صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

افغانستان، خروج نیروهای خارجی و پدیده مهاجرت

-

افغانستان، خروج نیروهای خارجی و پدیده مهاجرت

سازمان بینالمللی مهاجرت با داشتن ۱۵۶ کشور عضو، در سال ۱۹۵۱ تأسیس شد و در چهار حوزه مهاجرت (تسهیل، تنظیم، انکشاف و مهاجرت اجباری) کار میکند، افغانستان نیز عضویت این سازمان را دارد؛ کشوری که به دلیل جنگهای چند دهه اخیر به یکی از کشورهای مبدأ برای پناهندگی و مهاجرت تبدیلشده است.
در چهل سال گذشته، آمار مهاجران افغانستان حدود ۳ میلیون را در سراسر جهان به نام خود اختصاص داده است و بررسیهای سازمان ملل متحد نشان میدهد که مهاجران ثبت نا شده این کشور بیشتر از آماری است که در این سازمان ثبت میباشد؛ یعنی حدود پنجتا شش میلیون تن که در سراسر دنیا پخششدهاند.
در طول چهار دههی پسین مهاجرین افغانستان، به دلایل گوناگونی کشورهای نزدیک، مثل پاکستان و ایران را برای زندگی انتخاب کرده و عدهای نیز، زندگی در کشورهای اروپایی و امریکایی را برای خود و خانوادهشان برگزیدهاند. لیست بلند و بالایی از عوامل تأثیرگذار مهاجرت از سراسر جهان وجود دارد که در گام نخست، نبود امنیت، کار، درآمدِ بخورونمیر، خدماتِ صحی و محلِ بود و باش، ازجمله عواملِ اصلی و تشکیلدهنده پدیده مهاجرت بهحساب میروند. باوجوداین اما و اگرها مهاجرین افغانستان هم دلایلِ متفاوتی را برای ترک کشور؛ ازجمله جنگ، اقتصاد ضعیف و آزار و اذیت گروههای شبهنظامی و تروریستی که آنان را وادار به ترک خانه و کاشانه و سرانجام مهاجرت از کشور کرده است برمیشمارند. دریکی دو ماه اخیر، با داغ شدنِ بحث خروجِ نیروهای خارجی و بیم شعلهور شدن دوباره جنگهای داخلی، یکبار دیگر اذهانِ مردم با تشویشهایی همراه شده است که در صورت عدم مدیریت درست از سوی رهبری حکومت، منتج به ازسرگیری مهاجرتهای اجباری و فلج شدن دوباره چرخههای نیمبند اقتصادی کشور خواهد شد.
با نگاهی اجمالی میتوان دریافت که قبل از سال ۲۰۱۴ نیز بحث خروج نیروهای خارجی از کشور، یکی از اصلیترین موارد بحثبرانگیز محافل سیاسی و اقتصادی را به خود اختصاص داده بود. عدهی زیادی از ترس اینکه مبادا ثروت یا جان خود را از دست دهند تصمیم به ترک کشور گرفتند. چهبسا خانوادههایی که از بیم شعلهور شدن تنشها و جنگهای داخلی اعضای فامیل خود را از کشور بیرون کردند تا در صورت تشدید جنگها و احتمال درگیریها، جان و اموال خود را حفظ کرده باشند. بدون تردید با مهاجرت آنان مقادیر هنگفتی از سرمایه کشور نیز با آنان به بیرون از کشور منتقل گردید. از سال ۲۰۱۴ تا اکنون هفت سال میگذرد، گاهی به موارد عجیب و گیجکنندهای برمیخوریم که عدهای از سر بیخبری یا عامدانه میکوشند تا فضای موجود سیاسی را به سود کشورهای بیگانه مدیریت کنند. در این میان برخی از سیاستگران بیرون از نظام هستند که برای بقای خود به هر سمتی چنگ میاندازند تا به تعبیر خود از فروافتادن در گرداب حوادث مصون بمانند. سناریوی خروج نیروهای خارجی از افغانستان برای این عده، مثل گوسفند فربه برای قربانی به شمار میرود که بهسوی آنان چشمک میزند؛ ازاینرو گاهی با حضور در رسانهها و یا قلمفرسایی در جراید برخی از موارد خلاف واقعیت را که ریشه در تئوریهای توطئه پردازان استخبارات منطقه دارد را به خورد مردم داده و آب در آسیاب دشمنان میریزند.
بهزعم این افراد چنین استنباط میشود که گویا با خروج نیروهای خارجی از کشور، افغانستان دچار هرجومرج خواهد شد؛ درحالیکه بیرون شدن نیروهای خارجی در حقیقت یک فرصت بزرگ برای مشقِ خوداتکایی است که با اعتماد مردم بهنظام میتواند آینده سرشار از امید و روزهای سپید را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد. حتماً به خاطر دارید که بعد از رویِ کار آمدنِ دولتِ جدید امریکا، آقای بایدن رئیسجمهور منتخبِ آن کشور در نخستین روزهای کاریش به نحو تلویحی گفت که دولتش توافقنامه دوحه را بازنگری خواهد کرد؛ این اظهارنظر، برخی بیم و امیدهایی را نیز در سطح جامعه به وجود آورد. حال که امریکا و قوتهای نظامی خارجی، تصمیم به خروج از افغانستان گرفتهاند، رهبری حکومت در برابر یک آزمون بزرگ قرارگرفتهاند تا بحرانهای احتمالی از خروج خارجیها را باحوصله مندی مدیرت و رهبری نمایند، ازاینرو چند نکته را لازم به یادآوری میدانم:
۱. دولت آمریکا با توجه به رقابتهای عمیق سیاسی و اقتصادی با چین، روسیه و همچنان تحولات اخیر هستهای و نزدیک شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری در ایران مطمئناً روی روند خروج نیروهای نظامی خود از افغانستان تجدیدنظر خواهد کرد.
۲. دولت وقت آمریکا پس از حوادث یازدهم سپتامبر که با شعار دموکراسی، مبارزه علیه تروریزم و بهخصوص نابودی القاعده وارد افغانستان شدند، حال باگذشت دو دهه درصدد آن هستند تا به طولانیترین جنگ خود نقطه پایان بگذارد؛ اما چگونگی آن برای یک ابرقدرت بزرگ مثل آمریکا بسیار اهمیت دارد که تحت هیچ شرایطی نمیخواهد ابهت خود را در عرصه جهانی نادیده بگیرد.
۳. با توجه به نشست استانبول دولتمردان ما میبایستی با لابیگری، جهان و بخصوص آمریکا و ناتو را در این نشست متقاعد کنند تا خروج نیروهایشان را مسئولانه و با دقت انجام دهند. بر اساس گفتههای رئیسجمهور که در مراسم تقدیر از منسوبین امنیتی در ارگ عنوان کرد، کمکهای جهانی بهخصوص در تجهیز و تمویل قوتهای افغان همچنان، حتی پس از خروج قوتهای خارجی ادامه خواهد یافت تا اینکه افغانستان یکبار دیگر به لانه امن برای تروریستها و تهدیدی برای امنیت جهان مبدل نشود.
از دید دیگر اینگونه میتوان گفت که رسیدن به صلح نباید باعث هرجومرج در سطح جامعه شود؛ بلکه صلح بایستی نظم، قانونمندی، رفاه، آسایش و آزادی را برای مردم به ارمغان بیاورد و باعث گردد تا تمام اقشار و مدنیتها و قومیتها در افغانستان با آرامش کامل و بدون دغدغههای احتمالی در کنار هم زندگی کنند.
افغانستان پس از صلح باید دست آوردهای دو دهه پسین، مثل آزادی بیان، قانون اساسی، حقوق بشر، انتخابات و بهخصوص مشارکت سیاسی و فکری زنان را بهعنوان نیمی از جامعه، واقعیتی غیرقابلانکار احترام بگذارند.
با توجه به فرصت پیش رو، چنانچه سیاستگران ما با اجماع ملی و صدای واحد در نشست استانبول که به بعد از ماه رمضان موکول شده است حضور یابند، بدون تردید آینده درخشانی را میتوان برای افغانستان متصور بود؛ پس بر ماست تا با حمایت از نظام، دست آوردهای دو دهه پسین را صیانت و پاسداری کنیم. در این مسیر مبارزه با فساد اداری و ریاضت اقتصادی میتواند ما را در رسیدن به آینده درخشان و فرداهای روشن رهنمون گردد.

دیدگاه شما