صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازگرداندن سربازان به کشور یک رؤیاست نه استراتژی

-

بازگرداندن سربازان به کشور یک رؤیاست نه استراتژی

تصمیم جو بایدن رئیسجمهور ایالاتمتحده مبنی بر بازگرداندن سربازان آمریکایی از افغانستان مبتنی بر سیاست داخلی ایالاتمتحده گرفتهشده است تا استراتژی امنیت ملی کشور. وی در جریان کارزار انتخاباتی خود در سال 2020 اعلام داشته بود که «اکنون وقتش رسیده است که سربازان خود را به خانه بازگردانیم و جنگ طولانیمدت آمریکا را پایان بدهیم. باید به هدف اصلی فرستادن سربازان خود فکر کنیم. هدف ما این بود که باید مطمئن شویم که بار دگر از ناحیه افغانستان موردحمله قرار نگیریم. ما به این هدف رسیدیم».
بایدن مانند ترامپ سلف خود لحن مشابهی را در پیشگرفته است البته باکمی تغییرات. وقتی در چهاردهم اپریل بایدن اعلام داشت که سربازان را به خانه بازمیگرداند موج عظیم حمایت عمومی برپا شد زیرا مردم آمریکا از نظامیگری در خارج از کشور خسته شدهاند. آنها از افغانستان خسته شدهاند، از عراق خسته شدهاند، از سوریه و تروریسم خسته شدهاند.
خاورمیانه برای آنها صرفاً دردسر میآفریدند و آنها ازآنجا خسته شدهاند. مراکز آموزشی، تمامی دموکراتها و حتی برخی جمهوری خواهان نیز در این مورد اتفاقنظر دارند، اما همه آنها در اشتباه هستند. هدف اصلی امنیت ملی تمامی رهبران آمریکا باید این باشد که از منافع راهبردی کشور دفاع شود و اینکه چگونه آنها را تقویت نمایند. سیاستمداران باید روی طرحی کار کنند که کشور را چگونه از تهدیدات بیرونی در امان نگهدارند و چگونه منابع لازمی را در این راستا فراهم نمایند.
در قضیه افغانستان این مسأله ثابتشده است. هرگاه طالبان در تمامی افغانستان یا بخش عمده آن قدرت را در دست داشته باشند، در آن صورت القاعده، داعش و دیگر گروهها ازآنجا بهعنوان پایگاه عملیاتی خود استفاده خواهند کرد. بایدن در 14 اپریل اعلام کرد که «نسبت به زمانی که در 2001 بر طالبان حمله نمودیم، امروزه تروریسم در سراسر جهان گسترشیافته است». البته که چنین شده است. این امر به خاطر آن است که ایالاتمتحده و متحدان آن در ناتو طی بیست سال گذشته نسبت به پناهگاههای القاعده چشمان خود را بستهاند. امروزه تروریستها مجبور هستند که در خاورمیانه یا مناطق آشوبزده آفریقا پناه بگیرند. باید اشتباه نکنیم افغانستان در ناحیه بسیار دور از ایالاتمتحده واقعشده است و تروریست ها ترجیح میدهند که در آنجا پناه بگیرند. بایدن به زبان خود بیان داشت که اطمینانی وجود ندارد که تروریستها از ناحیه تحت کنترل طالبان دوباره به خاک آمریکا حمله نکنند. بایدن به این تهدید واقف است و از همین رو گفته است که ما قابلیتهای خود را در مبارزه با تروریسم حفظ میکنیم و در منطقه محاسبات خود راداریم تا با حملات احتمالی مقابله نماییم. بایدن در این راستا در اشتباه است زیرا وقتی ما از افغانستان خارج شویم از این راه دور چطوری میتوانیم اطلاعات لازم را به دست بیاوریم.
درگذشته بنلادن پسازاین که از کشورهای دیگر اخراج شد به افغانستان پناه گرفت زیرا آنجا بسیار دور از ما واقعشده است و این امر برای تروریستها جذابیت دارد.
با وجود اینکه آمریکا طی بیست سال گذشته شاهد بوده است که نبردهای خونین همهروزه جریان داشته است و جنگ به پایان نرسیده است، اکنون در قبال این مسأله چه میکند؟ طی هفت سال گذشته که مسئولیت امنیتی از ناتو به نیروهای افغانستان واگذارشده است و ناتو نقش حمایتی داشته است، افغانستان یکی از خطرناکترین مناطق در جهان بوده است.
وقتی 3500 نیروی باقیمانده آمریکایی افغانستان را ترک گویند، آنگاه برای انجام و مدیریت عملیاتها نیاز به پول هنگفتی خواهد بود تا بهپیش برده شود. علاوه بر اینها، متحدان آمریکا در حال انجام کارهای کلیدی به شمول آموزش، مشورت، کمک به نیروهای امنیتی افغانستان و دیگر نیروهای امنیتی هستند. امروزه تعداد نیروهای حمایت قاطع ناتو و دیگر نیروها به 10000 نفر میرسد که در مقایسه با نیروی 130000 نفری آیساف بسیار ناچیز به نظر میرسد. خروج این نیروها از افغانستان، آنجا را به میدان تاختوتاز بدل خواهد کرد. ایالاتمتحده طی سالهای گذشته هزینه هنگفتی را برای دولت-ملت سازی در افغانستان متقبل شده است اما از اول هم قرار نبود که امریکا در آسیای مرکزی یک سوئیس دیگر برپا کند. هرگاه بخواهیم برای جبران خسارات گذشته به یکبارگی افغانستان را ترک کنیم، این خودش اشتباه است و هزینه آن بسیار هنگفت خواهد بود.
طرفداران خروج اینگونه ادعا میکنند که آمریکا مدتزمان طولانی از افغانستان حمایت کرده است تا بتواند خود قادر به دفاع باشد و اکنون مسئولیت ایالاتمتحده به پایان رسیده است. آنها در اشتباه هستند زیرا مسأله اصلی امنیت ملی آمریکا است نه قابلیت دفاعی-نظامی افغانستان. آمریکا و متحدانش در افغانستان صرفاً به آن کشور کمک نمیکند بلکه جلوی حملات تروریستی را میگیرند که علیه ممالک غربی طراحی میشوند چیزی که قبلاً از ناحیه تحت کنترل طالبان اتفاق افتاد و بار دیگر نیز احتمالش وجود دارد. آمریکا برای جمعآوری اطلاعات در قبال حملات احتمالی تروریستها به کار شیوههای مختلف نیاز دارد که صرفاً از طریق نظامی امکانپذیر نیست اما حضور نظامی باعث تسهیل لجستیکی و فراهمسازی کارهای کلیدی در این راستا میشود. آمریکا با حفظ حضور خود میتواند اطمینان حاصل کنند که تهدید تروریستی ازآنجا متوجه آمریکا نمیشود اما خروج سربازان باعث از بین رفتن از این اطمینان میشود. باوجوداینکه بایدن اذعان میدارد که ما هنوز در هدف خود که تامین امنیت ایالات متحده است قادر نشدهایم اما با توجه به تغییر شرایط نسبت به زمان سقوط طالبان و شکست القاعده ما باید اهدافی دیگری را ترسیم نماییم. حتی اگر شرایط همتغییر کرده باشد این خروج یک حرکت رادیکال است زیرا هنوز هم در آنجا منافع زیادی داریم که نیازمند حضور ما است. بایدن تمایل دارد بگوید که رهبری ناتو در دست ما است اما این مسأله را یادآوری نمیکند که 75 سال پس از شکست رایش سوم، هنوز هم در آلمان پایگاه نظامی داریم. به همین ترتیب در جاپان و کره جنوبی نیز این مسأله صدق میکند.
حضور ما در خطرناکترین جای دنیا برای درازمدت لازم است زیرا تهدیدات درازمدت از آن ناحیه متوجه آمریکا است. حضور آمریکا موجد این تهدیدات نبوده است که خروج آن موجب از بین رفتن این تهدیدات شود. مبارزه با تروریسم مانند جنگهای متعارف قرن نوزدهم نیست. این تفاوت به خاطر آمریکا نیست بلکه ناشی از عملکرد تروریستها است. حتی در جنگ متعارف تغییراتی رونما شده است. امروزه اگر به فضای سایبری نگاه کنیم دشمنان میخواهند با اندکترین نقطه قوت خود در نواحی آسیبپذیر ما نفوذ کنند. مبارزه با تروریسم مانند مبارزه با کمونیسم است. در جریان جنگ سرد نیز عدهای مخالف مبارزه با کمونیسم بودند که امروزه افراد مشابه مخالف مبارزه با تروریسم هستند.
حضور ما در افغانستان دلایلی دیگر هم دارد. باید ازآنجا مراقب خطرات ایران و پاکستان هم باشیم. ایران به دنبال تقویت موشکهای بالستیک و برنامه سلاح هستهای خود است و از گروههای نیابتی خود مانند حوثی، حماس و حزبالله در خاورمیانه حمایت میکند و به دنبال هژمونی منطقهای است که این امر موجب دلواپسی و نگرانی همسایگان آن شده است. افغانستان بهترین موقعیت برای نظارت از فعالیتهای ایران است. اگر طالبان در افغانستان قدرت بگیرند حکومت افغانستان متلاشی خواهد شد و در نواحی غربی افغانستان ایران نفوذ بیشتری به دست خواهد آورد. امروزه بایدن به شکل مدرن آن میخواهد عصر جورج گوورن ویتنام را در افغانستان پیاده کند.
خروج آمریکا تهدیدات بزرگتری را از ناحیه پاکستان به همراه دارد. هرگاه طالبان کنترل کابل را به دست بگیرد طالبان پاکستانی و دیگر اسلامگرایان رادیکال تشجیع خواهد شد و عدهای در داخل آی اِس آی با آنها همکاری خواهند کرد. پاکستان از 1947 به اینطرف هیچگاه حکومت با ثبات و قابلاتکا نداشته است. هرگاه پاکستان به دست اسلامگرایان رادیکال سقوط کند، سلاحهای هستهای آن کشور به دست تروریستها میافتد که نهتنها هند در معرض خطر قرار میگیرد بلکه خطر اشاعه آن بهتمامی گروههای تروریستی در سراسر جهان وجود دارد. بزرگترین خطر برای آمریکا این است که طالبان دوباره در افغانستان به قدرت برسند.

 

دیدگاه شما