صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

متغیر های متمایز کننده جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته (2)

-

متغیر های متمایز کننده جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته (2)

در شماره دیروز متغییر های متمایز کننده جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته را از دیدگاه پارسونز مورد بررسی قرار دادیم. در این شماره تلاش می شود جوامع را بر اساس متغییر های فرهنگی، جامعه شناختی، سیاسی و اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم. این متغییر های چهارگانه نیز با مقایسه جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته امکان درک و فهم بیشتر جوامع را ممکن می سازد و امکان حرکت و دست یابی به توسعه یافتگی را ممکن می گرداند.

متغییر فرهنگی: مهمترین مسئله در متغییر فرهنگی رابطه شهروندان با همدیگر و با فرمانروایان است.اساس رابطه میان شهروندان و فرمانروایان فرهمندی است. به عبارت دیگر، رابطه براساس ویژگی ها و خصوصیات شخصی فرمانروایان شکل می گیرد. وجود خصوصیات های فردی شخص حاکم باعث می شود که مردم از فرمانروا اطاعت کند. این نوع رابطه باعث می شود که فرمانروا(رهبر) زبر دست و توده مردم زیر دست تلقی گردد.مردم نقش در جهت گیری های سیاسی و کنش های رهبران خود ندارد بلکه این رهبران است که نقش ها و موقعیت های اجتماعی مردم را تعیین می کند. این رابطه درست مقابل رابطه تساوی گرایانه جوامع توسعه یافته قرار می گیرد. در جوامع توسعه یافته هر فرد یک رأی نشانگر رابطه تساوی گرایانه است. هیچ فردی بر فرد دیگر برتری ذاتی ندارد. نقش و موقعیت فرمانروایان و حاکمان از سوی مردم تعریف می گردد. فرمانروایان جدا از مردم نمی توانند در عرصه سیاسی نقش بازی نمایند. اگر در جوامع توسعه نیافته رهبران تعیین کننده رفتار ها و عملکرد ها، نقش ها و موقعیت ها است، در جوامع توسعه یافته مردم تعیین کننده نقش رهبران سیاسی است. بنابراین می توان چنین خلاصه کرد که در جوامع توسعه یافته رابطه از پایین به بالا و در جوامع توسعه نیافته رابطه از بالا به پایین تعریف می گردد.

برجستگی جایگاه مردم نسبت به فرمانروایان در جوامع توسعه یافته مشهود است. در حالی که در جوامع توسعه نیافته مردم به عنوان توده فاقد شکل و خاصیت در نظر گرفته می شود و مردم رمه ای است که فرمانروایان(چوپان) آن ها را هدایت می کند.

متغییر جامعه شناختی: در متغییر جامعه شناختی تحرک اجتماعی، تنوع نقش ها، میزان تخصصی بودن و نبودن نقش ها، تقسیم کار و وجود و عدم تکثر گرایی از عناصر مهم متمایز کننده محسوب می شود.تحرک اجتماعی، اصطلاحی در دانش جامعه‌شناسی است که به حرکت افراد و گروه‌ها بین موقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی مختلف اطلاق می‌شود. تحرک عمودی به معنای حرکت به بالا یا پایین نردبان اجتماعی و اقتصادی است. افرادی که دارایی، درآمد، یا پایگاه اجتماعیکسب می‌کنند دارای تحرک صعودیهستند، در حالی که کسانی که درآمد و پایگاه خود را از دست می‌دهند دارای حرکت نزولی می‌باشند. در جوامع توسعه نیافته میزان تحرک اجتماعی بسیار پایین است. در بسی موارد انسان ها به خاطر عدم امنیت شغلی تحرک نزولی دارد. در حالی که در جوامع توسعه یافته تحرک اجتماعی زیاد بوده و بیشتر تحرک صعودی تجربه می شود.

در جوامع توسعه یافته هم نقش ها از تنوع گسترده برخوردار است و هم نقش ها تخصصی می باشد. به عبارتی دیگر، نقش های اجتماعی و یا موقعیت ها به افراد دارای صلاحیت و شایستگی سپرده می شود. در حالی که در جوامع توسعه نیافته نقش های اجتماعی دارای تنوع نبوده و تخصصی برای کسب نقش ها و موقعیت ها لازم نمی باشد.

تنوع نقش ها و تخصص زیاد ناشی از تقسیم کار می باشد. در جوامع توسعه یافته کار ها ریز می شود و به بخش های مختلف تخصصی تقسیم می گردد. در جوامع توسعه نیافته اما، تقسیم کار تخصصی وجود ندارد. هر فرد می تواند نقش های مختلف و کار های مختلف انجام دهد.

متغییر اقتصادی:در متغییر اقتصادی، کشاورزی بودن و صنعتی بودن اقتصادی عنصر متمایز کننده است. به میزانی که کشور ها صنعتی باشد توسعه یافته تر از دیگر کشور ها محسوب می شود. میزان تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه ملی، میزان نیروی کار، و تجمع سرمایه از متغییر های اقتصادی است که با آن ها دو جامعه توسعه یافته و توسعه نیافته را مورد مقایسه قرار می دهد.تولید ناخالص ملی مجموع ارزش کالاها و خدمات سالانهٔ تولیدی یک کشور است. از آن به عنوان میانگین درآمد شهروندان یک ملت یاد می‌شود. درآمد سرانه از تقسیم تولید ناخالص سرانه بر جمعیت بدست می آید. در کشور های توسعه یافته هم تولید ناخالص ملی شان و به طبع آن درآمد سرانه شان بیش از کشور های توسعه نیافته است. تجمع سرمایه به خاطر امنیت، ثبات، رشد اقتصادی و ... بیشتر می باشد.بنابراین به لحاظ اقتصادی عناصر تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه، میزان نیروی انسانی، تجمع سرمایه می تواند متمایز کننده جوامع از همدیگر گردد. این عناصر می تواند معیاری اندازه گیری توسعه یافتگی یک کشور گردد.

متغییر سیاسی:در متغییر سیاسی رابطه میان جامعه و اقتدار و مبانی مشروعیت سیاسی مهم می باشد.همان طور که در متغییر فرهنگی توضیح داده شد رابطه میان مردم و فرمانروایان مبنتی است بر زبر دستی و زیر دستی. این نشان می دهد که فرمانروایان مشروعیت خود را از مردم نمی گیرند بلکه مشروعیت خود را از موجود ماوراء طبیعی می گیرند و یا اینکه ویژگی ها و خصوصیات شخصی شان مبنای مشروعیت اش قرار می گیرد.در جوامع توسعه یافته از آنجا که نظام سیاسی دموکراتیک است و توسعه سیاسی جدای از استقرار دموکراسی درک نمی گردد، مشروعیت مبنای اجتماعی و مردمی و قانونی دارد.در جوامع توسعه نیافته اما، مشروعیت ممکن است مردمی باشد اما مکانیسم های تعبیه شده آن کارکردی را ندارد که مشروعیت را مردمی و قانونی بسازد. مثلا وجود تقلب گسترده و گزیر از قانون باعث می شود که مشروعیت مردمی و قانونی محسوب نگردد.

هر یک از متغییر های فوق می تواند بخش ها و سویه های مختلف جوامع توسعه یافته و توسعه نیافته را توضیح داده و با هم مقایسه نمایند.این متغییر ها همچنین به ما امکان می دهد تا بتوانیم چشم انداز آینده جامعه خود را ترسیم نمایم و به سوی جامعه صنعتی با اقتدار قانونی و دارای تحرک اجتماعی صعودی و فرهنگ تساوی گرایانه حرکت کنیم.

بدون چشم اندازی از آینده و نداشتن تصویر از مسیر حرکت می تواند باعث شکست ما در راه اهداف و آرمان ما گردد. بنابراین تصویر ایجاد شده به وسیله متغییر های مذکور می تواند هم هدف و هم مسیر راه ما را مشخص نمایند.

ما بدون شک جزء جوامع توسعه نیافته قرار می گیریم. جامعه ای که در آن توده مردم زیر دست و تعدادی محدودی زبر دست اند. جامعه کشاورزی و فاقد صنعت که تولید ناخالص ملی کفاف هزینه های زندگی شهروندان را نمی کند. جامعه ای که در آن قدرت سیاسی مشروعیت مردمی ندارد. نخبگان سیاسی به خاطر مردمی جلوه دادن قدرت سیاسی انتخابات بر گذار می کند. انتخاباتی که در آن تقلب گسترده وجود دارد.همه عناصر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما نشان می دهد که ما جزء کشور های توسعه نیافته هستیم. بنابراین باید تلاش نمایم خود را و جامعه خود را از وضعیت کنونی نجات دهیم و یک جامعه بسازیم که در آن همه برابر باشند.

دیدگاه شما