه سیاسی اسلام، و به مفهوم فقدان نظام تهدید، به کار انداختن دستگاه قوی الزام در برابر طرف مقابل، در فرهنگ علوم سیاسی می باشد.
صلح با مفهوم امنیت گره خورده، زمینه ساز آسایش است. تا صلحی نباشد، امنیت تجربه نمی شود، به همین دلیل صلح و امنیت از نیازهای فطری انسان و در زندگی اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است. فیلسوفانی مثل «کانت»، «بینتام»، «روسو» و دیگران طرحهایی در زمینه صلح ارائه دادند. و در زمینه کنگره ها زیادی در راستای صلح و امنیت از جمله کنگره «وین» (1815م – 1814) ، کنفرانس های صلح اولی لاهه (18 مه 1899) کنفرانس دوم لاهه ( 15 ژوئن 1907 – 18 اکتبر 1907) ، کنفرانس صلح پاریس )1919م برگزار شده که بیانگر اهمیت صلح و نشان عزم همگانی بر اصل «امنیت» است .
صلح در آموزه های اسلام نیز جایگاه خاصی دارد، برقراری صلح از مهمترین اهداف مکتب اسلام و از اصول بنیادین نظام حقوقی اسلام و از مسائل بنیادین فقه سیاسی اسلام است و در هیچ نظامی به اندازه «اسلام» بر صلح تکیه نشده است. صلح هم در قرآن، هم در سنت نبوی و هم در دیدگاه فقیهان و اندیشمندان اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است.
طرح و تیوری صلح در افغانستان و از جمله «صلح طالبان» یا «صلح با طالبان» و به خصوص تکیه بی حساب ایالات متحده آمریکا بر مبنای همین دیدگاهها شکل گرفته و به میزان گرم شدن تنور جنگ و تخریب زیرساختهای اقتصادی، فرهنگی و علمی؛ تنور گفتگو با طالبان، برگزاری اجلاس و رایزنیهای صلح در داخل و خارج نیز گرم می شود. ولی آنچه که امروز گفتمان صلح با طالبان را در هاله ای از ابهام برده، باورمندی طالبان با قواعد صلح عادلانه و پایدار است، به خصوص رخدادهای فجایع وحشتناک ضد بشری ماههای اخیر هرگونه پایبندی گروههای تروریستی را با صلح عادلانه از بین می برد.
یکی از زیرساختهای صلح پایدار، تقویت معرفت و دانایی و توسعه یافتگی دانش و فرهنگ است. هرگونه عناد و ایجاد محدودیت نسبت به معرفت و دانایی، به خصوص تخریب زیرساختهای علم و فرهنگ، در تضاد آشکار با صلح و همگرایی است.
آنچه امروز گفتمان صلح با طالبان را در هاله ای از ابهام و تردید برده، باورمندی طالبان با قواعد صلح عادلانه و از جمله تن دادن به کاهش خشونت و انتحار، تن دادن به آتش بس پایدار، رعایت حقوق بشر، تن دادن به حقوق و مشارکت سیاسی زنان، اجازه فعالیت برای دولت و مؤسسات بین المللی در مناطق تحت کنترل طالبان برای ارائه خدمت صحی و پزشکی، کمکهای بشردوستانه و خدمات آموزشی برای زنان و کودکان و دست بر داشتن از اعمال تبعیض نژادی و مذهبی است. ولی متاسفانه بایست گفت که رخدادهای فجایع وحشتناک ضد بشری ماههای اخیر و شدت یافتن جنگ و خشونتها و حملات کور به جان غیر نظامیان، از جمله کشتن خبرنگاران، تخریب مراکز آموزشی پایبندی گروههای خشونت طلب را با اصول و قواعد صلح عادلانه دچار تردید می کند.
عناد گروههای تروریستی، با ارزشهای حقوق بشری، حقوق اجتماعی و سیاسی زنان، و پایبندی به عدالت، کرامت انسانی و آسایش شهروندان، دیرینه و کهن است که ریشه در باورها و اندیشه های افراطی و تکفیرگرایانه آنها دارد و دست برداشتن از باورهای خشونت بار و به وجود آمدن تغییر و تحول در اندیشه و اعتقاد متصلبانه و تکفیر گرایانه آنها دشوار است. هرچند که برخی بر این باورند که در اندیشه طالبان و جریانهای افراطی ممکن است چنین تحولی پیش بیاید، چنانکه روزی طالبان، جهاد و جنگ را با آمریکا که کافر می دانستند واجب و وظیفه دینی شان می پنداشتند، و راه یافتن به بهشت را در گرو نبرد با آمریکا و هم پیمانان آن می دانستند، ولی با تحولی که در اندیشه و فکر طالبان پدید آمد، دست دوستی با آمریکا دادند و از باوری که آنها را به جنگ علیه نیروهای خارجی وامی داشتند دست برداشتند.
صلح در نخست باید در ذهن شکل بگیرد، همان گونه که جنگ پیش از آنکه رخ دهد، در ذهن شکل میگیرد. و آنچه که صلح را در ذهن پدید می آورد، عالمان و اندیشمندانی است که به صلح می اندیشند و ضرورت آشتی را از طریق آموزش در مدارس، مراکز علمی – فرهنگی، در ذهن جامعه نهادینه می سازند.
علم و اندیشه از زیرساختهای مهم صلح پایدار است. شکل گیری صلح بدون توسعه یافتگی علم و دانش و اهتمام به گسترش فرهنگ آشتی و زندگی مسالمت آمیز امکان پذیر نیست.
به میزانی که جامعه و آحاد مردم از ثمرات علم، فناوری و نو آوری بهره مند شوند، و به میزانی که دانایی توسعه یابد، شخصیتهای علمی و پیشکسوتان فرهنگی و اندیشه در جامعه ظهور کنند و به میزانی که بستر مناسب برای آشنایی دانش آموزان و دانشجویان با مهارتها و مشاغل علمی، بستر و فضای مناسب گفتمان پیرامون تأثیر علم، فناوری و نوآوری بر زندگی روزمره مردم به وجود آید و تمهیدات لازم برای ارتقای کمی و کیفی علم ایجاد گردد؛ زمینه های خشونت از ذهن زدوده می شود، جامعه به زندگی مسالمت آمیز باورمند می گردد و عزم همگانی برای صلح پدید می آید.
و همچنین علم نقش مهمی در ایجاد توسعه پایدار و به وجود آوردن شرایط مناسب برای استفاده از منابع خدادادی، رفع نیازها، به وجود آمدن ثبات نظام حیاتی، و شکل گیری نظم و زیبایی زندگی اجتماعی دارد. در راستای توسعه خرد و علم، بیماریهای روحی و جسمی ریشه کن می شود. به جای جامعه بیمار، جامعه سالم شکل می گیرد. بی هیچ تردیدی شتاب تولید علم ارتباط نزدیک با شتاب صلح و توسعه دارد و از زیرساختهای مهم صلح و آرامش به حساب می آید و از این رو، هرگونه عناد و تخریب زیرساختهای علم، از بین بردن بستر و زمینه شکل گیری علم و رشد دانش در تضاد آشکار با ادعای صلح و همزیستی است. و متاسفانه از بین بردن زمینه های آموزش، تخریب مکاتب و مراکز علمی به وسیله طالبان و گروههای تروریستی همواره گزارش شده چنانکه طالبان پس از آنکه در ۲۲ عقرب   1399به ولسوالی دهراود حمله کرده و کنترل آن را به دست گرفتند زمینه تخریب و تاراج را فراهم کردند و مقامهای محلی ولایت ارزگان تایید کردند که طالبان زمینه تخریب ادارات و تاراج وسایل این ادارهها را از جمله دارالمعلمین ولسوالی دهراود را فراهم کرده صندلیها و میزهای دارالمعلمین را بردند و این مرکز را تخریب کردند.
همچنین بر اساس اعلامیه کمیسیون مستقل حقوق بشر که روز یکشنبه 2 سنبله 1399 منتشر شد، تنها در چهل روز اخیر هفت باب مکتب در ولایتهای تخار، بادغیس، فاریاب، بلخ، غزنی و میدانوردک از 25 سرطان 1399 تا 2 سنبله 1399 به آتش کشیده شده و یا تخریب شده است. و کمیسیون آن را به طالبان و گروههای ناشناس نسبت داده است (روزنامه هشت صبح 2سنبله 1399https://8am.af/human-rights ) متاسفانه رخداد این حوادث و حوادث مشابه که تکرار آن امر عادی به شمار می رود، به خوبی نشان می دهد که طالبان و گروههای تروریستی تا هنوز در پی تخریب زیرساختهای صلح پایدار است و تا هنوز فاصله زیادی به شکل گیری صلح عادلانه و فراگیر وجود دارد.

 

 

 

دیدگاه شما