صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

خلاصه گزارش سیگر؛ زنان افغانستان در 20 سال‌گذشته دستاوردهای قابل توجهی داشته‌اند

-

خلاصه گزارش سیگر؛  زنان افغانستان در 20 سال‌گذشته دستاوردهای قابل توجهی داشته‌اند

سیگر یا ادارۀ بازرس ویژۀ امریکا برای بازسازی افغانستان در تازهترین گزارش خود نوشته است که زنان افغانستان از سال 2001 بدینسو، دستاوردهای قابل توجهی داشتهاند. در این گزارش به بهبودی در عرصه صحت، تحصیلات، دسترسی به عدالت، مشارکت سیاسی و مشارکت اقتصادی اشاره شده و گفته شده که در این عرصهها دستاوردهای قابل توجهی داشتهاند.
در خلاصه این گزارش ترجمه شده است:
صحت: نسبت مرگ و میر مادران - تعداد زنانی که به دلیل عوارض مربوط به زایمان یا حاملگی می میرند - کاهش یافته است و تخمین این کاهش از 19 تا 50 درصد را احتوا می کند. این نشان می دهد که افغانستان در این بخش از صحت بهبودی های را شاهد بوده است. بین سالهای 2002 تا 2015، درصد زنان بارداری که توسط پرسنل صحی ماهر تحت مراقبتهای قبل از تولد قرار گرفته اند، از 16 درصد به 61 درصد رسیده است. میان سالهای 2002 تا 2018 ، تعداد قابله های آموزش دیده به صورت تخمینی از 467 به 4000 ازدیاد یافته است، و میزان تولد با حضور پرسنل صحی ماهر از 14 درصد به تقریبا 60 درصد رسیده است. بین سالهای 2002 و 2017، میزان حضور حد اقل یک کارمند زن در تسهیلات ویا مراکز صحی از 25 درصد به 92 درصد رسیده است. (نکته مهم این است که روش های مورد استفاده برای تولید اطلاعات در مورد مرگ و میر مادران در طول زمان متفاوت بوده و اطمینان روی برخی از این اطلاعات سوال برانگیز شده است. بنابراین، در حالی که احتمالاً کاهش مرگ مادران زیاد است، اما اندازه گیری دقیق این کاهش هنوز مشخص نیست.
تحصیلات: حدود 3.5 میلیون دختر (تقریباً 40 درصد از حدود 9 میلیون از مجموع دانش آموزان دختر و پسر) شامل مکتب اند. با آنکه تعداد دختران که شامل مکتب هستند كمتر است اما در مقایسه با زمان حاکمیت طالبان، حتی یک تخمین پایین نیز نشان دهنده بهبود چشمگیر حضور آنها در مکاتب است. تا سال 2018، تقریباً 70000 زن در شغل تدریس مشغول به کار بودند که تقریباً یک سوم معلمان کشور را نشان می دهند. گسترش آموزش مبتنی بر جامعه، کمک کرده است تا شکاف در میزان حضور دختران و پسران در مکتب کاهش یابد. نرخ باسوادی در بین دختران از 20 درصد در سال 2005 به 39 درصد در سال 2017 افزایش یافته است. حمایت کلی در بین مردم افغانستان از دسترسی زنان و دختران به آموزش حداقل از سال 2006 همچنان ادامه داشته است.
مشارکت سیاسی: تعداد بی سابقه ای از زنان اکنون مقام های دولتی را در اختیار دارند. به لطف اصلاحیه قانون اساسی شدیدا مورد حمایت ایالات متحده و سایر حامیان مالی دولت افغانستان ، 27 درصد از کل کرسی های پارلمان به زنان اختصاص یافته است. بر اساس قانون، 25 درصد کرسی های شوراهای ولایتی و ولسوالی ها اکنون به زنان اختصاص یافته است. تقریبا نیمی از 9708 عضو منتخب شورای توسعه جامعه در سراسر کشور را زنان تشکیل می دهند. زنان به عنوان وزیر، معاون وزیر و سفیر خدمت می کنند و حدود 28 درصد از کارکنان سازمان های جامعه مدنی را تشکیل می دهند. این ارقام نشان دهنده تلاش هزاران زن، از دهکده تا سطح ملی است. حضور زنان در رسانه ها نیز از سال 2001 ببدینسو به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
دسترسی به عدالت: افغانستان دارای چارچوب قانونی برای پیشبرد دسترسی به عدالت برای زنان و دختران است. حمایت های قانون اساسی برای تساوی حقوق زن و مرد و قانون منع خشونت علیه زنان که با فرمان ریاست جمهوری در سال 2009 اعلام شده است، از جمله حمایت های قانونی در راستای دسترسی به عدالت برای زنان و مردان در افغانستان است. زنانی که در صفوف پولیس مشغول به کار بودند در سال  2005 به  180  تن می رسید که این تعداد در سال 2019 به  3650 تن افزایش یافته است. واحدهای تخصصی پاسخگویی به خانواده ها، قادر است تا زنان بیشتری را در زمینه درج شکایت کمک کنند. از سال 2007 تا 2018، تعداد قضات زن از 5 درصد به 13 درصد (از 73 به 261 زن) افزایش یافته است.
مشارکت اقتصادی: زنان بیشتری تجارت های شان را مدیریت می کنند و در مقایسه با 20 سال گذشته، زنان بیشتری در ساحات روستایی مشغول به کار اند. سهم زنان از مشاغل امن در مناطق شهری بین سالهای 2007 تا 2017 از 27 درصد به 42 درصد افزایش یافته است - یکی از معدود شاخص های نیروی کار که در آن زنان سود بیشتری نسبت به مردان داشتند. از سال 2007 تا 2019، سهم زنان در مشاغل خدمات ملکی، به استثنای ارتش و پولیس، از 18 درصد به 25 درصد رسیده است. زنان در سال 2018، 15 درصد از بست های تصمیم گیرنده دولت را دارا بودند، در حالی که این میزان در سال 2013، فقط 10 درصد بود.
1. با وجود داستان های مثبت از دستاورد های زنان، موانع قابل توجه از جمله  هنجارهای محدودکننده فرهنگی، اجتماعی و ناامنی - همچنان مانع پیشرفت زنان و دختران افغانستان می شوند
2. با وجودیکه بهبود وضعیت و حقوق زنان دلیل بر اقدام نظامی ایالات متحده در افغانستان نبود، اما بهبود زندگی زنان و دختران افغان یکی از اهداف مهم تلاش های بازسازی ایالات متحده در افغانستان بود.
3. تمرکز سیاسی سطح بالای ایالات متحده امریکا روی موضوعات جنسیت در افغانستان از طریق کنگره و ادارات قوه اجراییه منجر به تأمین بودجه قابل توجه برای تلاش های زنان و دختران شده است. در عین حال، این تمرکز سیاسی ممکن است باعث کاهش دقت در طراحی برخی از برنامه های جنسیتی شود.
4. از سال 2002 تا 2020، ایالات متحده حداقل 787.4 میلیون دالر برای برنامه های خاص و در درجه اول، برای حمایت از زنان و دختران افغانستان پرداخت نموده است. اما مقدار کل سرمایه گذاری های ایالات متحده برای بهبود زندگی زنان و دختران قابل تعیین نیست زیرا صدها برنامه های دیگر پروژه ها مولفه جندر خویش را نیز داشت که این خود سنجنش میزان سرمایه گذاری روی مسایل جندر را  دشوار می سازد.
5. اداره انکشاف بین المللی ایالات متحده امریکا ویا USAID ، قادر نبود تا منابع و تخصص لازم را برای ادغام موثر اهداف مرتبط با جندر را در تمام برنامه ها در سرتاسر افغانستان فراهم کند.
6. آموزش مبتنی بر جامعه به عنوان الگویی قابل قبول و پذیرفته شده از نظر فرهنگی، برای ارائه آموزش ابتدایی در مناطقی که سیستم آموزش رسمی کار نمی کند، در پر کردن خلای شمولیت و دستاورد میان دختران و پسران موفق اثبات شده است.
7. بودجه دولت ایالات متحده به سازمان های جامعه مدنی در افزایش تعداد مدافعان زن و سازمان های که بر حقوق زنان تمرکز دارند، کمک کرد. با این حال، بسیاری از این سازمان ها بدون کمک مداوم پایدار نیستند.
8. ایالات متحده از اهداف استخدام و نگهداری تعیین شده توسط دولت افغانستان برای مشارکت زنان در نیروهای دفاع ملی و امنیتی افغانستان پشتیبانی قابل توجهی کرده است، اما این اهداف بسیار غیرواقعی و غیرقابل تحقق بوده است. اگرچه تعداد افسران پولیس زن نسبتاً زیاد شده است، اما زنان در تمام بخشهای نیروهای امنیتی با تهدید به امنیت شخصی خود و آزار و اذیت و تبعیض فراگیر روبرو هستند.
9. زنان افغان در سطح ملی، ولایتی، ولسوالی و جامعه نقش رهبری را به عهده گرفته اند. در همان زمان، آنها با یک تهدید سه گانه روبرو هستند: ادامه یا شدت گرفتن خشونت، خطر مذاکرات صلح افغانستان که منجر به از بین بردن حقوق زنان می شود، و یک وضعیت اقتصادی و انسانی ناخوشایند در حال وخیم شدن با بیماری همه گیر COVID-19 .
10. نوع زندگی زنان افغان تحت هر دولتی که طالبان در آن تأثیر بگذارند، محصولی از توانایی  یا ناتوانی طالبان -در مذاکره درباره اختلافات خود با دولت افغانستان، جوامع محلی و حتی صفوف خودشان در مورد اعتقادات و عملکردهای مختلف شان خواهد بود.
11. تلاش در جهت بهبود حقوق زنان ممکن است با روایتی رو به رشد در افغانستان مختل شود که این کشور می تواند حقوق زنان را به قیمت صلح داشته باشد، یا صلح را به قیمت حقوق زنان.
درس های آموخته شده
درس اول:  فشارهای دیپلماتیک ایالات متحده و بین المللی می تواند در پیشبرد حقوق قانونی زنان و مشارکت در زندگی عمومی در سیاست، دولت، رسانه ها و جامعه مدنی نقش اساسی داشته باشد.
درس دوم:  بسیار مهم است كه مقامات آمریكایی كه در افغانستان یا در مورد افغانستان كار می كنند، درک ظریف تری از نقش ها و روابط جنسیتی در زمینه فرهنگی افغانستان داشته باشند و تلاش كنند که سیاست ها و برنامه های ایالات متحده به این زمینه پاسخ دهند. ادارات مربوط به دولت ایالات متحده همچنین باید چگونگی حمایت از زنان و دختران را بدون تحریک واکنش هایی که ممکن است آنها را به خطر بیندازد یا پیشرفت را متوقف کند، ارزیابی کنند.
درس سوم:  آموزش مردان و پسران افغان در مورد مسائل برابری جنسیتی و کار با آنها به عنوان شریک و مدافع برای پیشرفت وضعیت و حقوق زنان در افغانستان حیاتی است.
درس چهارم: عوامل اساسی در بهبود دسترسی زنان و دختران افغان به مراقبت های صحی و آموزشی، مهارت و ظرفیت موجود در سازمان های امدادی، تقاضای عمومی برای این خدمات، بودجه مداوم و ارزیابی تأثیر دقیق برنامه ها بود.
درس پنجم:  بسیار مهم است که زنان بیشتری در طیف وسیع تری از وزارتخانه های دولت افغانستان، از جمله در سطح کابینه، مناصب رهبری را به دست گیرند.
درس ششم: تلاش های ایالات متحده برای بهبود زندگی زنان و دختران همچنان با موانع قابل توجهی به ویژه ناامنی و هنجارهای مضر فرهنگی و اجتماعی محدود خواهد شد.
درس هفتم: کاهش بیشتر کمک های خارجی و رکود اقتصادی بعدی می تواند تأثیر نامتناسبی بر زنان، به ویژه زنان شهری که از گسترش اقتصادی و حمایت های تمویل کنندگان مالی در دو دهه گذشته بهره مند شده اند، داشته باشد.
درس هشتم: ایالات متحده با دادخواهی با دیگر شرکای بین المللی می تواند به بهبود برابری جنسیتی در افغانستان ادامه دهد. این دادخواهی شامل  اشتراک زنان در گفتگو های صلح  و حفظ دستاورد های زنان و دختران بعد از سال 2001 در جریان این پروسه گفتگو ها می باشد.

دیدگاه شما