صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تضرُع طالبان به درگاه آمریکا-بخش اول

-

تضرُع طالبان به درگاه آمریکا-بخش اول

جنگهای خونین افغانستان به صورت عموم دو عامل داشته است. اول قدرت طلبیهای جناحی در داخل، دوم دخالتهای کشورهای بیرونی در امور افغانستان. این سریال خشونت زایی در حدود چهل و دو سال است که در کشور ساری است و از مردم افغانستان قربانیهای بی حد و بی شماری را گرفته است. ظهور طالبان از درون جنگهای داخلی افغانستان نمونه آشکاریست که وابسته به دو عامل فوق می باشد. زایش گروه طالبان در بیرون از مرزهای افغانستان و داعیه داشتن حاکمیت بر سراسر کشور به صورت انحصاری همه نشانههای است که لجاجتهای سیاسی را در این سرزمین هویدا می سازد. در این نیم قرن بدبختی افغانستان، گروههای متخاصم و طرفهای درگیر جنگ هرگز نتوانستند با روحیه وطن دوستی و مردم دوستی از منافع گروهی خویش بگذرند و خصومتها را با روند مصالحه به پایان رساند. گروه طالبان از همه بیشتر شیوه خصم را در پیش گرفته است و دشمنی خود را در برابر مردم افغانستان در این بیست سال اخیر با میکانیزم خون و وحشت به اجرأ گذاشته است.
از یک سال پیش به این طرف گروه طالبان با امریکاییها پیمان دوحه را امضأ نمودند. بر اساس این معاهده آمریکاییها در طی چهارده ماه از افغانستان بیرون می شوند و طالبان نیز در یک گفتمان میان افغانی وارد گفتگوهای صلح آمیز گردند. این کار گامهای اولی آن برداشته شده است و نشست بین الا فغانی دوحه میان نمایندگاه گروه طالبان و نمایندگان دولت جمهوری اسلامی افغانستان دور نخست آن به پایان رسید. اما در مرحله دوم آن، تا اکنون نمایندگان طالبان دور میز مذاکره حاضر نشده اند. بجای مذاکره به سفرهای منطقوی و جهانی پرداخته اند تا بتوانند خود را از انزوا جهانی بیرون سازند. از سوی دیگر آتش جنگ در جبهات جنگ افغانستان از طرف گروه طالبان به شدت ادامه داشته/ دارد. کشتارهای هدف مند و ایجاد وحشت در شهرها و شاهراههای کشور همه نکتههای است که در این مدت به شدت ادامه داشته است. تشدید کشتار مردم مظلوم افغانستان آیا جهاد است که از جانب گروه طالبان بی مهابا صورت می گیرد؟ به هرحال اوضاع وحشت آور و کشتارهای مردم که در افغانستان جاری است، قسمتی عمده¬ی آن به عهده گروه طالبان است.
با تغییر حکومت در ایالات متحده امریکا جؤ سیاسی در حیطه¬ی سیاست گزاریهای افغانستان دچار تغییرات اندک شده است. حکومت قبلی ایالات متحده امریکا با امضأ پیمان همراه گروه طالبان در پی این بود که معضل افغانستان را هرچه زودتر یک طرفه نماید. گروه طالبان امید داشتند تا در موجودیت و حمایت حکومت قبلی امریکا به اهداف خود در افغانستان نایل شوند، اما اینکار نشد. حکومت جدید به رهبری جوبایدن آهسته و حساب شده این پیمان را به بازنگری گرفته است. واکنش گروه طالبان در این مقطع زمانی، تقلا برای عملی ساختن پیمان دوحه است که میان امریکا و گروه طالبان یک سال پیش امضأ شده بود. نامه سرگشاده معاون سیاسی گروه طالبان ملاعبدالغنی برادر به امریکاییها نمونه بارز این تلاش است. 
محتوای نامه سرگشاده ملا عبدالغنی برادر؛ این نامه که با یک مقدمه کوتاه شروع می شود این اصل را برملا می سازد که تمام ملتها دوست دارند و می خواهند از آزادی برخوردار باشند و با اصول و ارزشهای خود، بدور از تهدید و دخالت در سرزمین خود زندگی نماید. گروه طالبان در این مقدمه به جنگ نُزده سال اخیر در افغانستان اشاره می کند و بیان می دارد که در پی اهداف آزادی جنگیده اند. امضأ موافقت نامه یک سال قبل میان امریکا و گروه طالبان را تذکر می دهد و به نحوی از امریکاییها خواهش می دارد که مواد موافقت شده را کماکان احترام و عملی سازد. بعد از این مقدمه یازده نکته را به صورت فاکتوار متذکر می شود، ادبیات که در این نامه بکار رفته است، بیشتر حالت زاری گونه و بخشی آن به صورت تلویحی تهدید آمیز می باشد. نکته خوبی را مطرح می سازد آن اینکه معضل افغانستان راه حل نظامی ندارد و تداوم کشتار و استفاده از قوه قهریه برای حل این موضوع موثریت نداشته است، اشاره می کند که این مسأله را تاریخ گذشته افغانستان بخصوص نُزده سال اخیر ثابت نموده است. اما این گفتار تا عمل¬کرد گروه طالبان در افغانستان فاصله کهکشانی دارد. بدین معنا که هر روز این گروه کشتارهای وحشتناک را در سراسر افغانستان بر مردم بی دفاع، تحمیل می سازد. اگر طالبان به این گفته شان صادق اند، پس! چرا در حل معضل افغانستان راه کشتار مردم را در پیش گرفته اند؟
در ماده سوم این نامه از عنصر عقل و منطق اشاره می کند، عقلانیت و منطق را اگر طالبان قبول دارند، سوال اینجاست که کدام منطق و عقل می پذیرد که در حین گفتگو و مذاکره کشتار مردم را بیشتر بسازد؟ کدام منطق و عقل بشری روا می دارد که کودکان، زنان و مردمان عادی و بیگناه در انفجارات و انتحارهای هولناک تکه و پاره شوند؟ کدام عقل و منطق رأی می دهد که در برابر مردم مسلمان افغانستان و تأسیسات عام المنفعه مردمی در کشور اسلامی با نظام اسلامی جهاد اعلان شود.؟ گروه طالبان از کدام عقلانیت و از کدام منطق و وجدان انسانی صحبت می کند؟ انتحار در محفل تشیع جنازه، انتحار در کورسهای تعلیمی، انتحار و انفجار در مساجد را کدام شرع و شریعت و منطق روا داشته است؟ در بخشی از نامه خود می گوید امریکاییها و همپیمانان آن به این درک رسیده اند که معضل افغانستان بوسیله¬ی تفاهم حل می گردد. این که امریکاییها به این درک و فهم رسیده باشند یا نه، خیلی مهم نیست؛ مهم آن است که گروه طالبان و افغانستانیها به این فهم و نتیجه رسیده باشند. هویداست که مردم افغانستان بیزار از جنگ اند و آرزوی تمام مردم افغانستان آمدن صلح و تقرر نظام عدالت محور انسانی است که همه مردمان این کشور را به عنوان انسان و شهروند احترام کند.
در نکته پنجم این نامه گروه طالبان بوضوح از طرف امریکا تقاضا و خواهش می کند که بر تطبیق مواد موافقت نامه میان امریکاه و طالبان متعهد بماند. واضح است که کشورهای بیرونی چه امریکاه باشد یا هرکشوری دیگر، منافع عمومی کشورش از هرچیزی دیگر برای شان اولویت دارد. اگر این مسأله به منافع ملی امریکا کمک کند، حتما اینکار را خواهند نمود. بدون تردید اذعان می توان کرد که حتی یک افغانستانی هم پیدا نخواهد شد که طرفدار این باشد که امریکاییها در افغانستان حضور داشته باشند. گروه طالبان چطور این ادعا را به خود شان منحصر می کنند؟ آمدن امریکاییها و سایر قوتهای ناتو در افغانستان دقیقا بخاطر موجودیت ناآشیانه¬ی طالبان بود. طالبان بودند و هستند که این مشکلات و تهاجم را سبب شده است. از جانب دیگر گروه طالبان را کیها تمویل می کنند؟ و در پیدایش این گروه کدام کشورهای و قدرتهای منطقه و جهان نقش اساسی داشتند؟ جدا از موافقت نامه میان امریکاییها و طالبان، آرزو و خواست مشروع هر افغانستانی است که نیروهای خارجی در افغانستان حضور نداشته باشند و افغانستان هم¬سنگ سایر ملتها و کشورهای جهانی از آزادیهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برخوردار باشد. از سوی دیگر هر افغانستانی این را نیز خواهان است که نه از طرف امریکاییها و نه از طرف همسایگان و نه از سوی هیچ کشور دیگری مورد تهدید قرار دشته باشد. این موضوع تنها خواست طالبان نیست که آن را در چارچوب تفاهم نامه خود با امریکاییها مطرح ساخته است. ملت افغانستان در چارچوب اصول و قوانین بین الملل و با توجه به منافع ملی کشور خواهان این است که با تمام دنیا و با تمام کشورهای منطقه و همسایگان خود روابط نیک و دوستانه داشته باشد، این حق افغانستان است، همچنان که حق هر ملت دیگر است...        ادامه دارد

دیدگاه شما