صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نگاه واقع‌بینانه به آینده صلح از منظر دولت بایدن

-

نگاه واقع‌بینانه به آینده صلح از منظر دولت بایدن

در بحبوحه ترورهای هدفمند و روز افزون در کابل و تداوم جنگهای رو در رو، بیش از دوهفته میگذرد که دور دوم گفتگوهای صلح بین الافغانی همچنان به کندی پیش رفته و تنور آتشبازی نسبت به زمانهای قبل داغتر گردیده است. دور اول مذاکرات سه ماه طول کشید تا به توافق صرفا سه صفحهای در مورد فرایند گفتگوها دست یافتند و در بدو ورود به دستور کار بررسی موضوعات اصلی با وقفه دوهفتهای مواجه شد، با توجه به حرکت لاک پشتی دولت ترامپ، رویکرد دولت بایدن در این فرایند صلح به طوری که صریحا اعلام کرده باشد مشخص نیست؛ اما تلویجا چنین به نظر میرسد که وی و کابینه اش با تمام ساز و کارهای ترامپ در قبال صلح افغانستان موافق نیست، در همین حال، خشونت طالبان در حال افزایش است و دولت افغانستان هم با چالشهای سیاسی و امنیتی دست و پنجه نرم میکند. هنوز چشم انداز مذاکرات معلوم نیست، اما این فرایند صلح همچنان بهترین شانس افغانستان برای دستیابی به راه حل سیاسی و تضمین آینده صلحآمیز به شمار میرود. علاوه بر این، واشنگتن نیز همچنان محور این تلاشها خواهد بود، به طوری که دستیابی به این مرحله شکننده نیز بدون فشار و اهرمهای مداوم آمریکا ممکن نبود.
با دستور 17 نوامبر دونالد ترامپ برای کاهش نیروهای آمریکا در افغانستان از 4500 به 2500 نفر موقعیت بایدن پیچیدهتر شده است. طالبان احتمالا این اقدام ترامپ را تایید بازگشت این گروه به قدرت قلمداد کردهاند، در حالی که دولت و مردم افغانستان در زمان حاکمیت ترامپ بزرگترین مزیت خود را از دست داده بود و چیزی از این مذاکرات عایدشان نمیگردید. این کاهش نیرو به 2500 نفر، توازن مذاکرات را تغییر داده است. مگر اینکه تمدید ماموریت ناتو-آمریکا مبنی بر استقرار پایگاه ضد تروریزم در کشور و حمایتهای لوجستیکی از نیروهای امنیتی افغان، رویاهای نافرجام تروریزم بین المللی را بیش از قبل با بن بست مواجه سازد، به طوری که طالبان را همزمان از مجاری دیپلماتیک و جنگهای رو در رو تحت فشار مضاعف قرار داده، دولت و مردم افغانستان با استفاده از چنین فرصت، سنگ تمام تمامیتخواهی تروریزم را با خط و نشان کشیدن بر محور جمهوریت بنا نهند، در این حالت طالبان دو راه بیشتر در اختیار ندارند، یا به خواستههای مردم افغانستان و جامعه جهانی زیر سقف جمهوریت به زندگی شهروندی روی آورده و یا آنقدر سرکوب خواهند شد که همانند نهضت اسلامی تاجکستان، به چارسوی دنیا متواری گردیده و رؤیای اشتراک در بدنه قدرت را برای همیشه با خود دفن خواهند کرد.
نگاه بایدن پیرامون افغانستان
جوبایدن دارای سابقه دیرینهای است که مسیر سیاسی احتمالی وی را ترسیم میکند، اما  گفته میشود که بایدن به عنوان رئیس جمهور، نقش جدیدی را ایفا میکند و لزوما به دیدگاههای خود در دوره معاونت رئیس جمهوری یا سناتوری تکیه نخواهد کرد. وی همواره از حضور نظامی در افغانستان دفاع کرده، بر مقابله با تروریسم متمرکز شده و اشاعهی دموکراسی در جهان به خصوص افغانستان را که یکبار در زمان حاکمیت طالبان از رژیم تحت سلطه آنان مورد حملهی خونبار قرار گرفتند در محراق توجه خود قرار خواهد داد، با این حال، تمایل به حفظ نیروی کوچک ضد-تروریسم (چند هزار نیرو به پیشنهاد بایدن) میتواند بازنگری جدی در قبال سیاستهای ناکام ترامپ در مسئله افغانستان به حساب آید؛ زیرا ترامپ بی مهابا و در فقدان آگاهی لازم از پیامدهای خروج شتابزده، به طور غیر مسئولانه حکم بازگشت سربازان به خاک آمریکا را امضا مینمود، با این حال اگر این دیدگاه اعلامی به سیاست آینده تبدیل شود، دولت بایدن مسیر واقعی مبارزه با تروریزم را انتخاب کرده است؛ زیرا واضح است که طالبان با آن قرائت رادیکالی و زاویه نگاه محدود پیرامون تعاملات جهانی، هرگونه روابط با دنیا را با استناد به ارزش و غیر ارزش « مومن و کافر » جستجو مینمایند چنین قرائتی در سیاست امروز توسط هیچ دولت و جریان سیاسی در جهان جایگاه ندارد؛ زیرا جهان امروز به سان دهکدهی کوچک پیوند و در هم تنیدگیهای تنگاتنگی باهم دارند که چنین قرائت رادیکالی پیرامون همنوعان، ثبات و امنیت منطقه و جهان را با چالش مواجه میسازد، بنا بر این تاکید بیشتر بر ثبات منطقهای یکی از تفاوتهای بایدن با دولت ترامپ است، اگر هم احیانا آقای بایدن نیز راه خروج بخش عمده سربازان آمریکا را بپوید، انتظار میرود که دولت وی بر خروج «مسئولانه» تاکید کند. همچنین، دولت بایدن به ترمیم روابط آمریکا با متحدان نزدیک نظیر شرکای ناتو نیز خواهد پرداخت که در افغانستان دوشادوش آمریکا کار کرده و در بسیاری از جنبهها به حضور آمریکا در افغانستان متکی هستند که در زمان حاکمیت آقای ترامپ، تقابل با ناتو نیز در حال وقوع بود، با این حال بایدن تصریح کرده است که دولت جدید آمریکا در خروج از افغانستان نگرانی شرکای خود را نیز لحاظ خواهد کرد.
طالبان و افت و خیزهای پنهانی
از زمان انعقاد توافقنامه دوحه تا به حال این سوال اصلی مطرح بوده است که آیا طالبان استفاده از خشونت را به طور موثر کاهش خواهد داد یا خیر و اگر چنین نکرد چه تاثیری بر فرایند صلح خواهد داشت. مسلما شورش طالبان در افغانستان همچنان پابرجا بوده و حتی تهاجمیتر شده است. رفتار طالبان به طور قابل توجهی مسیر خشونت را جنون آمیزتر از قبل برگزیده است و این گروه تلاش میکند تا نیروهای جنگی خود را تا جایی که توافق با آمریکا را به خطر نیندازد، فعال نگه داشته و آستانه تحمل آمریکا را محک بزند.  تا ماه اکتبر، جنگجویان طالبان با حملات وسیع اطراف ولایت هلمند را تهدید کردند و یکی از محدودیتهای اصلی (عدم حمله مداوم به مراکز ولایتها) را نقض کرده است. طی هفتههای اخیر، طالبان همین رفتار را در اطراف قندهار نیز تکرار کردند و تعدادی از مراکز راهبردی محلی را هدف قرار داده است؛ علاوه بر آن، کشتار غیر نظامیان و ترورهای هدفمند زنجیرهی با تاکتیک انکار، از نقضهای غیر اعلامی توافقنامه دوحه به حساب میآید افت و خیزهای طالبان در جریان مذاکرات صلح با صبغهی خشونت همواره نگرانی مردم افغانستان و فعالان حقوق بشری را در سراسر جهان به همراه داشته است؛ بنا بر این با توجه به اینکه حکومت بایدن بازنگری در مورد پروسه صلح افغانستان را روی دست خواهد گرفت و در مراحل آن، سنجش میزان نقض توافقنامه آمریکا – طالبان را از سوی این گروه به کانون توجه اساسی اش در مسئله افغانستان متمرکز خواهد ساخت، لذا توجیهی که طالبان در این قبال ارائه خواهد داد انشعاب داخلی شان را یدک خواهند کشید و یا بی اعتنایی به مفاد توافقنامه را با زمزمهی « توکل» به دولت بایدن خواهند رساند، لذا در کوتاه مدت این گروه مکلف به پاسخگویی در موارد یاد شده است؛ چنانچه از اظهارات شاه محمود قریشی مبنی بر اینکه گفته است «آمریکا باید روند صلح افغانستان را ادامه داده و نسبت به تعهد برای خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان پایبند باشد» در واقع نگرانی پاکستان و نیروهای نیابتی اش را در مورد آینده افغانستان مضاعف نموده است، به نظر میرسد که اظهارات توأم با نگرانی وزیر خارجه پاکستان، در واکنش به اظهارات کابینه بایدن در امر بازنگری مفاد توافقنامه صلح است که آنان را بیش از قبل نگران ساخته است.
کابل و نگاه انعطاف پذیر در قبال صلح
دولت افغانستان از ابتدا تلاشها به رهبری دولت ترامپ برای دستیابی به راه حل سیاسی را مورد انتقاد قرار داده بود و از آن زمان برای مشارکت در این فرایند با شیوهی که ترامپ القا نموده بود اکراه داشته است. مقامات افغان سال 2018 مذاکره دوجانبه آمریکا با طالبان بدون حضور دولت افغانستان را خیانتی توصیف کردند که مشروعیت قانونی کابل را زیر سوال میبرد، جامعه مدنی نیز در این نگرانی رئیس جمهور غنی و مقامات ارشد دولتی سهیم هستند که فرایند صلح به رهبری آمریکا برتری دولت افغانستان را از بین برده و موجودیت آن را به مخاطره انداخته است، و در آخر اینکه، طالبان باید با دوراندیشی به هشدارهای تلویحی دولت بایدن باید وقع گذاشته و فرصت به وجود آمده صلح را چنان مورد استفاده قرار دهند که از دل آن بتوانند به همزیستی مسالمت آمیز با سائر شهروندان رو بیاورند؛ بنا بر این بسیاری از مقامات دولت بایدن احتمالا به توافق تیم ترامپ با این گروه شورشی مشکوک خواهند بود و اگر خیلی با نگاه خوشبینانه به مسئله بنگریم لزوما آنان مثل دولت ترامپ به توافق با طالبان مشتاق نخواهند بود. اگر طالبان به حفظ توافق دوحه و به ثمر رسیدن پروسهی صلح از مجاری دیپلماسی امیدوار است، باید با اقدامات معتبر و ملموس که نشان دهنده عدم خشونت و توقف کشتارهای سیستماتیک باشد به آمریکا و دولت افغانستان ثابت سازند که این گروه تعهدات ضدتروریستی خود را جدی گرفته و ضریب خشونتها را نسبت به زمانهای قبل از انعقاد توافقنامه کاهش داده است. همچنین، اگر طالبان به دنبال راه حل واقعی برای جنگ افغانستان است، این گروه باید آمادگی خود برای صلح و آشتی واقعی (و گذار تدریجی به تشکیلات سیاسی غیرخشونت گرا) را نشان دهد که لازمه هر نوع راه حل پایدار جنگ است؛ ورنه اگر بنا باشد که این گروه همچنان آلهی دست استخبارات پاکستان و منطقه در جهت تخریب پروسه صلح همچنان پا فشاری نماید، در کوتاه مدت محکوم به سرکوب گردیده و یا با نگاه خوشبینانهتر همچنان در دل مغارههای بی در و پیکر باقی خواهند ماند.

دیدگاه شما