صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صلح نیاز حیاتی مردم افغانستان

-

صلح نیاز حیاتی مردم افغانستان

نسل کنونی افغانستان کمتر بیاد دارد که روزهای صلح آمیز در کشور شان بوده باشد. چهل و سه سال است که جنگ، نا امنی و کشتار های بی مهابا در سراسر افغانستان چنبره زده است. این اختاپوس خونخوار و کشنده با دود و باروت که دارد حدود نیم قرن است که مردم افغانستان را به چنگال خویش محصور ساخته است و خون آنان را بی شرمانه می مکد. افغانستان گم شده¬ی دارد که آن صلح نظم سیاسی است. این گم شده¬ی کم مهر را هرچه توده های مردم افغانستان می پالد پیدا نمی شود. شاید زیر خروارها خود خواهی های سیاست مداران و اشخاص تشنه¬ی خونریزی پنهان شده باشد. این پدیده¬ی نایاب و متاع گران قیمت را توده های مردم افغانستان از زندگی جمعی و فردی شان گُم نموده اند و بی صبرانه در جستجوی آن است. امرزوی که پنجره¬ی امید در حال باز شدن است تا این گم شده¬ی بی مروت در زندگی انسان ها در افغانستان ردیابی گردد و در نهایت باز گردانده شود، فرصت طلایی و حیاتی است. صلح برای مردم افغانستان نیاز حیاتیست و همانند آب و آکسیجن، عامه¬ی مردم افغانستان به این عنصر نیاز دارد. تنها بحث بیزاری از جنگ نیست، تنها زوایایی کشنده و تباه کننده نبرد و انسان کشی ها نیست که مردم افغانستان صلح می خواهد، بلکه صلح بستر زندگی انسانی است، صلح عنصر زندگی است که در موجودیت آن انسان گونه می توان زیست.
افغانستان جنگ های مختلفی را تجربه نموده است، جنگ و جهاد در برابر استمعارگران، جنگ های نیابتی، جنگ های خانمان سوز داخلی و در نهایت جنگ بر سر قدرت و اقتدار سیاسی، اینها گونه های واضح جنگ است که در سرزمین افغانستان عملن آزموده شده است/ می شود. جنگ چهل و سه ساله افغانستان، بنیاد های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را در این مکان به تاراج برده است. این پدیده نامیمون و ابزار برای تحقق نیت های سؤِ گرگ صفتان دنیای سیاست و اقتصاد؛ روحیه انسان دوستی، بشر گرایی و برادری را در این مُلک به شدت آسیب زده است. شالوده های زندگی ارزشمند توده های عظیم انسانی را در این خاک به لجن کشانده است. هزاران بحث نفرت زأ را در میان مردمان ترویج و نهادینه ساخته است. یاد از این پدیده تصویر ویرانی و پلشتی را در جامعه قاب می کند و به رُخ همگان می کشاند. خوشبختی را از میان برده است و بجای آن رنج های استخوان شکن را هر لحظه عطیه می کند. این اژدهای بی رحم نزدیک چهل سال است در این جغرافیا خون می خورد و قربانی می گیرد، بازهم حیای در چشمانش دیده نمی شود، بلکه با دیده دریدگی غیر انسانی به ریختن خون انسان های این خیطه تداوم می دهد. از یال و کوبالش خون و خشونت می ریزد و خوبترین تحفه اش ایجاد غم و نفرت است که در میان مردمان این جامعه از خود بیادگار می ماند. با آنکه امروزه در سطح جهانی، متنفر ترین کلمه¬ی است که در قاموس و اذهان بشریت معنا خلق می کند، اما با این همه سیاه روی که دارد در این سرزمین مانور می دهد و کشتار به پا می کند.
عامه¬ی مردم افغانستان صلح را نا موجه دانستن جنگ می پندارد. صلح را نیاز انسانی زندگی انسان ها در این کشور می داند. صلح را یک عنصر کاملن ضروری برای زندگی مسالمت آمیز و انسانی می داند. صلح را نیاز حیاتی زندگی شان قلمداد می کند. صلح را حالتی موقتی در گیر نبودن میان جنگ جویان غیر منعطف و تهی از اخلاق انسانی نمی داند، بلکه صلح را شاخصه¬ی اصلی زندگی انسانی تعریف می کند. انسان افغانستانی صلح می خواهد، قطع جنگ و پایان کشتار های انسان ها را به هر بهانه¬ی که باشد، لازمه اصلی آمدن صلح می داند. صلح از نظر توده های مردم در افغانستان زندگی است، عزت است، شرافت است، وقار و بزرگیست. برای رسیدن به این زندگی انسانی و موفقیت پروسه صلح در افغانستان، بی درنگ خواهان آتش بس دایمی و سراسری است، زیرا تا اینکار صورت نگیرد تمهیداتِ برای صلح در یک جامعه مهیا نمی گردد. هر پدیده و هر فرآیندی مقدمه دارد، منطقی این است که اگر صلح صحبت به میان میآید، بایست که گام اول برای آن برداشته شده باشد. آن اقدام نخست، قطع کشتار و اعلان آتش بس دایمی و سراسریست.
آنگاهی مردم افغانستان به فرآیند صلح امیدوار خواهد شد که مقدمات اساسی صلح که آتش بس باشد، به صورت کامل رعایت شود. دیگر مردم افغانستان کشته نشود. دیگر طفل افغانستانی یتیم نشود و قطار یتیمان در این کشور افزوده نگردد. به ارقام درشت بیوه های افغانستانی اضافه نشود. خانه های افغانستانی خراب نگردد. مردمان بی بضاعت کشور، از لانه های محقرانه¬ی شان بیجا و مهاجر نشود. بمبی انفجار نکند و آدم های زیادی را با وحشت تمام ندرد. صدای مملو از خشونت و گوشخراش انتحاری در شهر و دهات افغانستان شنیده نشود. ناله ها و زجه های مادران افغانستانی دیگر، در غم از دست دادن و پاره پاره شدن جگر گوشه های شان، به فریاد بلند نشود. کمر پدران داغ دیده¬ی این وطن دیگر، از کشته شدن جوانان بیشترش خم نگردد. اینها معنای آتش بس و قطع کشتار است. اگر این ها رعایت نشود از کدام صلحی صحبت می شود؟ کدام اعتماد و باوری نزد مردم بوجود بیاید که صلح می شود و پروسه¬ی صلح در جریان است.
اگر صادقانه و وطن دوستانه به صلح و آمدن این عنصر اساسی زندگی در جامعه نگرسته و اقدام عملی می شود، پس باید از ابتدأ آتش افروزی بر خرمن زندگی مردم را کم و در نهایت خاموش کرد، آنوقت است که اعتماد مردم افغانستان به صلح و صلح سازی در افغانستان شکل خواهد یافت. بنابراین گام اساسی برای ایجاد و آوردن صلح در کشور قطح کشتار مردم است همچنان اعلان آتش بس است. مردم افغانستان از جامعه جهانی و سازمان ملل متحد قاطعانه خواهان این است که اگر به حقوق بشر و آزادی های انسانی، آنچه که گفته می شود باور و اعتقاد دارید؟ در این بُرهه¬ی زمانی، مردم افغانستان را صادقانه یاری رسانید.
در کنار توده های قربانی شده¬ی نیم قرن جنگ و در بدری مردم افغانستان انسان مدارانه و با مروت ایستاد شوید. مردم افغانستان همانند سایر مردمان دنیا سزاوار این است که در فضای صلح زندگی نمایند. پسران و دختران این مردم بدون اینکه در راه مکتب و در صنوف کورس ها و دانشگاه ها طعمه¬ی انفجار و انتحار شوند، به لحاظ انسانی حق دارند درس بخوانند. دنیا و جامعه جهانی این بار مردم افغانستان را کمک نمایید تا به صلح و زندگی مسالمت آمیز برسد. اگر صلح برای مردم دیگرِ دنیا یک ضرورت حیاتی است، پس حتما برای مردم افغانستان نیز همان حیثیت را دارد.
بدون تردید، افغانستان و مردم رنج کشیده¬ی آن در موقعیت و در شرایط بسیار حساس تاریخ سیاسی خویش قرار دارد. چشم انداز که امید می رود برای مردم افغانستان باز گردد نیاز مند همکاری سازمان ملل متحد و جامعه جهانی است، تا اینکه به صورت واقعی و جدی آن، مردم افغانستان از این فرصت مستفید گردند. هر زمینه¬ی که بتواند صلح واقعی و توأم با حفظ حقوق اساسی شهروندان افغانستان را مهیا نماید، از دیدگاه مردم افغانستان یک فرصتی است؛ اما این چانس ها حمایت کامل جامعه جهانی و سازمان های بزرگ بین المللی مانند سازمان ملل متحد را به صورت قاطع خواهان است.
در صلح افغانستان و در آرامش افغانستان هرگز هیچ کشور و جامعه¬ی دیگری ضرر نخواهد کرد؛ زیرا دنیای انسان ها با بودن آرامش و خواستن صلح و آسایش برای دیگری، رونق خوبتر خواهد گرفت. این تجربه جهان است و بخصوص در قاره سبز اروپا این واقعیت تجربه شده است/ می شود. صلح برای مردم افغانستان مهم و ارزنده است و این صلح بایست فضای را مساعد کند که در آن شهروندان افغانستانی با عزت و شرف زندگی نماید و از نظام عادلانه¬ی سیاسی و سازمان سیاسی مردم سالار برخوردار باشد. صلح خواست همه¬ی مردم افغانستان است و این پدیده¬ی خیر و خوشبختی را سالهاست که مردم افغانستان گم نموده است و در نبود آن چه مهنت های که نکشیده است.

دیدگاه شما