صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مدیریت جنگ توسط نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان

-

مدیریت جنگ توسط نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان

پس از بیست سال همکاریهای امنیتی دوجانبه میان افغانستان و آمریکا، این کشور هم اکنون وارد فاز عملی خروج سربازان اش از افغانستان گردیده است، در تازه ترین مورد، وزارت دفاع آمریکا شمار سربازان اش را در افغانستان به 2500 تن کاهش داده است که این میزان، بیانگر پایینترین سطح حضور سربازان این کشور در افغانستان طی دوره حضور شان بوده است، در این میان اما به نظر میرسد که نیروهای امنیتی افغان از ظرفیتهای لازم رزمی در برابر تروریزم بین المللی برخوردار گردیده است.
در پیوند به خروج نظامیان آمریکایی، مسئولان امنیتی کشور واکنشهای مشابهی داشته اند، رحمت الله اندر سخنگوی شورای امنیت ملی میگوید که خروج نظامیان آمریکایی بر امنیت افغانستان تأثیر قابل توجهی ندارد و نیروهای امنیتی افغان از تواناییهای لازم در امر تأمین امنیت کشور برخوردار اند، به گفته آقای اندر هم اکنون 95% مدیریت جنگی توسط نظامیان افغان سوق و کنترل میگردد، با این حال بر اساس توافقنامهی که میان آمریکا و طالبان در دوحه منعقد گردیده بود، آمریکا ملزم به کاهش نیروهایش از افغانستان مطابق به جدول زمانی است، در قبال آن طالبان نیز متعهد میباشند تا روند گفتگوهای صلح را مطابق به توافقنامه ادامه داده و تهدیدی بر علیه نیروهای آمریکایی از آدرس آنان متوجه نگردد.
با این حال مسئله خروج نیروهای آمریکایی همواره یکی از دغدغههای امنیتی افغانستان بوده است، به باور کارشناسان نظامی، در فقدان نیروهای بین المللی، نظامیان افغان در جنگهای پیچیدهی تروریستی در زنجیرهی چالشها محصور خواهد ماند، در همین حال وزارت دفاع ملی میگوید که نیروهای امنیتی و دفاعی میتوانند در نبود نیروهای امریکایی امنیت کشور را تامین کنند، روح الله احمدزی سخنگوی وزارت دفاع شام روز شنبه، ۲۷ جدی در مصاحبهی با رادیو آزادی گفت که نیروهای دفاعی و امنیتی کشور در حال حاضر نزدیک به صددرصد عملیات را بهگونه مستقلانه در مقابل تروریزم به پیش میبرند و از تواناییهای لازم در بخش عملیات زمینی و هوایی برخوردار هستند و افزون بر آن تعهدات جامعه جهانی و همکاران ستراتژیک افغانستان در ادامه کمک و همکاری با نیروهای امنیتی و دفاعی پابرجاست و این کمکها ادامه خواهد داشت، در همین ارتباط ماموریت حمایت قاطع (ناتو) در افغانستان نیز اعلام کرده که اردوی ملی افغان امور آموزش و پرورش نیروهای تازه جذب شده را به دست گرفته است، این سازمان روز شنبه، در یک پیام تویتری نوشته بود رهبری وزارت دفاع میتواند سربازان توانا را برای تامین امنیت افغانستان آماده سازد، این در حالیست که هم اکنون بیش از بیست گروه تروریستی در خاک افغانستان با حملات تروریستی و جنگهای رو در رو بر علیه نیروهای امنیتی و مردم افغانستان عملا میرزمند، عمده ترین این گروهها طالبان میباشند که هم اکنون مسئولیت رهبری سائر گروههای افراطی را نیز به عهده دارند.
با این حال مطالعه از شواهد و قرائن امنیتی که بارها در جای جای افغانستان رقم خورده است بیانگر واقعیت اظهارات نهادهای امنیتی است، با اینکه طالبان از طولانی مدت بدینسو پلان ترتیب جغرافیای مشخص در خاک افغانستان را داشتند / دارند؛ تا کنون به تحقق این رویای شان موفق نگردیده اند، این گروه در نظر داشتند / دارند تا چند شهر کشور را عملا در کنترل داشته باشند که در چارچوب آن بتوانند شوراهایی از این گروه را که در شهرهای پاکستان مسکن گزیده اند به داخل کشور منتقل نمایند، شهرهای مورد نظر آنان مراکز ولایات هلمند، غزنی، کندز و بغلان بود که در پیوند به آن حملات خونباری را نیز بر نقاط مرکزی شهرهای یاد شده تدارک دیدند و بخشی از این شهرها را در کوتاه مدت در اختیار گرفتند.
اما نیروهای امنیتی افغان در جنگهای رو در رو چنان ضربات مهلکی بر هستههای مسلح این گروه وارد نمود که با وجود ملیشههای سرسخت و آپدیت شده با ارزشهای طالبانی، آنان را مجبور به فرار از استقامتهای یاد شده نمود و در کوتاه مدت این شهرها از وجود آنان پاکسازی گردید.
جنگهای پارتیزانی به هدف جبران شکست
شکستهای پیهم طالبان در میادین جنگ، ناتوانیهای این گروه را در منظر جامعه جهانی و کشورهای تمویل کننده اش برجسته ساخت، قبل از این آنان ادعای تسلط بر تمامیت ارضی را لابیگری میکردند؛ اما این جنگها چنان غلظت نظامی آنان را زیر سئوال برد که در بسا موارد فرماندهان جنگی شان پس از شکست جنگهای جبههی دچار اختلاف و چند دستگی گردیدند، کندز یکی از شهرهایی بود که دوبار مورد حملات مکرر گروه طالبان قرار گرفت؛ پس از دوبار شکست در این شهر، بخشی از بدنه ملیشهی آنان بر اثر اختلافات و تنشهای ناشی از شکست متلاشی گردیدند، همینطور در ولایات فراه و غزنی نیز ریخت و پاشهای در صفوف ملیشههای آنان گزارش گردیده است، با این حال وقتیکه آنان به واقعیت جنگهای رو در رو پی بردند، در راستای دستیابی به اهداف شان تغییر شیوه دادند و گزینهی حملات پارتیزانی را در چندین کتگوری روی دست گرفتند، قبل از آن، تنها مراکز نیروهای امنیتی افغان اهداف نظامی این گروه تلقی میگردید، وقتیکه این شیوه راه بجایی نبرد، فعالان مدنی، اهالی رسانه، سیاسیون، دانش آموزان و دانشجویان و در یک نگاه کلی هر کتلهی که زیر چتر جمهوریت زندگی مینمایند در تعریف اهداف نظامی آنان اضافه گردید، گروه طالبان از دل این تاکتیک، اعمال فشار افکار عمومی بر علیه دولت را جستجو مینمایند و از سوی دیگر در جریان پروسه صلح خواهان برجسته سازی ادعای شان مبنی بر کنترل حداکثری در این آب و خاک را فریاد میکشند، حملات پارتیزانی این گروه، افغانستان را به برهوت ساکنان آن مبدل نموده است که هر روز را مردم کابل و کلانشهرها با مشاهدهی انتحار و انفجار سپری مینمایند، با این حال هرچند نیروهای امنیتی افغان در جنگهای رو در رو همیشه موفق بوده اند؛ اما حملات کور و ناگهانی طالبان که با استفاده از تاکتیکهای ترور و کارگزاری ماینها در سطح شهرها اعمال میگردد، جامعه را دچار هرج و مرج و بی نظمی نموده است، روزنامه نگاران اهداف ابتدایی آنان هست، قربانیهای قابل توجهی را متحمل گردیدند، این قشر جامعه مدنی با آسیب پذیری از ترورهای هدفمند در امور روزمره شان دچار تزلزل و خبط پذیری گردیده اند، بعضی از این چهرهها ترک کشور را نسبت به ماندن در فضای کشتار ترجیح میدهند؛ لذا عملکردهای پیشگیرانه نیروهای امنیتی افغان در مهار این معضل اجتماعی تا کنون به صورت قابل توجه راه بجایی نبرده است؛ هرچند در این اواخر تعدادی چشمگیری از عاملان قتلهای زنجیرهی بازداشت و شناسایی گردیدند تعدادی دیگر نیز تحت بررسی استخبارات کشور قرار دارند؛ اما این حالت بعد از وقوع حملات مرگبار مورد غور و بررسی قرار گرفته است، بخش استخبارات نیروهای امنیتی مکلف اند که مانع حملات تروریستی این گروه در دل شهرها و قصبات گردند، از این منظر آنان نتوانسته اند به موفقیتهای رضایت بخش دست یابند، طوری که در این اواخر اکثرا واکنشهای نهادهای امنیتی پس از کشتار، تنها نشر آمار و گزارش دهی از نحوه انجام حمله بوده است، نیروهای امنیتی کشور، استوانهی ثبات و قوام نظام است، مردم افغانستان به این نیروهای امیدواری و دلبستگی دارند، انتظار میرود که مقامات سیاسی و رئوس نظامی در انگارههای نظامی و استخباراتی واقع بینانه عمل نموده و هر آن مانعی که بر سر راه فعالیت و کشف آنان سد گردیده است را بردارند؛ این واقعیت است که قدرت نظامی طالبان شبیه به ببرهای کاغذی است که با یک فوت معلق در هوا میگردد، اما اینکه چرا مسئولین نظامی و امنیتی نمیتوانند همانند جنگهای جبههی در کشف و بازدارندگی حملات تروریستی مفید عمل نمایند جای بحث و تردید است؛ لذا میتوان گفت که نظامیان افغان در نبود نیروهای آمریکایی و ناتو توان مقابله با هراس افگنان در برهوت افغانستان را دارا میباشند، در صورتیکه هرگونه کم کاری در جهت کشف و استخبارات مورد غور و شناسایی قرار گرفته و ضعفهای آن در اسرع وقت برطرف گردد، با این حال، تنها اکمالات لوجستیکی، تأمین منابع  تسلیحاتی و مادی که آمریکا و ناتو با نیروهای امنیتی افغان همکاری لازم را بنمایند، از منظر قدرت نظامی، افغانستان در برابر هیچ گروه تروریست آسیب پذیر نخواهد بود.

دیدگاه شما