صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نقش افغانستان درهمگرایی منطقوی

-

نقش افغانستان درهمگرایی منطقوی

نظم نوین جهانی، کشورها و ملل جهان را در وابستگی متقابل قرار میدهد. به این معنا که شرایط جهانی بر نظم کشور خاص و اوضاع کشور مشخص بر حالت جهان و به خصوص منطقه تأثیراتش را دارد. با توجه به این اصل انکار ناپذیر، افغانستان در منطقه¬ی قرار گرفته است که از حساسیت بالای سیاسی و اقتصادی برخوردار است. هرگاه یکی از اعضأ و واحد های سیاسی در این منطقه دچار مشکلات گردد اختلال بزرگی در شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در این حوزه بوجود میآید. بدون تردید نا آرامیها و بحران موجود در افغانستان تأثیرات منفی و غیر قابل کنترول برای کشور های همسایه و منطقه دارد. به عنوان مثال مسأله تروریسم و ناآرامیهای ناشی از این پدیده نا میمون نه تنها منطقه را با خطر جدی مواجه ساخته است، بلکه این اثرات در سطح بزرگ جهانی نیز نقش مخرب شان مشاهده گردیده است. تدوام جنگ در افغانستان در قدم نخست و در خط اول مردم افغانستان را به بیچارگی و بدبختی کشانده و در گام دوم منطقه را نیز محروم مجالِ های نموده است که آن فرصت ها برای هریک از کشور های همسایه افغانستان و منطقه مهم و ارزنده است/ میباشد.  
در گام نخست؛ جنگ چهل و سه ساله در افغانستان همه چیز را از مردم افغانستان بی رحمانه ربوده است. مردم افغانستان خسته از جنگ اند و متنفر از تنش های سیاسی میباشند. شاید هیچ ملتی در دنیا اینگونه درد و الم را که مردم افغانستان چشیده و تجربه نموده است، نیازموده باشد. افغانستان از هر حیث در قعر عقب ماندگی میسوزد و در تنور داغ شده¬ی جهالت کباب میگردد. از سوی دیگر افغانستان در میان کشور های همسایه و منطقه تبدیل به اخگر سوزناک شده است که دود زهرآگین آن در چشمان همسایه ها و ملت های منطقه نیز رسیده است. اما در این فصل، عامه مردم افغانستان  آرامش و زندگی صلح آمیز میخواهند و انزجار خویش را از تداوم کشتار و جنگ ابراز مینماید. صلح پایدار و نظم سیاسی که بتواند خواسته های تمام مردم افغانستان را تأمین نماید از آرزوی های این مردم است. لذا مردم افغانستان از کشور های منطقه و همسایگان خویش نیز توقع دارد با ندای صلح خواهانه مردم افغانستان هم صدا گردد. افغانستان با ثبات و مبتنی بر نظام سیاسی دموکراتیک به سود همه ملت ها و دولت های منطقه خواهد بود. این موضوع در چند نکته آتی توضیح داده خواهدشد.
آمدن صلح و تأمین صلح پایدار در افغانستان مردم سالار، قانونی و با سیمای سیاسی جمهوریت، به صلح منطقوی و ثبات اقتصادی در منطقه کمک مینماید. افغانستان تهی از جنگ و بحران زمینه این را فراهم خواهد کرد تا جغرافیای افغانستان گره¬گاه اقتصادی در منطقه گردد. منطقه وسیع جنوب شرق آسیا که شدیداً به کمبود منابع انرژی مواجه است، در صورتیکه افغانستان صلح آمیز و با حاکمیت قانون و جمهوریت در منطقه وجود داشته باشد؛ موضوع تأمین انرژی ارزان برای کشور های جنوب شرق آسیا به سهولت قابل اجراست. اتصال حوزه بزرگ انرژی آسیای مرکزی به بازار مصرف در حوزه جنوب شرق آسیا از طریق خاک افغانستان برای هر سه حوزه و هر سه جهت منفعت آور است. همچنان تأمین راه ترانزیتی و انتقال مواد و کالاهای حوزه جنوب شرق آسیا به منطقه بزرگ آسیای مرکزی اهمیت دیگریست که افغانستان صلح آمیز و دارای نظام سیاسی منعطف و همسو با نظام بین المللی آن را مساعد خواهد کرد. اگر در افغانستان تداوم بحران و یا نظام های سیاسی ایدئولوژیک و تندرو قرار داشته باشد اینکار هرگز صورت نخواهد گرفت و حتی خطر بزرگیست برای حاکمیت کشور های منطقه و همسایگان افغانستان؛ چنانچه این تجربه در تاریخ نه چندان دور افغانستان و کشور های منطقه و همسایه به صورت آشکار وجود دارد. لذا افغانستان که در آن صلح بجای جنگ برقرار و مستحکم گردد و افغانستان دارای نظام سیاسی مردم سالار و همگرأ با نظام بین المللی و نظم جهانی موجود باشد در گام نخست به سود مردم در داخل افغانستان و در قدم بعدی به نفع کامل کشور های منطقه و همسایه های افغانستان خواهد بود.
افغانستان ظرفیت های قوی دارد که با داشتن نظام سیاسی دموکراتیک و قانونی و در عین حال منعطف با اصول و مقررات جهانی و منطقوی، در نظم جهان و در ثبات منطقه نقش اساسی بازی کند. همچنانکه در این چهل و سه سال بحران این نقش به صورت کامل منفی و آسیب زا بوده است. افغانستان و کشور های همسایه آن شباهت تمام دارد به اینکه یک کوچه¬ی باشد که در آن ده خانه قرار داشته باشد.
یکی از این خانه ها از هر حیث دچار مشکلات و نا آرامیباشد و حتی در اکثر مواقع آتش سوزی در داخل این خانه فوران بکند. در این حال همسایگان آن منزل چه خواهد کشید. آیا آرامش دیگران نیز متأثر خواهد شد؟ آیا فرصت های توسعه بخش که برای آن کوچه بایست در نظر گرفته شود با بنبست های جدی رو برو نخواهد شد؟ پاسخ این سوالات همه مثبت اند و با تأسف در تمامیابعاد منطقه و کوچه نا آرامیرا تجربه میکنند و از فرصت های خوب و مترقی بخش محروم خواهند شد. لذا جنگ افغانستان، جنگیست که در آن همه منطقه و کشور های همسایه به نحوی دخیل اند و از این جهت فضای مملو از بحران بوجود آمده است. به همین پیمانه، صلح افغانستان نیز وابسته است به خواست و اراده قاطع کشور های همسایه، منطقه و جهان؛ پس اگر منطقه با ثبات و صلح آمیز و رو به توسعه را داشته باشیم آنچه را که برای کشور خود و برای ملت خود نمیپسندیم برای کشور همسایه که دود آن به چشمان سایر همسایگان نیز رفته/ میرود، نپسندیم. ما زمان منطقه صلح آمیز و با ثبات میتوانیم داشته باشیم که در هیچ یکی از کشور های همسایه ما بحران و جنگ وجود نداشته باشد و یا جنگ را نخواهیم.
افغانستان از لحاظ سیاسی و مدیریت بزرگ جمعی، همسو و مطابق به میل و نظم جهانی، تأمین کننده منافع کلان منطقوی و جهانیست؛ نه افغانستان افراطیت و تحجر گرایی. با افغانستان دموکراتیک و دارای نظام منعطف جمهوریت، منطقه میتواند تعاملات سازنده و توسعه بخش داشته باشد؛ اما با افغانستان که در آن هر روز آن با کشتار و شعله کشیدن آتش جنگ صبح گردد و تا به شام ادامه داشته باشد؛ هرگز جای تعامل باقی نخواهد ماند. یا با افغانستان که در آن نظام های منحط و عقب گرای سیاسی حاکمیت داشته باشد به یقین کشور های منطقه و همسایگان نمیتواند کار و تعامل انسانی داشته باشند. زیرا آنگاه عده¬ی از کشور ها و ملت های منطقه و همسایه از دیدگاه آن افغانستان، دشمن و بیرون از دایره دوستی قرار خواهد گرفت. دیدگاه های افراطیت هرگز دامنه¬ی وسیع همکاری را با انسان ها باز نخواهد داشت و بر خلاف نظم بین المللی و قرارداد های جهانی، کشور های را دشمن و غیر قابل تحمل تعریف خواهد کرد. لذا منطقه ثباتش و همکاری های توسعه محورش در گرو آرامش و صلح پایدار تمامیکشور هاست.  افغانستان با سیمای جمهوریت، انعطاف پذیری در حوزه های مختلف تعاملات خویش داشته/ دارد. در حوزه کشور های همسایه و منطقه و همینطور در بخش بزرگ جهانی، افغانستان دارای نظام سیاسی قانون محور و مردم سالار هرگز به دُهل تضاد و تقابل و دشمنی نمیکوبد؛ زیرا ماهیت این نظام سیاسی همگرایی های توسعه محور و مترقی را در سطح جهانی و منطقوی القأ مینماید.
افغانستان با نظام سیاسی جمهوریت و ساختار های سیاسی مطابق با واقعیت های اجتماعی و فرهنگی شان همواره در نظم همسایگان و منطقه کوشاه بوده و این امر حد اقل در این دو دهه به صورت واضح به اثبات رسیده است. بنابر این داشتن افغانستان که در آن صلح پایدار حاکم و نطفه جنگ خوشکانده شود و مدیریت سیاسی سالم بر بنیاد اصول نظام سیاسی جمهوریت خلق گردد، کانون خواهد شد برای ثبات منطقه و توسعه منطقه و کشور های همسایه افغانستان. 

دیدگاه شما