صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جمهوریت و خلق فرصت ها

-

جمهوریت و خلق فرصت ها

ظرفیت نظام های سیاسی در نحوه عملکرد و ایجاد مناسبات متعادل میان شهروندان و جامعه جهانی تعیین می شود. هستند نظام های سیاسی که با روحیه تمامیت خواهی، توتالیتریستی و استبدادی جامعه را به رکود جدی مواجه می سازد. نمونه های بارز این نوع نظام ها در افغانستان قبل از جمهوریت آزموده شده است. نظام سیاسی جمهوریت این سعه صدر را دارد که در سطح بزرگ ملی از مشارکت مردمی در بستر سازی سیاست و قدرت حرف می زند و حتی این زمینه را با ساز و کار مناسب فراهم می کند تا مردم در تمثیل اراده خویش در ساختار های سیاسی و تعیین دولت ها و کارگزاران سیاسی به صورت عملی سهیم شود. جمهوریت و نظام سیاسی که بر بنیاد تفکر آرای مردم در جامعه شکل و سیما پیدا می کند از خصلت مردمی برخوردار است. نظم سیاسی را در گرو رضایت مندی مردم می داند و در راستای خدمت به عامه مردم هر لحظه تقلا می کند. نظام سیاسی جمهوریت بر دو استوانه قوی استوار است اول قانون مداری و دوم مردم سالاری. این دو پایه نظام جمهوریت را نظام سیاسی پاسخ گو به مردم و متمرکز به ارایه خدمت به بستر مردمی ساخته است. از این جهت جمهوریت فرصت های را در جامعه برای تمامی شهروندان فراهم می سازد.  
جمهوریت در مقایسه با نظام های تجربه شده در این سرزمین، برتریت بارز دارد. نظام سیاسی جمهوریت اگر در مقایسه با امارت بررسی شود، چند نکته واضح می گردد که جمهوریت را ارجح می سازد نسبت به نظام سیاسی امارت. امارت با استبداد رأی همسو است و از این قاعده پیروی می کند. بدین معنا که امارت خواهان، باور دارند که مدیران و رهبران سیاسی دارای دیدگاه برتر نسبت به جمهور مردم است. خیر و شر افراد در جامعه را فقط عده¬ی محدود از کسان می داند. قانون به عنوان قرارداد جمی در امور جمعی مانند دولتداری و حکومتداری از بیناد نزد امارت مردود است، زیرا آنانیکه خیر جامعه را درک می کند خود شان و سلیقه و ایده شان قانون است؛ پس نیاز نیست در جامعه قانون به وجود آید. اساساً از منظر امارت باوران جمهور مردم، ظرفیت درک و فهم امور دولتی و امر سیاسی را ندارند؛ لذا بایست فقط پیرو و تابع باشند. اما در مقابل نظام سیاسی جمهوریت به ایده و نظر و رأی عامه مردم باور دارد و این باورش را در پالیسی های عملی و با میکانیزم های روشن در میان انسان ها و در جامعه پیاده می کند. نظام سیاسی جمهوریت چتر منظم مدیریتی را در جامعه متکی به رأی همگانی مردم می داند و از مردم مشروعیت و مقبولیت نظام و دولت حاصل می گردد.
دولت از منظر جمهوریت خواهان تسهیل کننده نظم عامه، خدمات عامه، توزیع امکانات عامه، مدیریت منابع عمومی به سود همه شهروندان کشور است؛ نه اینکه دولت و دولتمردان خود را همانند نظام سیاسی امارتی قائد مردم بداند و بر مردم منت بگزارد. در نظام سیاسی جمهوریت، مردم اصل است و خدمت گزاری به مردم وظیفه دولت برآمده از درون قانون و تفکر جمهوری است. جمهوریت وابسته به آرأ و تصامیم مردم است که در سطوح مختلف جامعه گرفته می شود. کارکرد جمهوریت در بخش های گوناگون جامعه زمان مثبت ارزیابی می گردد که در بهبودی و رضایت خاطر عامه مردم منجر شود. در غیر آن صورت کدام گزینه و نکته¬ی نیست که نظام سیاسی جمهوریت به آن تکیه نماید. اما نظام های سیاسی دیگر چون امارت کارکرد شان نسبت به رضایت مندی مردم سنجش نمی شود و این امر را هرگز نمی پذیرد زیرا آنان دولت را فیضی از بالا بر زمین می داند و در اعاده¬ی آن چند شخص معدود خود را تام الاختیار زندگی مردم می داند. اینها نکته های است که مرز واضح می کشد میان نظام سیاسی جمهوریت و سایر نظام های سیاسی بخصوص امارت. لذاست که امارت در جامعه فرصت هایی را برای مردم محدود می کند؛ عکس آن، نظام سیاسی جمهوریت این فرصت ها را خلق می کند و از آنان پشتبانی می نماید.  جمهوریت فرصت های قانونی و منصفانه را برای اقلیت های دینی در کشور مساعد می سازد. از منظر نظام سیاسی جمهوریت تمامی انسان های که در جغرافیای بنام افغانستان زیست دارند، واجد شرایط زندگی مسالمت آمیز و انسانی است. نظام جمهوریت بر بنیاد قوانین که مردم آن را تعیین و تصویب می کند، وظیفه دارد برای همگان به شکل منصفانه خدمات عرضه نماید. خدمات صحی، خدمات تعلیمی و تحصیلی و همچنان خدمات حقوقی برای تمامی شهرندان در کشور از آدرس نظام جمهوریت امکان پذیر است؛ زیرا جمهوریت عده¬ی را به بهانه خارج بودن از دین اکثریت مردم حق ندارد محروم امکانات منصفانه زندگی در افغانستان نماید. نمونه مثال این مطلب؛ احترام به اقلیت ها و تفکر دینی سیک ها و اهل هنود در افغانستان است که از جانب دولت و نظام کنونی و قانون اساسی کشور مورد اجرأ است. اخیراً خوشبختانه روز فرهنگی اقلیت سیک و هندو در تقویم رسمی افغانستان جایگاه برای خودش باز نمود و این موضوع تساهل نظام سیاسی جمهوریت را آشکا را نشان می دهد.  جمهوریت احترام به تمام بنیاد های حقوق بشری دارد، از دیدگاه نظام سیاسی جمهوریت نهاد های و سازمان های مدافع و ترویج کننده حقوق بشر در افغانستان نیاز های جامعه بشمار می آید. بودن همچو نهاد ها بر شکوفایی و توسعه افغانستان منتج می شود، از این جهت است که نظام جمهوریت آنان را در افغانستان نه تنها می پذیرد بلکه در تقویت و نهادینه سازی آن ها کوشا است. نظام سیاسی جمهوریت منشور جهانی حقوق بشر را یک اصل زندگی مدرن در جهان و افغانستان می پندارد و در تحقق ماده های انسان محور آن همواره کوشیده است. اینکار سبب می گردد مناسبات افغانستان با جامعه جهانی و سازمان های بزرگ حقوق بشری در دنیا همسو شود و در راستای محو خشونت در برابر حقوق بشری در کشور مبارزه جدی صورت گیرد. انزوای افغانستان هرگز به نفع نبوده و نیست و جای خوشیست که جمهوریت با رویکرد که در مورد فلسفه حقوق بشر و سازمان های اجرأیی آن دارد، در قسمت به متن آوردن افغانستان کمک شایان می کند. در موجودیت نظام سیاسی جمهوریت سیمای واحد افغانستان قابل ترسیم است؛ شرایط تاریخی سخت و دشواری در گذشته های افغانستان آزموده شده است. این دو دهه اخیر و اکنون، کشور در حالت حساس تاریخی خویش قرار گرفته است، در این وضع نقش جمهوریت در بقأی افغانستان واحد، حیاتی و اساسی است. تنها نظام سیاسی که توانسته/ می تواند این سیمای واحد را از افغانستان در آینده هم تثبیت نماید، بدون تردید جمهوریت است؛ زیرا در نظام جمهوریت بر بنیاد قانون و اصل دموکراتیک مشارکت همگانی تسهیل و تسجیل می گردد. افغانستان از هر زمان دیگر امروز به وحدت و ابراز همدیلی و همگرایی سیاسی نیاز مند است. اما وحدت و همسوی ملی با ساختار و نظام سیاسی ملی باور قابل تعمیل است. این قوت و پوتانسیل در متن جمهوریت نهفته است، براین اساس، این فرصت بسیار مهم و قابل تأمل است که نظام جمهوریت برای افغانستان مهیاساخته و قابلیت بزرگ کردن و تقویت را نیز داراست.   
نظام سیاسی جمهوریت این ظرفیت را برای افغانستان خلق کرده/ می کند که مطمح نظر جامعه جهانی باشد. به صورت مستمر در تمامی جبهه گیری ها و گزارشات کشور های جهانی در مورد افغانستان این نکته از همه متبارزتر دیده می شود که ملل جهان از افغانستان دموکراتیک و قانون مدار پشتبانی می کند. نمونه های که در این اواخر به صورت واضح قابل اشاره است؛ سازمان ناتو، کشور کانادا، ایالات متحده امریکا و کشور های منطقه و همسایه افغانستان همه تعهدات خویش را در کمک و حمایت از افغانستان دارای نظام سیاسی مردم سالار و جمهوریت ابراز کردند. از سوی دیگر افغانستان در این دو دهه توانسته است با داشتن نظام سیاسی جمهوریت با حد اکثر از کشور های جهان و منطقه روابط و تعاملات سیاسی برقرار داشته است. افغانستان انزوای بین المللی را با هزینه بسیار غم انگیز تجربه نموده است و بار دیگر به سود نخواهد بود که آن تجربه فلاکتبار تکرار گردد. 

دیدگاه شما