صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

یک سال به بلوغ صلح نزدیکتر

-

یک سال به بلوغ صلح نزدیکتر

افغانستان عزیز ما در دوران رشد قرار دارد. رشد سریعی که ما می توانیم در جهات مختلف بدست آوریم. یک سال گذشت و ما هنوز درگیر پروسه صلح هستیم. زیرا دوران رشد و تعالی یک جامعه همانند دوران رشد یک انسان، دارای سیر تکاملی می باشد و وقتی به دوران بلوغ خود رسید، نشانه های تغییر وضعیت و رشید بودن در وی ظهور می کند. یکی از نشانه های بلوغ نظام اجتماعی و اقتصاد سیاسی هر جامعه چگونگی به سر آمدن دوران پر فراز و فرود و جنجال است. دورانی که میزان تغییر رفتار افراد و گروهها واحزاب مختلف را به خوبی نمایش می دهد.
بلوغ اجتماعی مرحله ای از رشد عقلی و ذهنی افراد جامعه می باشد که در صورت تحقق کامل آن به جامعه پیشرفته و همچنین مهمتر از ان به داشتن زندگی روانی سالم و اسوده، افراد جامعه می توانند دست یابند و در تصمیم گیری های فردی و اجتماعی با دقت دقیق تری انجام دهند. یکی از این تصمیمات مهم اجتماعی، موضوع صلح است. چگونگی تنظیم پروسه می تواند نشان از به بلوغ رسیدن یا نرسیدن جامعه ما است.
لذا رسیدن به بلوغ اجتماعی صرف نظر از تاثیرات اجتماعی و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی ان برای جامعه مهمترین تاثیر آن بر روی زندگی فردی می باشد، به عبارت کلی تر بلوغ اجتماعی مرحله از رشد می باشد که انسان به توانایی ایجاد و مدیریت  یک خانواده و امکان ایجاد ارتباطات مهم کاری و اقتصادی و عاطفی دست یافته است،
نظام اقتصاد سیاسی یک جامعه وقتی به بلوغ می رسد که نشانه هایی از سرمایه انسانی و بخصوص سرمایه اجتماعی در آن ظهور کند. یعنی بلوغ اقتصادی یک جامعه از طریق سرمایه اجتماعی سنجیده می شد.
البته سرمایه اجتماعی با بلوغ اقتصادی کاملا فرق می کند اما شروع بلوغ اقتصادی از تشکیل سرمایه اجتماعی در جامعه است. هر چقدر این سرمایه بیشتر باشد، نشانه رشید بودن اقتصاد جامعه و به بلوغ رسیدن اقتصاد در جامعه نیز بیشتر است.
مرحله بلوغ اجتماعی، مرحله دگردیسی و تغییرات بزرگ در قالب هدایت پروسه های اجتماعی کلان می باشد. پروسه هایی که می تواند مسیر حیات یا ممات یک جامعه را مشخص کند.
بلوغ در برخی موارد با سختی های زیادی همراه است.
امروزه پروسه صلح در تمام دنیا جزء بزرگترین و پر چالش ترین مسایل اجتماعی یک کشور می باشد. تصمیمات بزرگ بر سر منافع کلان چالش جدی است.
اگر کشوری با قومیت های متعدد و فراوان مانند افغانستان باشد، این چالش بیشتر و بزرگتر و عمیق تر خواهد بود. چینش سناریوهای مختلف سیاسی و اقتصادی می تواند سهم تخصیص منابع را به نفع هر یک از اقوام تغییر دهد.
جامعه سیاسی– اجتماعی افغانستان در طول حیاتش کم و بیش با انتخابات و اجرای برنامه های دموکراسی ، آشنا شده است گرچه به صورت محدود یا ناقص اجرا شده است؛ ولی نمی توان گفت که جامعه مدنی افغانستان بدون تجربه است.
از طرفی نیز با توجه به جهانی شدن و تبدیل جهان به دهکده ای که در محاصره انبوه تبادل اطلاعات است و فعال بودن رسانه های جمعی حتی در دورترین مناطق جهان از هم، از وقایع هم اطلاع کسب می کنند، برگزاری انتخابات مختلف در سطح جهان بخصوص در کشورهایی که سیل عظیم و مهاجران افغانی در آنها بوده است مشاهده و لمس نزدیک جریانات و رسیدن به اخبار به کسانی که در داخل افغانستان بوده اند و همه و همه باعث افزایش سطح بینش و درک سیاسی – اجتماعی مردم نسبت به تحولات رایج جهانی و حتی پیامدها و کالبد شکافی های آن شده است. لذا انتظار می رود که در پیاده شدن برنامه های دموکراتیکی، اگر مردم در اختناق و جو سازی های سیاسی قرار نگیرند، مشتاقانه استقبال می کنند و به بهترین نحو انتخابات پر شور و نشاطی را به نمایش خواهند گذاشت.
پروسه صلح و افزایش سرمایه اجتماعی
آنچه مهم است این است که خود پروسه صلح – بدور از تمام مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دیگر و ... نقش بسیار موثری را در جهت غنی سازی فرهنگی – اجتماعی و بالا بردن سرمایه های اجتماعی ( social captal ) و سرمایه های انسانی (  human captal ) می تواند ایفا نماید . و این دو سرمایه  اقتصادی غیر ملموس، از ارکان بلوغ اقتصادی است. همانگونه که وقتی یک انسان به بلوغ می رسد نشانه های رشید بودن در وی ظهور می کند، یک جامعه وقتی به بلوغ اقتصادی می رسد که نشانه هایی از سرمایه انسانی و بخصوص سرمایه اجتماعی در آن ظهور کند. یعنی بلوغ اقتصادی یک جامعه از طریق سرمایه اجتماعی سنجیده می شد.
بلوغ اجتماعی در پروسه صلح
سرمایه اجتماعی نیز عمدتاً مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی است. وجوه گوناگون پیوندها ،همکاری ها ، اعتماد متقابل و ارتباطات میان اعضای یک شبکه یا یک جامعه موجب تحقق اهداف اعضا می شود. علاوه بر این  سرمایه اجتماعی برای برنامه های توسعه  توفیق آفرین است. وجود ســرمایه اجتماعی، بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و اقتصادی و فیزیکی است و بر عکس نبود سرمایه اجتماعی ، اثربخشی سایر سرمایه ها را در دستیابی به توسعه منتفی می کند و بدون سرمایه اجتماعی، طی کردن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ، ناهموار و مشکل می شود. پذیرش این مفهوم به عنوان یک نوع سرمایه در سطح مدیریت کلان توسعه کشورها می تواند شناخت جدیدی را ازسیستم های اقتصادی - اجتماعی ایجاد کرده و دولتمردان را در هدایت بهتر جامعه به سمت توسعه یاری رساند.
البته سرمایه اجتماعی با بلوغ اقتصادی کاملا فرق می کند؛ اما شروع بلوغ اقتصادی از تشکیل سرمایه اجتماعی در جامعه است. هر چقدر این سرمایه بیشتر باشد، نشانه رشید بودن اقتصاد جامعه و به بلوغ رسیدن اقتصاد در جامعه نیز بیشتر است.
افراد جامعه در داشتن ویژگیهایی چون پشتکار، دقت عمل، روشنفکری، تحلیلی بودن همراه با گرایش بیشتر به طرف پایداری هیجانی و نیرومندی، خودکفایی، مهار اراده  و امثال آن، فرد را مستعد تلاش و کوشش برای رسیدن به اهداف وگام نهادن به سوی موفقیت می نماید؛ به طوری در بررسی پژوهشهای علمی مطرح است این است که داشتن حد متوسطی از مهار خود، مهار تکانه ها، خواست ها و هیجانات، میزان بالایی ازانعطاف پذیری و ظرفیت پویای فرد در اصلاح خود برای اینکه بتواند بر اساس موقعیت در حد مطلو ب رفتار نماید  فرد را قادر می سازد که بتواند در حد مطلوبی با مشکلات موقعیتی متنوع کنار آمده و سازگار شود.
زندگی موفقیت آمیز فردی و اجتماعی افراد و شهروندان در سنین و موقعیت های مختلف مستلزم کسب رفتار ها و مهارت هایی در طی دوران رشد است ، که  بدون دستیابی به آن ها بهزیستی اجتماعی و سلامت زندگی فردی و اجتماعی دچار اختلال خواهد شد. مهارت اجتماعی،  استعدادی است که باعث بروز رفتارهای اجتماعی می شود این مهارت می توانند در روابط آدمی با دیگران نتایج مثبت و موفقیت آمیزی بوجود آورد اگرچه کسب مهارت های اجتماعی یکی از عناصر اساسی اجتماعی شدن آدمی در کلیه فرهنگ ها است لیکن در دو سه دهه اخیر بیشتر مورد توجه محققان قرار گرفته است.
دستیابی به بلوغ اجتماعی از طریق کسب منش هایی صورت می گیرد که شامل توانایی ایجاد ارتباط خوب  و توانایی ابراز دوستی صمیمانه با دیگران است. شخصی که دارای بلوغ اجتماعی است می تواند با قوانین و ارزش های اجتماعی محیطی که در آن زندگی می کند خود را سازگار می  نماید و از نظرات و خواسته های گروهی پیروی نموده و در جهت نیازهای گروهی و اجتماعی تلاش  می نماید.
همین ملاک ها نیز برای کل جامعه متشکل از افراد قابل تصور است. اگر جامعه توانست از ظرفیت ها و موقعیت های خود استفاده نماید و رفتاری انعطاف پذیری را در کسب منافع اقتصادی و اجتماعی د رمنطقه و محیط خود داشته باشد، به بلوغ رسیده است.
سخن پایانی:
پیمودن مسیر پروسه صلح باعث افزایش بلوغ اقتصادی و سیاسی و در نهای بلوغ اجتماعی می شود. بلوغی که سرمایه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی به ارمغان می آورد. سوال اصلی در چگونگی پیمودن مسیر صلح است. مسیری که هزینه زیادی برای جامعه عزیزمان، افغانستان، خواهد داشت. هزینه هایی که برای کشور فقیر ما بسیار بسیار سنگین و گران خواهد بود. هرچقدر پروسه صلح طولانی تر شود بیش از آن ما از کاروان توسعه عقب خواهیم ماند. شاید روزی دیگر توانایی پرداخت هزینه های این صلح را نداشته باشیم و مجبور به تجزیه افغانستان عزیزمان شویم. اما اگر تنها راه حل این باشد، باید جامعه ما باید واقعیت ها را بپذیرد. زیرا بلوغ اجتماعی بین تصمیم بد و بدتر، کم هزینه تر را انتخاب خواهد کرد.

دیدگاه شما